انجمن بانیان بهبودی

نسخه‌ی کامل: زندگی نامه شیخ بهایی
شما درحال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب‌بندی مناسب.
صفحه‌ها: 1 2
شیخ محمد بن حسین عاملی ملقب به بهاالدین ومعروف به شیخ بهایی از علمای معروف دوره صفوی واز نزدیکان در بار شاه عباس بود
او درسال 935 هجری قمری در جبل عامل در شهر تاریخی بعلبک در لبنان به دنیا آمد
به خاطر عزیمت پدرش عزالدین حسین بن عبدالصمد به ایران آمد ودر ایران تحصیلا تش را ادامه داد. شسخ بهایی به زبان های فارسی وعربی تسلط داشت ودر زمان شاه عباس به درجه شیخ الاسلامی رسید
شیخ بهایی در ریاضی ونجوم نیز استاد بود ودر زمینه فقه .عرفان.هندسه ومکانیک هم تجربه وتبحر وافی داشت ا
آثار فارسی شیخ بهایی :نان حلوا .شیر شکر .تشریح الافلاک .کشکول و...
اودر سال1031 ه . ج .در اصفهان از دنیا رفت
آرامگاهش در شهر مشهد در مسجد گوهرشاد قرار دارد
کلامی از شیخ بهایی.

آدمی اگر پیامبرهم باشد از زبان مردم آسوده نیست.زیرا
اگر بسیار کار کند..میگویند "احمق"است.
اگرکم کار کند میگویند...."تنبل"است.
اگر بخشش کندمیگویند."افراط می کند.
اگرجمع گرا باشد. میگویند"بخیل"است.
اگر ساکت وخاموش باشد.میگویند"لال"است.
اگرزبان آوری کند میگویند."وراج"وپرگوست.
اگر روز بر آورد وشبها نماز بخواند.میگویند "ریاکار است.
واگر نکند میگویند."کافر"است.
لذا نبایدبرحمد وثنای مردم اعتنا کرد.
و جز از خداوند نباید از کسی ترسید.
پس آنچه باشید که دوست دارید.
شاد باشید مهم نیست این شادی چگونه قضاوت شود


از شیخ بهایی می پرسیدند:خیلی سخت می گذرد چه باید کرد ؟
شیخ گفت:خودت می گویی سخت می گذرد سخت که نمی ماند .
پس خدا رو شکر که می گذرد نمی ماند .
زندگینامه شیخ بهایی
بهاءالدین محمد بن‏ حسین عاملی معروف به شیخ بهائی در  ۸ اسفند ۹۲۵ - ۶ ذیحجه ۹۵۳ هجری -  در  اصفهان دیده به جهان گشود . وی  دانشمند نامدار قرن دهم و یازدهم هجری است که در دانش‌های فلسفه، منطق، هیئت و ریاضیات تبحر داشت. در حدود ۹۵ کتاب و رساله از او در سیاست، حدیث، ریاضی، اخلاق، نجوم، عرفان، فقه، مهندسی و هنر و فیزیک بر جای مانده است. به پاس خدمات وی به علم ستاره‌شناسی، یونسکو سال ۲۰۰۹ را به نام او سال «نجوم و شیخ بهایی» نامگذاری کرد.  شیخ بهایی مردی بود که از تظاهر و فخر فروشی نفرت داشت و این خود انگیزه ای برای اشتهار خالص شیخ بود.شیخ بهایی به تایید و تصدیق اکثر محققین و مستشرقین ، نادر روزگار و یکی از مردان یگانه دانش و ادب ایران بود که پرورش یافته فرهنگ آن عصر این مرز و بوم و از بهترین نمایندگان معارف ایران در قرن دهم و یازدهم هجری قمری بوده است.  وی در سال ۱۰۰۰ - 1030 هجری  - در اصفهان درگذشت و بنابر وصیت خودش جنازه او را به مشهد بردند و در جوار مقبرهٔ علی ابن موسی الرضا جنب موزه آستان قدس دفن کردند. هم‌اکنون قبر وی بین مسجد گوهرشاد و صحن آزادی و رواق امام خمینی در یکی از رواق‌ها که به نام خودش معروف می باشد است.
  آثار شیخ بهایی:
جامع عباسی ، الزبده فی الاصول ، اربعین ، مثنوی سوانح الحجاز (نان و حلوا) ، کشکول ، مشرق الشمسین و اکسیر السعادتین ، جامع عباسی ، الاثنا عشریه ، مفتاح الفلاح ، حدیقة هلالیه و...
تا نیست نگردی، ره هستت ندهند
 این مرتبه با همت پستت ندهند
 چون شمع قرار سوختن گر ندهی
 سر رشتهٔ روشنی به دستت ندهند
شیخ بهایی
او را که دل از عشق مشوش باشد
 هر قصه که گوید همه دلکش باشد
 تو قصهٔ عاشقان، همی کم شنوی
 بشنو، بشنو که قصه‌شان خوش باشد
شیخ بهایی
از بس که زدم به شیشهٔ تقوی سنگ
 وز بس که به معصیت فرو بردم چنگ
 اهل اسلام از مسلمانی من
 صد ننگ کشیدند ز کفار فرنگ
شیخ بهایی
هر چند که رند کوچه و بازاریم
 ای خواجه مپندار که بی‌مقداریم
 سری که به آصف سلیمان دادند
 داریم، ولی به هرکسی نسپاریم

شیخ بهایی
آن حرف که از دلت غمی بگشاید
 در صحبت دل شکستگان می‌باید
 هر شیشه که بشکند، ندارد قیمت
 جز شیشهٔ دل که قیمتش افزاید
شیخ بهایی
ای عاشق خام، از خدا دوری تو
 ما با تو چه کوشیم؟ که معذوری تو
 تو طاعت حق کنی به امید بهشت
 رو رو! تو نه عاشقی، که مزدوری تو

شیخ بهایی
صفحه‌ها: 1 2