آیا در تماس دائم با واقعیت بیماریم بوده ام.بدون در نظر گرفتن اینکه.چه مدت زمانی است که از اعتیاد فعال رهایی یافته ام؟
بله فقط برای امروز هوشیارم
تماس يعني شناخت جنبه هاي جنبه هاي پنهان بيماري بايد مواظب باشيم ما را هدايت نکند وقتي هر روزانه ام با بيماري غافل شوم يعني بيماري در حال فعاليت در من است من بايد مجال يک روزه پاک ماندن خود استفاده کنم هيچ گاه فراموش نکم فقط براي امروز اصول را رعايت کنم
بیماری اعتیاد سن پاکی نمیشناسد و من با هر سن پاکی نیاز دارم اصول برنامه را رعایت کنم.من اینطور پاک شدم که دیو اعتیاد که درونم بود لحظه ای چرت زد و من از دستش فرار کردم!از ان موقع به بعد با خود عهد کرد دیگر نخوابد و فقظ منتظر است مرا بگیر و پشت سرم مثل سایه در تعقیبم است
بیماری اعتیاد فعال از بین رفته ولی در وجود ما بیماری وجود دارد که با یک جرقه دوباره شعله ور می شود با آگاهی پیدا کردن سعی در کمتر خطا کردن را تمرین می کنم بیشترین تمرین را در بهبودی دارم وهمیشه به خودپرداختن که حال مارا خوب می کند
پذیرفته ام که بیمارم وبیماری اعتیاد فراتر از مصرف مواد مخدر است طول پاکی در بهبودی موثر است ولی بهبودی کامل نمی آورد تا غفلت کنم همه بیماری فعال می شود بهبودی یک امر همیشگی است وبا فروتنی وپذیرفتن بیماری در مسیر بهبودی قرار گرفتن است
من هنوز نمی توانم برنامه محور زندگی کنم یادم باشد من باید همیشه در تماس دائم با بیماریم باشم من بیمار ای دارم که با نواقص اخلاقی فعال شده و منجر به مصرف مجدد می شود من بیمار ای دارم که شخصیت خوب یا بد"وضع مالی خوب یا بد"انسان خوب یا بدبرای او فرقی نمی کند حتی اگر مدت زمان طولانی باشد که از اعتیاد فعال رها شده باشم اینها واقعیت بیماری من هستند که غفلت از آنهالغزش را برایم به همراه داردباید بیماریم را بپذیرم و با او آشتی کنم و دست از جنگ بر دارم و تسلیم باشم...
باسلام ارمانم و معتادم هستم.بله بيماري من هيچ موقع دست از فعاليت بر نميدارد و در طول روز فعال است و خودشو از هر طريق نشون ميده.بيماري اعتياد به سن پاکي نگاه نميکنه و به هر طريقي ميخاد منو به زانو در بياره.
ش- تماس واقعی و صادقانه من با برنامه در ابتدا اقرار به معتاد بودن است و با این اقرار يعني شناخت جنبه هاي پنهان بيماري را بمرور و با کارکرد قدمها پیدا کردم. بايد مواظب باشيم که افکار بیمارگونه ما را هدايت نکند. وقتي هر روزم با بيماري غافلگیر شوم بيماري در حال فعاليت است. و اصول برنامه فقط برای امروز به من کمک میکند و من بايد مجال يک روز پاک ماندن را به خودم بدهم و از امکانات برنامه در همان روز استفاده کنم هيچ گاه فراموش نکنم، فقط براي امروز اصول برنامه خودیاری را رعايت کنم.
من خدارو شکر بابت پاکی امروز از مواد مخدر من در تماس دائم با واقعیت بیماریم از وقتی که کارکرد قدم کار میکنم هستم و الان دارم قدم یک کار میکنم من در این چند مدت دیده ام که خیلی آرام شده ام و وسوسه مواد مخدر ندارم ولی اینو فهمیدم که من در مقابل شهوترانی و خود ارضایی و تایید طلبی و خشم و رنجش و کینه و خودمشغولی آشفتگی روحی بی بندوباری کاملا عاجزم یعنی در شهوترانی اگر در محل بازی باشم سریعتر از باد لغزش میکنم و در کلیه نواقصم اگر بها بدم براحتی لغزش میکنم من باید این نواقص رو بمرور زمان با اقرار کردن در جلسه و راهنما ضعیف کنم ولی باید در اصول باشم مدت پاکی بنظرم هرچه بالاتر برود و در اصول انجمن معتادان گمنام باشی رشد میکنی من الان خیلی بهتر شده ام و با نواقصم آشنا شده ام و اقرار میکنم که بیماری اعتیاد دارم
54-اول بایدواقعیت بیماری روشناخت مثل:خودخواهی خودفریبی خودمحوری غرورکاذب ترس منیت من میدونم وخودم میتونم عدم تعادل دردوناامیدی لذت طلبی زیاده خواهی وافراط وتفریط وسوسه واجبارانحراف فکری توهم وخیال اجباردرمصرف نواقص دروغگویی وتنبلی بدقولی وبدحسابی بی مسءولیتی وبی تعهدی و ....درتماس دایم بابیماریمان باید باشیم وهیچگاه واقعیت بیماری روفراموش نکنیم پذیرفته ام که بیمارم وبیماری اعتیاد فراتر ازمصرف موادمخدره وطول پاکی هیچ تضمینی برای پاک بودن وبهبودی نیست دورشدن از اصول وغفلت دربهبودی مرض منوفعال میکنه تماس باواقعیت بیماری یعنی قبول عاجزبودن وجنگ نکردن وتسلیم بودن یعنی طبق روال برنامه زندگی کردن وآرامش داشتن.بافروتنی وتسلیم وپذیرش بیماری اعتیادمان درمسیربهبودی قرارمیگیریم?