انجمن بانیان بهبودی

نسخه‌ی کامل: 2 مرداد
شما درحال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب‌بندی مناسب.
تواضع و فروتنی برای من مفهومی سخت و دشوار دارد از کودکی یاد گرفته بودم که خواسته ها و نیازهای دیگران را همیشه بر درخواست فردی خود ترجیح دهم . من تواضع و فروتنی را با مراقبت کردن از دیگران و نادیده انگاشتن احساسات و نیازهایم یکی میدانستم در الانان آموختم که تواضع و فروتنی حقیقی ، پست شدن و تنزل یافتن نیست و لازم نیست نیازهای فردیمان را نادیده بگیریم . در حقیقت فروتنی به این معنی نیست که چقدر برای دیگران کار دهیم اما بوسیله تمایلم در جهت انجام کاری به عنوان بخشی از ارتباطم با خدایی که خود درک میکنم ، مقیاس میشد . من هنگامیکه قدم اول را می آموزم شروع به یاد گیری فروتنی میکنم . با پذیرفتن اینکه من عاجز هستم و با علم به اینکه یک نیروی برتر از خودم قادر هست تا کارهایی که خارج از توان من است را انجام دهد ، شروع به یادگیری چیزهایی میکنم که در حیطه مسئولیت من هستند یا نیستند . همچنین این امری مسلم است که بهتر قادر هستم به نوبه خود برای خودم و برای دیگران کاری انجام دهم و بهتر میتوانم بقیه امور را به خداوند بسپارم .

یاد آوری امروز

بخشی از یادگیری تواضع و فروتنی آموختن همیاری و مشارکت در جهت رفاه و خوشبختی خودم است . امروز کارهای مثبت و دوستانه ای برای خودم انجام میدهم که قبلا معمولا برای دیگران انجام میدادم . ..
"ما نمیتوانیم بگوییم که ممکن است چه اتفاقی برایمان در این زندگی عجیب و درهم برهم بیفتد اما میتوانیم تصمیم بگیریم که چه اتفاقی در ما می افتد و چگونه میتوانیم آنرا بپذیریم . در قبال آن . چه کاری انجام دهیم و این که در نهایت واقعا چه جیزی اهمیت دارد " .