انجمن بانیان بهبودی

نسخه‌ی کامل: 31-آیا بر روی خواسته هایم اصرار می کنم؟ این اصرار چه اثراتی بر روی روابط من گذاشته اس
شما درحال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب‌بندی مناسب.
آیا بر روی خواسته هایم اصرار می کنم؟
این اصرار چه اثراتی بر روی روابط من گذاشته است؟
[color=#800000]در بسیاری از مواقع چون درک صحیح از نیاز هایم ندارم بر روی خواسته هایم اصرار میکنم
خود محوري نداشتن اگاهي کامل از مسایل موجب می شود از نیروی برتر واطرافیانم دور می شوم مواقعی این اتفاق می افتد که میخواهم چیزی را ثابت کنم گاهی به خاطر خود محوری زیاد همه چیز را می دانم وهمین موجب دلخوری در بین دوستان می شود
تنها می شوم شاید کاری انجام دهم که احساس گناه وخجالت به شخص مقابل دهم
نیاز مقدم است وخواسته ی ما خیر نیاز ان چیزی است که اگر براورده نشود
با مشکل مواجه می شویم خواسته ها به دو قسمت تقصيم می شود 1 خواسته های معقول که مارا به سمت اعتماد به نفس ومیل به پیشرفت هدایت می کند 2
خواسته های نامعقول که ما را دچار خودکم بینی وحس تکامل هدایت می کند.
درک درست از اینجا دو مطلب می شود اگاهی ما بالا برود......Heart
قبلا بله، من دوست داشتم به خواسته ام برسم به هر قیمتی که شده!مخصوصا در مورد مواد مخدر!اما در طی سالهایی کع قدمها را کار کردم به مرور سعی میکنم کمتر دنبال خواسته های انی خودم باشم، من بجای انکه وظایف روزانه خود را انجام دهم فقط پیگیر خواسته هایی بودم که بعدا دردسرم میشد!اصرار پیله کردن دیگران را خسته میکند و باعث میشد از روی اجبار کاری را برای من انجام دهند و اکراه و نارضایتی کاملا در رفتارشان به چشم میخورد و همین عوامل باعث دوری کردن میشود
خود محوری و خودخواهی باعث اصرار بر روی خواسته ها و در نطر نگرفتن نیاز دیگران خواهد شد که موجب میشود روابط من سرد بی روح اجباری وقلابی بی عشق وعلاقه و خسته کننده شود


بله من بیشتر روی خواسته های خودم اصرار داشتم .خواسته های لذت طلبانه که با غرور خود خواهی خود محوری همراه می شدند.وبه خواست دیگران اهمیت نمی دادم .که باعث ایجاد شکاف وافتادن فاصله می شد . وچنان پیش رفت که باعث انزوا کامل من شد.
خواسته های من هوای نفس من و بخشی از بیماری من است وقتیکه خود محوری میکنم وبر روی خواسته هایم اصرار می ورزم وسعی در رسیدن به خواسته هایم  میکنم یعنی شرایط دیگران برایم مهم نیست واین خواسته ها تبدیل به خود خواهی میشود.وقتیکه به خواسته هایم نمی رسم شروع به سرزنش دیگران کرده ومقایسه هایم شروع میشود...تصویر: images/smilies/heart.gif  
بله.خواستهاي من هميشه از روي نواقص و بيماري منه به خاطر داشتن خلع و کمبود در زندگي من هميشه بر روي خواستهايم پافشاري ميکردم و چون فرد خودخواه و خودمحوري بودم نطر ديگران برايم مهم نبود حرف حرف من بود و بايد عملي ميشد اما امروز ياد گرفتم به نطر و احتياج ديگران احترام بگذارم و عقايد انهارو در نظر بگيرم
از زمان کودکی اینطوری بودم که اگر چیزی بفکرم می افتاد تا اونو انجام نمیدادم و یا به آن نمیرسیدم، بیمار و مریض میشدم و این طرز فکر و رفتار بمرور زمان خیلی پیشرفته تر میشد و من فکر میکردم که نقطه مثبت و شخصیت کمال طلب من و از شاخصه های خوبی در زندگیم است و بغیر از اینکه باعث میشد با شتاب و عجله کردن اشتباهات فاحشی هم بکنم و این احساس در وجودم باعث شدند که برای نیاز و خواسته هایم پایم را در یک کفش کرده و بدون تفکر وارد بعضی روابط و امور و کارها شوم که بعدها خودم را در منجلاب کارهای خلاف و نادرستی و روابط نامشروع و خلافکاری گرفتار کنم. یکی از این گرفتاریهای بارز و شاخص در زندگی من همین رابطه شتاب و عجله و پافشاری روی خواسته هایم بود و من بدون تفکر بسراغ دوستان مصرف کننده میرفتم و از آنها تقاضای مواد میکردم.آنها هم به من هشدار میدادند که خودتو بدبخت نکن و من با پافشاری و حالت تهدید از آنها میخواستم و آنها هم با تردید و ناراضی یک بست تریاک به من میدادند و عاقبت متوجه شدم که نسنجیده و با لجبازی چیزی را بخواهم مطمئناً شکست خورده و اشتباه خواهم کرد. تاکنون به گذشته تیره و تارم نظری میاندازم همه جای این بدبختی دقیقاً از این خواسته های بیمارگونه لطمات شدیدی خوردم و با رفتارهای کلنگی و بدون مشورت و کاملاً احمقانه زندگیم را به مرحله و مرز نابودی کشاندم و این عجله و شتاب گاهی هنوزهم در افکار و روابطم دیده میشوند.
(2013-10-19، 08:51 )GOMNAM نوشته است: [ -> ]
آیا بر روی خواسته هایم اصرار می کنم؟
این اصرار چه اثراتی بر روی روابط من گذاشته است؟



 بله مثل کودکی که برای به دست آوردن خواسته مورد نیازش اصرار میکند من هم اصرار میورزم وباخودمحوری واجبار سعی در همسو همراه کردن دیگران باخودم دارم وتوقع دارم نیازهاوخواسته هایم رابراورده کنند.وقتی کسی پاسخ مثبت به خواسته هایم ندهدوارد جنگ وبیماری میشوم ورابطه ام راقطع میکنم.اما امروزبا بینش بهبودیافته میدانم که اصراربر روی خواسته مساوی است باخودمحوری ونتایج خودمحوری را بارها تجربه کردم.خواسته من یعنی چیزی فراترازنیازم پس وقتی بیشترازنیازم بخواهم درحال خودمحوری هستم وخودمحوری نتیجه ای جزخسارت زدن به دیگران وخودم ندارد.
31-زمانیکه میخوام زیاده خواهی ولذت طلبی افراطی کنم روی خواسته هام اصرارمیکنم زیربنای اصرار،توقع ناآگاهی وخودمحوریست اصرارکننده موقعیت دیگرانو درنظرنمیگیره وباپافشاری وتهدیدوقسم خوردن وباخودخواهی فقط بفکربرآورده کردن تمایلات خودشه زمان اصراردریچه افکاربسته میشه درکل وقتی روی خواسته هام اصرارمیکنم یا دیگران اونارو برآورده میکنن چون بااصرارمجبورشون کرده ام یعنی تحت فشار قرارشون داده ام که این باعث سردی روابط ودوری اونا خواهدشدویابرآورده نمیکنن ومن رنجش میگیرم ودیگران روسرزنش میکنم وکم کم عزت نفس واحترام وجایگاه خودموازدست میدم وبه انزواکشیده میشم رنجش گرفته وفقط به انتقام فکرمیکنم تاعقده درونی خودموآروم کنم ودرنهایت اصراربرروی خواسته هام باعث دوری کسان دوستان واطرافیانم میشه زمانی که اصرارمیکنم در مرکزمرض زندگی میکنم?