انجمن بانیان بهبودی

نسخه‌ی کامل: 5 دی
شما درحال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب‌بندی مناسب.
احساس ميكردم زندگي ام درجا ميزند. ميخواستم تغيير كند انتظار آن را داشتم، من حتي سعي كردم اين اتفاق رخ دهد. ايجاد هر تغييري كه ميخواستم ، در قدرت من نبود ، بي نتيجه ماندم. من فرد فعالي هستم بنابراين هنگام مشغول بودن به كار و حرفه اي احساس بهتري دارم. زمان آن است كه عمل كنيم اما در الانان ياد گرفته ام كه اوقاتي براي عمل نكردن نيز وجود دارد- زماني براي توقف و انتظار همچنان كه راهنمايم اين جمله را گفت" فقط هيچ كاري انجام نده، صبر كن" به طوري كه اغلب هنوز خود را در مقابل روند زندگي صبور ميبينم. اما امروز وقتي كارها طبق برنامه ي من انجام نميشوند ميتوانم بپذيرم كه ممكن است علتي وجود داشته باشدو ميتوانم ياد بگيرم تا در مورد آن تعادل داشته باشم شايد از درون تغييرات عظيمي را تجربه كنم اما بيرون اين تغييرات جزئي باشد ميتوانم به ذهنم بسپارم كه منتظر ماندن به معناي تلف كردن وقت نيست، حتيحتي اوقات ارام و خاموش درس هايي به من آموختند.

يادآوري براي امروز.

.....هرروز دعوت به يك زندگي كامل، به من پيشنهاد ميشود . من ميتوانم روند تغييرات امروزم را بپذيرم .دانستن اين نكته در بر دارنده ي زمانهاي فعاليت و دروه اي در انتظار كشيدن در سكوت خواهد بود.من اجازه خواهم داد تا شگفتي هاي زندگي قبل از عملكرد من توسعه يابد. همانطور كه كامل انجام كارها هنر بزرگي است، ناتمام رها كردن كارها نيز هنر بزرگي است. خرد و تعلق در زندگگي شامل حذف امور غير ضروري است