انجمن بانیان بهبودی

نسخه‌ی کامل: 9 آذر
شما درحال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب‌بندی مناسب.
در تمام مدتي كه قدم چهارم را كار ميكردم (تهيه يك ترازنامه اخلاقي بي باكانه و موشكافانهاز خودم) از اينكه احساس ميكردم آنرا درست انجام نداده ام ، بدبين بودم و خود را سرزنش ميكردم . با كمك نيروي برترم سرانجام در يافتم مشكل من اشتباه در انجام قدم چهارم نيست حقيقت اين بود كه چنين احساسي را در تمام موارد زندگيم داشتم . من هر عملي را كه در زندگيم انجام ميدهم احساس ميكنم اشتباه است و حتي بهترين كا كار نيز در حد لازم خوب نيست و آن كار به راحتي كاري اشتباه تلقي ميشود بايد كار را فقط عالي انجام دهم . با آگاهي از اينكه در جريان قدم چهارم پيشفت كرده ام ترديد داشتن به خودم ، به عنوان جنبه وجودي من تلقي ميشود اين فقط در نتيجه سالها زندگي كردن با مشكل الكليسم است بنابراين هرگاه احساسي برانگيخته ميشود آنرا تشخيص ميدهم در مورد آن مشاكت كرده ، مي پذيرم كه آنرا احساس كنم و بعد رها ميكنم من مدت زيادي آنراحمل نمي كنم ، چرا كه هيچ اعتباري ندارد .

ياد آوري امروز

قدم چهارم ،شانس بدست آوردن برخي تعادلات رابه من نشان داد . قدم چهارم به من كمك كرد تا تشخيص دهم آنچه در مورد خودم با خودم مي گفتم درست يا نادرست است . امروز در مورد خويش فريضه اي (گماني)را مد نظر قرار داده و آنرا در مسيري صحيح هدايت ميكنم ، شايد متوجه شوم اين فرض بيش از آنكه ناشي از واقعيت باشد از عادت نشات گرفته است "بگذار درك كنم ، ترديد و بدبيني نسبت به خويش نقايصي شخصيتي هستند كه مانع رشد من ميشوند .