انجمن بانیان بهبودی

نسخه‌ی کامل: 3 بهمن
شما درحال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب‌بندی مناسب.
گاهی اوقات به پذیرش واقعیت های ناخوشآیندی فراخوانده می شوم. ممکن است آرزو داشته باشم تا از ناامیدی پرهیز کنم ، اما در می یابم که تنها راه آرامش داشتن، تمایل به پذیرش چیزهایی است که نمی توانم تغییر دهم. پذیرش حق انتخاب هایی به من می دهد. مثلاً یک روز که با راهنمایم تماس گرفتم چون الکلی و من برای بعدازظهر بلیط کنسرت داشتیم و من می ترشیدم که او بنوشد و قبل از ترک کردن خانه ضعف کند. قبلاً این اتفاق بارها افتاده بود.
بلیط هیمان باطل می شد و من بعد از ظهرم را با ناامیدی سپری می کردم. راهنمایم پیشنهاد کرد در مواقعی که نقشه هایم مربوط به فردی بود که نمی توانستم به آن وابسته باشم، باید طرح های کمک کننده ای داشته باشم. نقشه اول(A( بیرون رفتن از خانه باشد.
نقشه دوم(B) ممکن است تماس تلفنی پیشاپیش با دوست الانانی باشد، یا توضیح دادن شرایط باشد، در صورت ناموفق بودن طرح(A) ببینیم که آیا او در آخرین لحظات دعوت متمایل خواهد شد. نقشه سوم© به تنهایی رفتن و داشتن اوقات خوبی می باشد.
این طرز عمل جدید همانند یک طلسم کار می کند. این راه بزرگی برای کارکردن پذیرش در وجود خودم محسوب می شود.

یادآوری امروز

مدتهاست که به هیچ شخصی یا موقعیتی به منظور سپری کردن روزم وابسته نیستم. امروز حق انتخابهایی دارم.
« موش کوچکی را در نظر بگیرید، که چطور با تدبیر هرگز خود را فقط به یک گودال منحصر نمی کند.»