انجمن بانیان بهبودی

نسخه‌ی کامل: کتابخوانی قدم سوم قماربازان گمنام
شما درحال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب‌بندی مناسب.
قدم سوم تصميم گرفتيم كه اراده و زندگي‌مان را به پروردگاري كه خود درك مي‌كرديم بسپاريم. مسئله‌ي اراده و قدرت فردي در بين افراد وابسته و هم‌وابسته يك تراژدی ابزاري براي نابودي خود‌شان درآمده است. چون با خودشان فكر مي‌كنند، با داشتن اراده و قدرت فردي مي‌توانند به مصاف هر مسئله و مشكلي بروند و موفق بيرون بيايند. به قول آقاي بيل ويلسون باني خودیاری دوازده قدمی: (مشكل ما افراد وابسته سوءاستفاده از اراده و قدرت بشري‌مان بوده است) در حالي كه براي قطع وابستگي فقط اراده و قدرت ما كافي نبود، بلكه در خيلي جاها هيچ بود، ما خيلي وقت‌ها براي از بين بردن وابستگي خودمان به تنهايي و با روش ارادي اقدام كرده‌ايم و نتيجه بخش نبوده است، حتي در اثر اين شكستها خودمان به خود گفته‌ايم كه اراده و غيرت نداريم، امّا در برنامه‌هاي گروه خودیاری سه قدمي شرطبندان و قماربازان از اراده و قدرت خداوند استفاده مي‌كنيم و به آساني موفق به قطع اين وابستگي مي‌شويم. كمبود ما براي رودر رويي موفقيت در قطع وابستگي‌ها فقط قدرت است، ارتباط مناسب با نيروي‌برتر از ما مي‌تواند اين قدرت را به ما بدهد. اين فلسفه‌ي قدم سوّم است كه باتصميم‌گيري شروع بكار مي‌كند. تو نميتواني كسي است كه ميتواند... براي تفهيم درست و منطقي از فلسفه‌ي قدم سوّم در ابتدا نياز است كه به دو قدم قبلي هم سري بزنيم و دلايل كاركرد قدم سوّم را به درستي درك كنيم. با كندوكاو در قدم اوّل پرونده‌ي تلاش‌هاي بي‌ثمري را كه جهت كنترل و قطع شرطبندي و قماربازي و دوستان هم‌دوره‌اي داشتيم، متوجه‌ي ناتواني و عجز خودمان شديم و متوجه شديم، ما نمي‌توانستيم برخلاف قسمت اوّل دعاي آرامش كه نمي‌توانستيم ديگران را تغيير دهم و كنترل نمايم و براي رفع مُعضل آشفتگي در زندگي خود كاري انجام دهيم، مگر اينكه از خداوند شهامت انجام و تغيير خودمان را بگيريم (اتكال بر خداوند) سعي كنيم كه در امور و كار ديگران و شرايط قرار نگيريم، بهتر است كه متوجه باشيم بيمار هستيم و به اندازه‌ي فراخور حال بيمار خودمان از خودمان توقع و انتظار داشته باشيم. در فلسفه‌ي قدم دوّم رسيدن ما به اين باور است كه يك نيروي‌برتر از خودمان حاضر است، به ما كمك كند، چون از وقتي كه پذيرفتيم عاجز و ناتوان و بيمار هستيم، خالق ما مي‌خواهد به ما كه تسليم شده ايم كمك نمايد. او خودش را راجع به ما مسئول‌تر از سايرين مي‌داند. اگر ما اجازه دهيم او كار خودش را خيلي بهتر از تصورات ما انجام مي‌دهد، او مي‌داند كه ما نتوانسته‌ايم به دليل عجز و بي‌عقلي و نداشتن سلامتي عقل از اداره‌ي امور زندگي خودمان در بياييم. اكنون در قدم سوّم متوجه شده‌ايم، كه ميتوانيم تصميم بگيريم، چه چيزهايي را به خداوند بسپاريم و چه چيزهايي را خودمان مسئوليت انجامش را بپذيريم. اگر پرونده‌ي قدم اوّل و دوّم را پيش رو داشته باشيم و آن‌ها را مرور نماييم، متوجه خواهيم شد كه تلاش‌هاي ما براي كنترل و قطع شرطبندي و قماربازي بيهوده و بي‌نتيجه بوده است، بلكه براي ما ويرانگر هم بوده است، بايد بدانيم كه ما بجاي انجام كار و تلاش‌هاي انساني مثمر و درست، ابزار قماربازي شامل: ورق و تاس و چوب بيليارد و بليط شرط‌بندي‌ها و دوستان هم‌دوره‌اي را انتخاب كرديم و همين انتخاب ناسالم باعث آشفتگي ما شده است. هنوز هم همان مغز انتخابگر در كله‌ي ما فعال مانده است و هنوز هم مي‌خواهد ما را به سمت نيستي و فلاكت هدايت كند، آيا بهتر نيست اين مغز بيمار و عاجز ناتوان را به سازنده‌اش بسپاريم؟ اصل فلسفه‌ي قدم سوّم، حق تصميم‌گيري است، متوجه مي‌شويم كه افكاري كه جهت تصميم‌گيري به كار مي‌بريم به ما اجازه مي‌دهد، كه حق چند انتخاب را داشته باشيم، بهتر است كه براي خودمان مشاور (راهنما) داشته باشيم، چون وي مي‌تواند اشتباهات ما را به راحتي ديده و ما را كمك نمايد. شما خودتان با توجه به اوضاع و احوال‌تان آمادگي خود را تشخيص مي‌دهيد، گاهي چندين بار به قدم‌هاي اوّل و دوّم رجوع مي‌كنيد، كه بتوانيد راه درست را تشخيص دهيد، فراموش نكنيد هيچ‌كسي شما را مجبور به كاركرد قدم‌ها نمي‌كند، پس در اين رابطه خودتان بهتر مي‌دانيد كه چه بكنيد، فقط وجود كسي لازم است، كه تجربه‌ي كافي جهت انتقال قدم‌ها را به شما دارد! ما بايد چه تصميمي بگيريم؟ با مراجعه‌ي صادقانه به قدم اوّل و دوّم، خود را ملزم ميبينيم كه به تنهايي قادر به رفع مشكلات خودمان نبوديم و نيستيم، در اين مواقع بهترين و عاقلانه‌ترين تصميمي كه مي‌توانيم بگيريم، براي خودمان يك وكيل عادل انتخاب كنيم كه بدون توقع و انتظار، عجز، آشفتگي و خرابكاري در زندگي خود و ديگران را به خداوند بسپاريم. با وجود تمام اصول خودياري و معنوی در اين قدم، عده‌ي بسيار كمي حاضرند كه اين تصميم‌گيري را درست انجام داده و خود و زندگي‌شان را نجات دهند. چون قدرت مديريت انكار و غرور به اين راحتي‌ها دست از سرشان برنمي‌دارد. قدم سوّم دقيقاً مي‌خواهد كه ما در تمام امور زندگي به خداوند وابسته باشيم و بتوانيم از قدرت خالق مهربان خودمان براي رهايي از عادت‌ها و وابستگي‌هاي آزار دهنده كمك بخواهيم و از اسارت آنها آزاد شويم. وابستگي به نيروي برتر از خودمان (پروردگار) باعث عدم وابستگي ما به تفريط و افراط در بيشتر روابط و مسائل با خود و ديگران و اعتيادهاي ويرانگر مانند شرطبندي، قمار، الكل، نيكوتين، موادمخدّر و روابط عاطفي و جنسي لجام گسيخته را افزايش مي‌دهد. ما با وجود فلسفه‌ي قدم سوّم مي‌توانيم به وابستگي‌ها اخطار دهيم، كه ما اكنون صاحب داريم و تحت حمايت او هستيم و نيازي هم نمي‌بينيم كه خودمان را در اختيار بيماريها و اشخاص و روابط بگذاريم. به همان‌قدر و اندازه‌ي درك و فهم متفاوت خودمان از خداوند، براي رسيدن به هدف قدم سوّم و منظورمان كافي است، با همين درك متفاوت، روش‌هاي سپردن هم با يك‌ديگر فرق و تفاوت دارد. اگر داراي زمينه‌ي ديني و مذهبي هستيد، مي‌توانيد با تقويت و حمايت اصول مذهب خود، وابستگي‌هاي آزار دهنده‌ي خودتان را با وابستگي به قدرت‌برتر از خودتان و دلبستگي و عشق به خود و ديگران بدل نماييد. اين قدم به ما مي آموزاند كه يك برنامه‌ي اصولي براي ارتباط و گفتگو با خداوند را در زندگي داشته باشيم و اين گفتگو باعث دلگرمي براي ماست كه مي‌توانيم به مشكلات و وابستگي‌ها و ترسها بگوييم، من در مقابله با شما خدا را دارم! دعاي قدم سوم يكي از بنياني‌ترين سرسپردگي ما است، كه مي‌توانيم در طي روز چندين بار آن‌را بگوييم و در ذهن خود دعا و مفاهيمش‌ را حلاجي و تشريح نماييم! پروردگارا: خود را تقديم تو مي‌دارم، بامن كن و از من ساز، آنچه كه خود اراده كني، از اسارت نفس رهايم كن، تا انجام اراده‌ات را بهتر توانم، مشكلاتم را بگير، تا پيروزي بر آن‌ها، شاهدي باشد، براي كساني كه با قدرت تو، عشق تو، راه تو ياري‌شان خواهم داد، باشد كه هميشه بر اراده‌ات گردن نهم. (آمين)




.