انجمن بانیان بهبودی

نسخه‌ی کامل: 3 آبان
شما درحال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب‌بندی مناسب.
خواب دیدم در اتاقی که آتش گرفته بود حبس شده ام.دود غلیظی هوای اتاق را پر کرده بود و تنها راه خروج با آتش مسدود شده بود.همانطور که برای نفس کشیدن تقلا می کردم ،از پشت شعله های آتش دستی ظاهر شد و به من اشاره کرد:بیا من میدانستم که آزادی،روشنایی و هوای آزاد در آنسوی در بود و اگر در آنجا باقی می ماندم مرگ حتمی در انتظارم بود.هنوز درنگ میکردم.چگونه می توانم در میان شعله های آتش قدم بگذارم.
گاهی اوقات درباره تلاش هایی که در بیداری با آن روبرو می شئم همین احساس را پیدا می کنم.حتی وقتی که موقعیت من نا امید ککنده است ونیروی برترم به من اشاره میکند تا انگیزه ریسک در من بوجود آورد،باز هم تأمل میکنم و امیدوارم که معجزه ای اتفاق بیفتد،اما فراموش میکنم که معجزه همین اتفاقی است که در حال رخ دادن است.امروز از الالنان سپاسگزارمونیروی برتر دارم که همیشه همه جا برایم حاضر است،او به من کمک می کند بر ترس هایم غلبه کرده و برای مشکلاتم راه حل هایی جدید و مؤثر پیدا کنم.
بدین ترتیب خویش را از قید مشکلاتی که زمانی مرا اسیر خود کرده بودند،رها می سازم . آزاد می شوم کاری را انجام دهم یا انجام ندهم و این فرصت را پیدا می کنمکه تصمیم بگیرم و انتخاب های درستی داشته باشم.

یادآوری امروز

قدم برداشتن فراسوی آنچه که راحت وقابل پیشبینی و شناخته شده است مستلزم شهامت است.شهامت موهبتی از سوی نیروی برترم می باشد که آن را در اتاق های الانان و در قلب اعضاء آن پیدا کردم.
"شهامت،روبرو شدن با ترسها و مسلط شدن بر آنها می باشد."