انجمن بانیان بهبودی

اکنون با شناختی که اصول برنامه روی ماهیت قمار و شرطبندی به من داده است فهمیدم که من از هیبجانات قمار و شرطبستن مانند مواد مخدر که روی معتادان اثر گذار است استفاده کردم و دائم اینکار را ادامه میدادم که به اون هیجان مورد نظر دست پیدا کنم. من تحت امر و فرمان بیماریم کارهایم از روی اجبار و بی اختیار انجام میگرفت و خودم در رُشد و روند این بیماری کاملاً مقصر بودم و غرورکاذب و مدیریت انکار اجازه نمیداد نقش این اثر گذاری را که خودم هستم ببینم. لذا مجبور بودم دیگران را مقصر جلوه بدهم و یقه خودم را از دست وجدان بیمارم بگیرم. من با این عقاید که دیگران من را وادار و مبتلای این اعتیاد کرده اند. سعی داشتم مسئولیت اعمالم را نپذیرم چون اگر میپذیرفتم که خودم کردم مجبور بودم خودم هم کاری انجام دهم و من اینکار را میکردم و با راهکارهای غیر موفق مانند توبه کردن و قسم خوردن و قول و قرار به این و آن هیچ دردی را درمان نمیکرد و من دوباره گرفتار قمار و شرطبستن و دوستان همبازی میشدم. اما وقتی وارد برنامه شدم متوجه شدم که من به تنهایی موفق به کنار گذاشتن اعتیادم را ندارم و طبق تجربیات دوستان همدرد در ابتدا با قطع ارتباد با همبازیها و نرفتن به محلهای بازی و دورانداختن وسایل بازی توانستم با کمک دوستان همدردم و توانایی گرفتن از اراده و قدرت خداوند و اصول خودیاری قماربازان ایران موفق بکاری شدم که دیگر هیچ امیدی به رها شدن از این اعتیاد را نداشتم . من مغزی در کله ام دارم که منحرف و خلافکار است و این مغز خراب و فعال را به خداوند سپردم و با کله راهنمایم حرکت کردم.