2014-02-02، 11:46
وقتی زمان ان رسید که قدم هشتم را بطور فعالانه دنبال کنم فهرستی از تمام کسانی که به آنها زیان رسانده ایم تهیه کرده و در صدد جبران آن برآمدیم.) بطور کلی در مسیرم متوقف شدم! من تعدادی از اشخاصی که به آنها صدمه زده بودم می شناختم اما نمی خواستم در صدد جبران برخی از آنها باشم. راهنمایم پیشنهاد کرد تا لیست خود را به سه قسمت تقسیم کنم: آنها که می خواستم در صدد جبران و عذرخواهی شان باشم، آنهایی که ممکن بود بخواهم و آنهایی که به هیچ وجه مایل به جبران خسارت آنها نبودم. وقتی این کار را کردم قدم نهم را بوسیله عذرخواهی از کسانی که در دسته اول طبقه بندی بودند شروع کردم. چیز شگفت آوری که پیدا کردم این بود که اسم تعدادی از افراد که در صدد جبران خسارت از آنها باشم به لیست اسامی که می خواستم در صدد جبرانشان باشم منتقل شد و در این زمان اسامی انهایی که به هیچ وجه نمی خواستم از آنها جبران خسارت کنم به لیست افرادی که ممکن بود بخواهم از آن ها عذرخواهی کنم منتقل شد. سرانجام جبران خسارت برایم اسانتر شد حتی از آنهایی که نتمی خوستم جبران خسارت کنم. اما پاداش من چه بود؟ دوستی ها دوباره شکل گرفته و همبستگی های خانوادگی و از همه مهمتر توانایی روبرو شدن بدون احساس گناه با یک روز جدید را پیدا کردم، چرا که من مسئولیت های مربوط به خود را به عهده گرفته ام.
یادآوری امروز
« من به خودم اجازه نخواهم داد تا از برداشتن قدم هشتم یا نهم دست بردارم چون نمی توانم یک شبه و بطور کامل آن را کار کنم. به خودم اجازه خواهم داد تا در جایگاهی که امروز هستم، قرار بگیرم و هر آنچه را که قادر هستم انجام دهم.
" مهم نیست که یک مسیر طولانی را با چه سرعتی طی کنید، مهم این است که متوقف نشوید."»
یادآوری امروز
« من به خودم اجازه نخواهم داد تا از برداشتن قدم هشتم یا نهم دست بردارم چون نمی توانم یک شبه و بطور کامل آن را کار کنم. به خودم اجازه خواهم داد تا در جایگاهی که امروز هستم، قرار بگیرم و هر آنچه را که قادر هستم انجام دهم.
" مهم نیست که یک مسیر طولانی را با چه سرعتی طی کنید، مهم این است که متوقف نشوید."»