انجمن بانیان بهبودی

نسخه‌ی کامل: سنتهای دوازده گانه معتادان گمنام
شما درحال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب‌بندی مناسب.
سنت یکم



با سلام خدمت دوستان همدرد
جزوه ای که پیش روی شماست ، چکیده ای از نشریات انجمن معتادان
گمنام بعلاوه تجربه تعدادی از اعضاء و خدمتگزاران می باشد که در طی
برگزاری سیزده کارگاه آموزشی ، گرد آوری شده است.
قابل توجه میباشدکه این جزوه نشریه ی تأئید شده ی naنیست اميد
است که این تجارب و مطالعه ی آنها مارا در ارائه ی خدماتمان یاری رساند
را که باعث اتحادو بقای گروههای انجمن NA و درک واجرای سنتهای
معتادان گمنام گردیده است را برای ما آسان تر نماید.
ما آنچه را که داريم فقط با مراقبت کامل مي توانيم حفظ کنيم و همان
طور که آزادي فردي ما از قدم هاي دوازده گانه سرچشمه مي گيرد به
همان صورت آزادي گروه نيز به سنتهاي ما بستگي دارد.
((مقدمه سنت هاي دوازده گانه معتادان گمنام))
هدف شما براي کارکرد سنت ها چيست؟
گروه متلاشي نشود
حدّ و مرز را رعايت کنيم
براي رسيدن به خرد جمعي و استقلال گروهي
براي حفظ بقاي انجمن
سليقه اي و حرفه اي عمل نکردن
وارد موضوعات خارجي نشدن
وابسته نشدن و متکي نشدن
زندگي گروهي را ياد بگيريم
کار گروهي انجام دادن، تکروي نکردن
شنيدن نظرات و عقايد ديگران
پيدا کردن قابليت شنيدن صداي تنها و مخالف
براي بقاء گروهها

دست از خود محوري و خود خواهي برداريم
رسيدن به اصل روحاني گمنامي
براي گسترش ارتباطات
به کل گروهها خدمت کردن
بتوانيم طبق اصول برنامه عمل کنيم
آگاهي از برنامه و اصول جاري در آن
توسعه و گسترش پيام انجمن
براي فراهم کردن بهبودي فردي و گروهي
پايبند اصول باشيم
پرهيز از تفاوتها و خدمات مؤثر انجام دادن
ناسازگاري نکردن و در مسير درست قرار گرفتن
جملاتي از کتاب
دوازده سنت معتادان گمنام، گروههاي ما را به خوبي در اداره امور گروهي خود راهنمايي کرده
است، اين سنت ها پايه و اساس خدمت در معتادان گمنام است و ما را از بسياري از دام ها که
مي توانستند ما را سرنگون نمايند دور نموده است.
سنت ها براي انجمن ما راهنمايي هاي ضروري و اساسي مورد نياز را در طول دوران توسعه
اش ارئه نموده که براي هميشه لازم الاجرا مي باشند

سنت ها را براي ايراد گرفتن کار نکنيم ! ! !

سنت يك&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&
منافع مشترك ما بايست در رأس قرار گيرد؛ بهبودی شخصی به وحدت na بستگي دارد

ما جزئي از يک گروه معتادان در حال بهبودي هستيم. بقاي ما، به بقاي گروه و انجمن بستگي دارد.
اين برنامه مي تواند کاري را براي ما انجام دهد که خود قادر به انجامش نيستيم
((کتاب پايه سنت اول))
منافع مشترک ما چيست؟ (( ما چه احتياجي به يکديگر داريم ))
حمايت و پشتيباني از يکديگر
مشارکت و درد دل و در ميان گذاشتن توانائيها و اميدهاي خود با ديگران
تازه واردين
راهنما و رهجو شدن رد و بدل کردن شماره تلفن، چيدن صندلي
مسئوليت برابر در قبال na
برگزاري جلسات
قضاوت نکردن در مورد يکديگر
کوشش گروهي و گذشتن از خواسته هاي شخصي و پذيرش عقايدي که باعث رشدna
مي شود.
شرکت کردن در گروههاي ديگر و حفظ روابط خوب با ديگران
اتحاد:++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++
روحيه اي است که هزاران عضو در سراسر جهان در اين انجمن که قادر به تغيير زندگي انسانهاست، به
يکديگر پيوند داده است. سنت يک درک ارزش درماني کمک يک معتاد به معتاد ديگر است
افراد ثابت قدم، با اعتماد به نفس و همه تن حريف، در زندگي از ارزش ها و اصولي پيروي مي کنند که از
درستي آنها مطمئنند. چنين افراد با ارزش هاي اعتقادي خود زندگي مي کنند و باورهاي خود را به نوعي که
باعث طعنه و انتقاد جويي نشود با ديگران در ميان مي گذارند. ((چگونگي عملکرد قدم شش))
چگونگي بکار گيري اين منافع
شرکت مرتب در جلسات بهبودي و اداري
مشارکت خود و گوش دادن به مشارکت ديگران
رهجو شدن و راهنماي ديگر معتادان شدن
سرويس دادن به تازه وارد
در کنار ديگران بودن (( مايه آرامش باشيم نه آزار))
ناسازگاري نکردن، در نظر گرفتن احتياجات گروه
تمرکز بر روي هويت مشترک و تمرکز بر هدف اصلي
ترجيح دادن احتياجات گروه به احتياجات شخصي

نکته:++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++
حتي اعضايي که به دلايلي نمي توانند به جلسات بروند به پشتيباني بقيه معتادان، تماس هاي تلفني و
مکاتبات آنها و برگزاري جلسات مخصوص نياز دارند.

تجربه شخصي اعضاء در مورد رعايت سنت يکم:
مؤدب بودن عضو نسبت به ديگري و پذيرفتن آن عضو به خاطر منافع مشترک
شخصيت پردازي نکردن و بت نکردن عضوي
احساس برتري و بهتري نسبت به بقيه اعضاء نداشتن
تفاوتهاي زباني و مذهبي باعث به هم خوردن اتحاد ما نشود
فروتني در بهبودي يکديگر که بايد احساس همساني نسبت به بهبودي يکديگر داشته باشيم.
برقرار کردن ارتباط با اعضاء گروه بدون در نظر گرفتن جايگاه اجتماعي
احترام به رأي وجدان گروه
خدمت صادقانه در گروه
حمايت سبد سنت هفتم
گرفتن رهجو و انتقال تجربه
فرصت اشتباه را به ديگران و گروه دادن
رعايت سکوت و اجازه مشارکت به ديگران
پذيرش در مقابل بيماري اعضاء


اصول روحاني سنت يکم عبارتند از . . . .
تسليم :+++++++++++++++++++++++++++++++++++++++
تسليم و پذيرش لازمه دستيابي به وحدت است
وقتي از روحيه تسليم برخوردار باشيم، همکاري گروهي بسياري آسان تر مي شود.
تسليم يعني به کار نگرفتن دستاويزها و تمايل داشتن به اينکه تجربه هاي بهتر و بيشتر بدست
آوريم.

پذيرش++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++
راهکارهايي که به ما داده مي شود را بپذيريم که باعث پيشرفت انجمن معتادان گمنام مي شود.
پذيرش يعني با کسي در جنگ نرويم و خيلي راحت بتوانيم ديگران را بپذيريم و فرصت جبران
اشتباهات را به ديگران بدهيم.
پذيرش يعني به نقطه انعطاف پذيري رسيدن
پذيرش يعني قبول کردن يک واقعيت در لحظه چه خوب باشد چه بد
پذيرش يعني پذيرفتن دروني چيزي که به آن عمل مي کنيم و مسئوليت آن را به عهده مي گيريم

قبول تعهد :++++++++++++++++++++++++++++++++++++
تعهدي که هر يک از ما نسبت به انجام اهداف مشترکمان مي پذيريم خود يکي از عواملي است که ما را به
يکديگر نزديک مي کند.

از خود گذشتگي_++++++++++++++++++++++
اصولي که در قدم ها ياد مي گيريم به ما کمک مي کند خود پرستي را کنار بگذاريم
خط کشيدن روي خود براي منافع مشترک
احترام گذاشتن به باورها و اعتقادات ديگران
گذشتن از غرائض شخصي
پيشنهاد بدون ترس از تلافي
چشم بستن بر درستي کارم يا اصول که از زاويه ديد من درست است
دوري کردن از خود پرستي و با ابراز محبت احتياجات ديگران را برآوردن


محبت:+++++++++++++++++++++++++++++++
محبت از اصولي است که با خوش نيتي و خير خواهي نسبت به ديگران متجلي مي شود
سرويس دادن درست به تازه وارد
وقت گذاشتن براي شنيدن مشکلات ديگر همدردان


گمنامي:++++++++++++++++++++++++++
از تفاوتهاي تفرقه انگيز چشم پوشي مي کنيم
وحدت زماني اتفاق مي افتد که ارزش درماني کمک يک معتاد به معتاد ديگر حس و اجرا شود
حفظ روابط خوب ما مهمتر از تمام مسائلي است که ما را از هم دور مي کند
تشويق يک عضو ناسازگار براي همراه شدن با گروه
حضور در جلسه اي که اعضاء شرکت کننده کمي داشته باشد.


نکته:+++++++++++++++++++++++
هيچکس نمي تواند عضويت ما را باطل کند، يا وادار به کاري کند که مايل به انجامش نيستيم

چگونه با عمق اختلافات و تفاوت هايي که داريم: باهم متحد باشيم . . .
(( فقط براي امروز ))
فرصت اشتباه به يکديگر بدهيم
خود را تغيير دهيم نه ديگران را
در کنار يکديگر خدمت کنيم
با هم مخالفت کنيم اما ناسازگاري و بي احترامي نکنيم
نکته:++++++++++++++++++
اکنون نوبت ماست که منتظر ديگران باشيم. به اتحاد نياز داريم تا به فرد تازه وارد نشان دهيم که اين شيوه
زندگي مؤثر است.
تفکرات غلط و منفي در سنت يکم++++++++++++++++++++++++

تفکرات مغرضانه و خصمانه
مقصر دانستن ديگران
جدا دانستن خود از ديگران
فقط نيازهاي خود را در نظر گرفتن
خود خواهي و پافشاري روي حرف خود
خود محوري و در نظر نگرفتن هدف اصلي
غيبت کردن و قضاوت کردن
سازش کردن در روابط

تفکرات طلبکارانه++++++++++++++++++++++++++++++++++++++
مديون دانستن ديگران نسبت به خود
استفاده ابزاري از ديگران
فکر سوء استفاده از اصول و تغير دادن شرايط به نفع خود
تفکرات مغرورانه+++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++
کوچک و خوار و خفيف شمردن ديگران
افتخار بيجا به شخصيت ها و اقدمات خود
خود را بزرگ دانستن


به پاس زحمات آنهايي که خدمات ايثارگرانه کردند، راهشان را دنبال
مي کنم. (( فقط براي امروز ))
===================================================== پایان سنت یکم


با سلام خدمت دوستان همدرد

================================== سنت دوم ===================================

سنت دو
در ارتباط با هدف گروه ما، تنها يك مرجع نهايي وجود دارد، خداوندي
مهربان كه به گونه اي ممكن، خود را در وجدان گروه بيان كند. رهبران ما
فقط خدمتگزاران مورد اعتماد ما مي باشند، آنها حكومت نمي كنند.

سنت دوم مي گويد:+++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++
ما براي دريافت راهنمايي از نيروي برتر از سلسله مراحل و مکانيسمي استفاده مي کنيم که وجدان
گروه مي نامند. گوش کردن به ديگران مهمترين قسمت اين فرايند است.
وجدان گروهي زماني شفاف است که مساوات و برابري بين اعضاء حفظ شود.
وجدان گروه توانايي روحاني تشخيص درست از غلط مي باشد.

مرجع نهايي تصميم گيري هادر برنا مه کیست؟+++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++

هر يک از ما درباره اينکه چگونه مي توان خدمات موثري ارائه داد عقيده اي دارد. حال وقتي هر
کدام ا زما يک نقش بخصوص براي اقدامات ارائه مي کند، چگونه بايد تصميم گرفت که کدام
صحيح تر مي باشد؟
حرف آخر در مباحث ما با کيست؟ پاسخ ما آن است که حرف آخر با يک خداوند مهربان است که
منبع اتحاد ماست همان نيروي برتري که ما را در بازيابي شخصي هدايت مي کند
(( چگونگي عملکرد))
چرا مرجع نهايي بايد خداوند باشد؟++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++
بسياري از اوقات بين وجدان گروه و عقيده گروه که به وسيله شخصيت هاي با نفوذ و يا محبوب
ديکته و تحميل مي شود تفاوت بزرگي وجود دارد، بعضي از درد آورترين تجربه هاي آموزنده ما از
تصميماتي که به نام وجدان گروه گرفته ايم، سرچشمه گرفته است.
(( کتاب پايه ))
معتادان گمنام يک برنامه خدادادي است و ما فقط به لطف خدا و وجدان گروه، مي توانيم بقاء و
سربلندي گروه را حفظ کنيم.
(( کتاب پايه ))
وجدان گروهي مظهر :+++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++
آگاهي، برداشت و تسليم دست جمعي در رابطه با اصول روحاني صبور بودن و انعطاف پذيري مي
باشد.
مراحل گرفتن تصميم بر مبناي اصول روحاني:++++++++++++++++++
دعا و مراقبه
دانش و اطلاعات کسب شده
برنامه ريزي
استفاده از تجربه ديگران
مشورت
((احمقانه است که ادعا کنيم خداوند بطور خود کار ما را راهنمايي ميکند))
براي رسيدن به يک وجدان مطلوب بهتر است چه مراحلي طي شود؟
دعا کردن
توجه کردن به روح نهفته در پس جملات
آگاهي داشتن از موضوعات مورد بحث
فرصت اظهار نظر برابر به اعضاء
شنيدن صداي موافق و مخالف
گوش دادن به صداي تنها
شرکت فعالانه در مباحث گروهي
صبور بودن و صرف وقت و . . . .
چه موانعي تا امروز ديده ايد که سد راه گروه در شکل گيري وجدان
گروه شده است ؟++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++
نداشتن زمان کافي جهت تصميم سازي و تصميم گيري
عدم آگاهي اعضاء از موضوعات
بيدار نشدن وجدان شخصي
تبعيت از برخي از اعضاء
اهميت ندادن به تصميمات
فرصت برابر به همه اعضا ندادن
گمنامي و برابري را حفظ نکردن

در معتادان گمنام، ما به جاي اتکا به عقايد شخصي و يا غرور ، به خداوند مهرباني که خود را در
وجدان گروه بيان مي کند رجوع مي کنيم. ما با کار کرد قدم ها مي آموزيم که به نيروي برتر از خود
متکي شويم و از اين نيرو در پيشبرد اهداف گروه بهره برداري کنيم
(( کتاب پايه )
وقتي يک خدمتگذار به گونه اي حکومتي عمل مي کند چه تأثيري برna میگذارد؟ ++++++++++++++++++++++++++++++
جلوگيري از خلاقيت شخصي اعضاي ديگر
انفرادي عمل کردن
رعايت نکردن اصل چرخش
براي آن عده از ما که به کارهاي خدماتي مشغول بوده و يا در بنيان گذاري گروهها نقش داشتيم گاه رها
کردن، بسيار مشکل است. در صورتي که به غرور، افتخار بي جا و خود رأيي مرجعيت داده شود گروه از بين
خواهد رفت . بايد به خاطر داشته باشيم که مسئوليت هايي که در انجمن به ما سپرده مي شوند، امانت
هستند ما خدمتگذاران مورد اعتماديم و هرگز هيچ يک از ما حکومت نمي کنيم. (( کتاب پايه ))

قسمتهايي از کتاب فقط براي امروزمرتبط با سنت دوم:+++++++++++++++++++++++++++++++
٧ تير : در شکل گيري وجدان گروهي شرکت مي کنم. بخاطر مي سپارم صرفاَ به اين خاطر که روش خود
را تحميل نمي کنم، دنيا به پايان نمي رسد. اغلب تصور اينکه ما مي دانيم بهترين مصلحت گروه چيست ،
وسوسه انگيز است. اگر به ياد داشته باشيم تحميل روش ما اهميتي ندارد ، آنوقت آسانتر است که بگذاريم
خدمت وسيله اي باشد براي تحقق هدف اصلي انجمن ما .
١٣ تير : ياد مي گيريم اختلافات بخشي از واقيعت است به جاي فرار از آن، روشهاي جديد حل و فصل
آن را ياد مي گيرم
١٤ آبان : نيروي برتر ما همواره در دسترس ماست. وقتي آگاهي از اراده خداوند براي خود را درخواست مي
کنيم راهنمايي دريافت مي کنيم. نيروي برتر منبع راهنمايي روحاني در درون من است.
١٣ دي : به دنبال برآورده شدن بزرگترين نياز خود هستيم. برقراري ارتباطي هدايت کننده و حياتي با
خداوند که درک مي کنم.

اصول روحاني سنت دوم:
تسليم :+++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++
ما خود را به رهنمودهاي آن نيروي برتر که به صورت وجدان گروهي متجلي شده است تسليم مي کنيم. ما
تعهد خود را نسبت به حفظ منابع مشترکnaبا مهمتر شمردن احتياجات انجمن از خواسته هاي خودمان
دوباره احيا مي کنيم
ايمان :+++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++​+
به کار گرفتن اين اصل روحاني به ما اجازه مي دهد به وجدان گروه، به جاي ترس با اميدواري تسليم
شويم. ايمان دائماً به ما يادآور مي شود که هدايت ما نه توسط خودمان، بلکه توسط نيروي برتر از خودمان
صورت مي گيرد. ايمان يعني اتکا به نيروي برتر که از مرحله اعتقادي وارد مرحله عمل گرديده است.

تواضع :+++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++
به ما آمادگي آن را مي دهد که خواسته هاي شخصي را کنار بگذاريم تا بتوانيم به گونه مؤثر به انجمن خود
خدمت کنيم، ابتدا نگاهي به اصل تواضع مي اندازيم، تا به خاطرمان بياورد که ما به تنهايي، قادر به جهت
دادن و هدايت امور معتادان گمنام نيستيم. به خاطر مي آورديم که منبع نيروي مان کيست، يک نيروي برتر
مهربان
تواضع در عمل به اين معناست که توانايي و نقاط ضعف خود را صادقانه ارزيابي کنيم.
روشن بيني :+++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++
ما ياد مي گيريم که به طور فعالانه به مهارتهاي خود براي گوش دادن بيافزاييم و در صحبت ها از گوش
خود بيشتر از دهانمان استفاده کنيم.
وقتي که روشن بيني پيدا کنيم، راه حل هايي را که در ضمن مراحل ايجاد وجدان گروهي، توسط ديگران
ابراز شده را هم مي شنويم و هم پذيرا مي شويم. استفاده از اصل روحاني روشن بيني به ما مي آموزد که
پيش داوري هاي شخصي خود را براي آنکه بتوانيم با ديگران کار کنيم کنار بگذاريم.
وفاداري:++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++
بدون توجه به شرايط درکاربرد اصول روحاني از خود پايداري نشان مي دهيم.
گمنامي :+++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++
همه در فهميدن خواست خداوند برابريم. و خداوند در انحصار شخص يا گروه خاصي نيست.
ما در انجام عمل گمنامي، بدون توجه به احساسات شخصي خودمان راجع به يک نفر، نسبت به همه محبت،
توجه و احترام نشان مي دهيم. هر عضوي در ايجاد مراحل وجدان گروه، براي خود جايي دارد. تمام ما در به
منصه ظهور رسيدن يک رابطه ي آگاهانه با نيروي برتر که مطابق با درک خودمان باشد با يکديگر برابريم.

============================== پایان سنت دوم==================================

با سلام خدمت دوستان همدرد


=========================سنت سوم=========================================
تنها لازمه عضويت، تمايل به قطع مصرف است
سنت سوم مي گويد:++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++
برنامهبر بيماري اعتياد متمرکزاست نه ماده مخدر خاصي
فارق از هر طبقه و مليت به تمايل يک معتاد به رهايي و نحوه کمک به او متمرکزيم
قيد و شرط نداريم تقاضا و توصيه نامه سنجش صلاحيت نداريم
سنت ٣ مشوق ما در خوش آمدگويي برابر است***** عضویت در ان ای يک تصميم شخصي است.
ميزان تمايل هر عضو براي پاکي ربطي به اوضاع و احوال خارجي ندارد.
تاکيد ما بر پرهيز کامل است ولي اين موضوع از تشويق مصرف کننده کم نمي کند.
حضور يک معتاد در جلسه به اندازه کافي نشان تمايل مي باشد.
چرا تمايل به قطع مصرف تنها لازمه ي عضويت در انجمن مي باشد؟*************************************
واقيعت دردناکي که پي در پي به چشم مي خورد اين است که معتادي که تمايل به قطع مصرف
نداشته باشد، مصرف را قطع نمي کند.
تنها چيزي که ما از اعضاي خود مي خواهيم تمايل است. آنها بدون تمايل موفق نخواهند شد، اما
در صورت داشتن تمايل معجزه ها به وقوع خواهد پيوست.
ما به خوبي مي دانيم آنها که ميل به قطع مصرف دارند و طالب آنچه که ما داريم هستند در اين راه
با ما همراه خواهند شد. (( کتاب پايه سنت سوم ))
((تجربه اعضاء ))+++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++
تفاوتها را از ما مي گيرد، فرقي نمي کند که کي هستي وچي هستي
تمايل يک حس دروني است و فقط خودم مي توانم آنرا بسنجم و با اولين تماسم باna تمایل را
به نمايش بگذارم.
انجمن ما رشد نکرده بود اگر تمايل تنها لازمه عضويت نبود
اگر تمايل نبود ما مجبور بوديم براي تازه واردين شرط و شروط بگذاريم
چرا ما در عضويت تبعيض قائل نمي شويم:****************************************************
اعتياد تبعيض قائل نمي شود و اين سنت آزادي هر معتادي را در تعقيب زندگي به روال برنامهnaبدون
در نظر گرفتن نوع ماده مخدر مصرفي، نژاد، عقايد مذهبي، .ت، تمايلات . و وضع مالي تضمين
مي کند. ((کتاب پايه سنت سوم ))
در سنت سوم چه ديدگاهي نسبت به قضاوت وجود دارد؟**************************
ما به عنوان يک عضو حق هيچگونه قضاوتي در مورد ديگران را نداريم
توجه ما تمايل يک معتاد به آزادي از اعتياد فعال و نيز آنکه ما چگونه مي توانيم به او کمک کنيم
مي باشد.
سنت سوم ما را از قضاوت آزاد مي سازد و به سوي خدمت مفيد هدايت مي کند.
(( چگونگي عملکرد- سنت سوم ))
((تجربه اعضاء ))++++++++++++++++++++++
قضاوت باعث مي شود ارتباطات ما قطع شود
قضاوت باعث مي شود ما از يکديگردورشويم
قضاوت باعث مي شود از اصولnaدور بمانيم
قضاوت باعث مي شود با شرط و شروط خدمت رساني کنيم
چند نمونه از قضاوت و پيش داوري خود را بر خلاف سنت سوم نام ببريد:**********************************
تجربه اعضاء ))+++++++++++++++++
قضاوت در مورد پاک ماندن يا نماندن اعضاء
قضاوت در مورد وجود تمايل يا جبر در اعضاء
قضاوت در مورد نوع رفتار و نوع مشارکت
قضاوت در مورد ظاهر افراد
قضاوت در مورد سن پاکي
قضاوت در رابطه با بهبودي افراد
قضاوت در مورد دارايي و نداري
قضاوت در مورد پاک بودن يا نبودن اعضاء
برخي از مسائل مورد توجه در سنت سوم :********************************

توجه اصلي ما به خود بيماري اعتياد معطوف است و نه به ماده خاص مصرفي
سنت سوم مشوق ما در خوش آمد گويي به معتادان است و اين خود سبب رشد و گسترشnaمي گردد.سعي ما بر اين است که بهترين کوشش خود را به کار بريم تا اطمينان حاصل کنيم هر معتادي که
به جلسه مي آيد دوباره برخواهد گشت و به بازيابي درnaپشت نخواهد کرد
ما به دنبال راهي براي کمک به يک معتاد هستيم، کارما آن است که مثل بادبزن آتش اشتياق و
تمايل به قطع مصرف مواد را در معتادان هر چه بيشتر شعله ور کنيم نه آنراخاموش نماييم.
اين به هيچ وجه مهم نيست که ما به چه دليل بهnaآمديم، ممکن است دليل آمدن به طورمشخصي قطع مصرف نباشد و فقط اشتياق براي تسکين درونمان باشد.
عبارات و جمله بندي سنت سوم انعکاسي گسترده از نقطه نظرهاي قدم ها مي باشد.


انجمن معتادان گمنام براي چه کساني مي باشد:
پيام ما آنقدر گسترده و بزرگ است که هر کس از هر طبقه، جامعه و
يا هر مليتي را جلب خود مي نمايد
(( چگونگي عملکرد سنت سوم ))



درجه تمايل هر عضو به چه چيزي بستگي دارد؟
درجه تمايل هر عضو به قطع مصرف، به اوضاع و احوال خارجي ارتباطي ندارد.
هرگز نمي توان قضاوت کرد که کدام گروه سني پيشرفت بهتري خواهد داشت، زنان بهتر معالجه
مي شوند يا مردان، آن فردي که مدت کوتاهي مصرف کرده يا ديگري که سابقه اعتيادش خيلي
طويل است. نمي توان گفت چه عوامل خارجي در اين امر مؤثر مي باشند
هر معتادي که به انجمن قدم مي گذارد، حتي يک معتاد در حال مصرف، با همين آمدنش تا
حدودي تمايل خود را نشان مي دهد که نمي توان آن را ناديده يا کم اهميت شمرد.
گروه حق قضاوت در مورد اشتياق و تمايل کسي را ندارد.



منظور ازمواد غير رايج چيست؟
به دليل نوع جمله بندي اين سنت، ما قادر هستيم حتي معتاداني را که مواد غير رايج يا به خصوصي را
استفاده مي کنند جذب کنيم وگرنه بعضي فکر مي کردند به دليل مواد نايابي که مصرف مي کنند براي
عضويت درnaصلاحيت ندارند! ليکن عبارت ساده سنت سوم ما را قادر به جلب هر نوع معتادي و خوشبرخوردي با آنها مي کند.
(( چگونگي عملکرد سنت سوم ))


وقتي در مورد سنت سوم سهل انگاري مي شود چه نتايجي در بردارد و طبقه بندي کردن
به چه روشهايي مي باشد و دليل آن چيست؟
اعتياد يک بيماري مرگ آور است، ما مي دانيم معتاداني که بهبودي را پيدا نمي کنند چيزي به غير
از زندان، تيمارستان و نهايتاً مرگ در انتظارشان نيست. عدم پذيرش يک معتاد حتي معتادي که
فقط به دليل کنجکاوي به اينجا آمده احتمالاً صدور حکم مرگ اوست.
به عنوان مثال اگر معتادي را که مانند ما حرف نمي زند يا رفتار نمي کند تحت فشار قرار دهيم
نتيجتاً او را به خيابانها برگردانده ايم و حق او را در مورد آنکه به طريق خودش يادگيري کند و به
طريق خودش بهبودي حاصل کندرا از او سلب کرده ايم.



چه رفتارهاي باعث به وجود آمدن عضو درجه يک و دو مي شود؟
قضاوت کردن
فرصت خدمت را از ديگران گرفتن
باند بازي کردن
بيش از حد توان خدمت کردن
شخصيت پردازي
يک گروه را زياد حمايت کردن
برتر دانستن خودم نسبت به ديگران



نکته حائز اهميت براي کساني که در مسير بازيابي هستند چيست؟
گر چه کلمه (معتاد) براي بسياري از ما که در مسير بازيابي هستيم بعد از مدتي مفهوم وسيعتري مي
يابد، ليکن حائز اهميت بسيار است که به ياد داشته باشيم که اولين بار به سبب مشکلمان با مواد
مخدر به انجمن معتادان گمنام آمده ايم.
(( چگونگي عملکرد- سنت سوم ))



اصول روحاني سنت سوم
دلسوزي سخاوت مندانه نسبت به معتادي که در حال رنج است بسيار شفا بخش تر از به کار بردن
قضاوت مجاني در مورد اوست
ما نيازمند به کمک و تشويق يکديگر هستيم نه انتقاد و طرد
گمنامي اصلي است که به باز بودن جلسات به روي همه و خوش آمدگويي يکسان به تمام شرکت
کنندگان کمک مي کند ((چگونگي عملکرد سنت سوم ))


تحمل

يادآوري اين که نبايد درباره ديگران قضاوت کنيم بيماري اعتياد هيچ کس را مستثني نمي کندnaهرگزکسي را که علاقه به قطع مصرف دارد نمي راند.


همدردي :


تمام کوشش هاي ما براي خدمت به ديگران با ترحم و شفقت همراه است. زمانيکه رحم وعطوفت پايه
تمام خدمات باشد ، آنگاه هر عضوي را با تمام مشکلاتي که دارد ، پشتيباني مي کنيم


فروتني :

ما خداوند نيستيم و نمي توانيم پيش بيني کنيم معتاد تا چه اندازه براي شنيدن پيام آمادگي دارد.



گمنامي :

يعني تنها لازمه ي عضويت ما تضمين کننده اين موضوع باشد که هيچ معتادي نبايد بدون داشتن فرصتي
براي بهبودي بميرد ( رعايت اصل گمنامي به ما يادآور مي شود که اهميت هيچ عضو يا گروهي به اندازه
پيامي که ما حامل آن هستيم نمي باشد )

=================================== پایان سنت سوم============================

==============================سنت چهارم -==================================
هر گروه بايست مستقل باشد به استثناء مواردي كه بر گروه هاي ديگر وnaدر كل اثر بگذارند



سنت چهارم مي گويد:
استقلال گروه ها لازمه ي بقاي ماست.
گروههاي ما بر خود حاکم هستند و تحت هيچ کنترلي از خارج نيستند.
آزادي مي تواند فرح بخش باشد.
دوران اعتياد شبيه بردگي بود تجربه آزادي گاهي بيش از جنبه ي ماست.
در قدم ها فهميديم آزادي مسئوليت به همراه دارد.
در دوران بهبودي ما مسئوليت خود را به عهده مي گيريم.
شخصيت گروه :
با تعهد اعضاي گروه نسبت به يکديگر شکل مي گيرد. تعهد نسبت به بهبودي گروه روش هايي براي انجام
کارها پيدا مي کند و طرح کلي براي برگزاري جلسات دارد که نشانه شخصيت گروه است.



منظور از استقلال گروهي چيست؟


وحدتna
پاک ماندن و بهبودي در گروه
حمايت از خود اتکايي گروه
رعايت سنت ها
آزادي و احساس امنيت
تفاوت قائل نشدن بين اعضا
رعايت گمنامي شخصي اعضا
انجام تصميمات در راستاي اصول، جهت بهتر رساندن پيام به معتاد در عذاب

نکته :*******************************
زير بناي هر تصميمي که به عنوان گروهي مستقل مي گيريم بايد بيش از هر چيز بر مبناي رعايت منافع
مشترک باشد (( چگونگي عملکرد ))


((تجربه اعضاء))
استقلال گروهي به نوعي در انجمن زندگي کنيم که به خودمان و گروههاي ديگر ضربه نخورد
عشق بلاعوض و انگيزه گرفتن از خدمتگزاران قبلي
سنت ها باعث رشد و بهتر زندگي کردن در جامعه مي باشد
ايجاد فضا و مکان مناسب براي اعضا در گروهها
رعايت سنت سوم
به اجرا در آوردن قدم ها و سنت ها


اصل استقلال چه رهاوردي براي گروه دارد؟

گروه ها را تشويق مي کند نيرومند و فعال باشند
خلاقيت و ايده هاي اعضا به ثمر مي نشيند
گروه نسبت به شرايط و بضاعت خود، خدمت گذار انتخاب مي کند
موجب جذب اعضا با سليقه ها و فرهنگ هاي مختلف مي شوند
اعضاي گروه را مسئوليت پذير مي سازد و شخصيت گروه شکل مي گيرد.

نکته :

تمامي گروه ها در حفظ حيثيت، خوش نامي و انجام امور مربوط بهnaمسئوليتي برابر دارند.

حد و مرز استقلال گروه ها تا چه حد مي باشد؟

تا جايي که بهnaدر کل لطمه نخورد و تأثيري روي گروه هاي ديگر ياnaدر کل نداشته باشد
به بهبودي شخصي اعضاء لطمه نخورد
خوش ناميnaبه خطر نيفتد
در چهار چوب سنت ها باشد
شفافيت رابطه ما را با انجمن هاي ديگر دچار مشکل نکند
بين اعضاء تفاوت ايجاد نکند


نکته :
هر وقت که در کارها تضادي وجود داشته باشد معنايش اين است که از اصولمان غافل شده ايم
(( کتاب پايه ))



اصول روحاني سنت چهارم
روشن بيني :

به ما کمک مي کند هميشه در نظر داشته باشيم هر گروه جزئي ازnaاست


محبت :
به ما کمک مي کندnaرا به عنوان مجموعه اي بزرگتر در نظر بگيريم. يادآور اين است که تصميمات را به عنوان مجموعه اي بزرگتر در نظر بگيريم. يادآور اين است که تصميمات naپايه گذاري شده است و همکاري با گروهها و اعضاي ديگر را در پيام رساني تشويق مي کند.



گمنامي :


به ما يادآور مي شود در معتادان گمنام هر گروه از موقيعت و اهميّت مساوي با ديگر گروهها برخودار است

استقلال :

گروه ها را تشويق مي کند نيرومند و فعال باشند ولي در ضمن يادآور مي شود آنها جزئي از کل معتادان
گمنام هستند

===============================سنت پنجم =====================================
هر گروه فقط يك هدف اصلي دارد، رساندن پيام
به معتادي كه هنوز در عذاب است



سنت پنجم مي گويد:

تجربه اعضاء

به عنوان فرد هدف اصلي ما بهبودي از اعتياد فعال است.
گروههاي ما معتاد نيستند که بهبودي پيدا کنند.
گروههاي ما بذر بهبودي را پاشيده تا معتادان گرد هم بيايند تا با معجزه همدلي، مهرباني، مشارکت
و خدمت کار خود را انجام دهند.
هدف از اين سنت تضمين تداوم جو بهبودي است.
گروه قويترين وسيله براي پيام رساني است چون پيام رساني يک عضو به تنهايي باعث مي شود
که تعبيرات و شخصيتش بر پيام تأثير بگذارد
انجام هدف اصلي ما به منزله قلب خدماتمان مي باشد.


روشهاي پيام رساني در سنت پنجم چيست؟

فراهم کردن فضايي امن براي تمامي اعضاء
خوش آمد گويي خوب و خوش برخوردي با اعضاء
نظم و انضباط در برگزاري جلسات ( سر ساعت جلسه باز و بسته شود )
نصيحت نکردن اعضاء و گذاشتن تجربه در اختيار آنها
تمرکز گروه براي انتشار پيام بهبودي براي بقاءna
تشويق کردن اعضاء به مشارکتهاي سالم و حامل پيام بهبودي
تراز نامه نويسي براي گروه
تمرکز نداشتن بر روي حاشيه ها
آموزش گروه و دعوت اعضاء به خدمت
جاذبه ايجاد کنيم
با ايجاد و شرکت در ساختار خدماتي تمرکز خود را بر روي پيام رساني بگذاريم
با ارسال ايده توسط نماينده گروه به ساختار خدماتي



چه عواملي مي توانند ما را از هدف اصلي انجمن دور کنند؟

کشاندن بحث هاي خدماتي به خارج از جلسه اداري گروه
کشاندن بحث هاي خدماتي به جلسات بهبودي
انتخاب موضوعات غير اصولي در جلسات بهبودي
احساس برتري گروهي نسبت به گروههاي ديگر
مشارکت هاي غير اصولي
باند بازي و کلوپ بازي
شخصيت پردازي
تمرکز به جاي هدف اصلي روي هدف اعضاء
تجمل گرايي
بي مسئوليتي نسبت به مخارج گروه ( پول )
بحث و گفتگو درباره مسائل مالي و غافل شدن از وضعيت معتادي که نياز به حمايت روحاني دارد.
حرفه اي عمل کردن
انتخاب نام نامناسب براي گروه
اتحاد نداشتن
عدم مسئوليت پذيري
انتخابي پيام دادن
خود محوري و غرور و عدم ارتباط با گروههاي ديگر
انتخاب سخنران از انجمن هاي ديگر
بحث در مورد کار، وضع مالي ، شرايط اجتماعي و ......
برقراري رابطه هاي خصوصي و بي توجه بودن به تازه وارد

چرا گروه قوي ترين محلي است که براي رساندن پيام بهبودي داريم؟

گروه بيمار نيست بلکه بذر بهبودي در گروه ارائه مي شود تا اعضاء مسير بهبودي خود را پيدا کنند.
من تا زماني که من هستم قدرتي ندارم اما وقتي ما مي شويم قدرت پيدا مي کنيم
قدرت ما در تنوع ما است وقتي اعضاء از نژاد، قوميت، و مذاهب متفاوت باشند پيامnaقوي تر مي شود
بخاطر اينکه گروه رابطه مستقيم با اعضاء ،تازه وارد و ساختارخدماتي دارد
در اتحاد ما قدرتي نهفته است که در تنهايي ممکن نيست



عدم مسئوليت پذيري گروهي و فردي چه عواقبي براي گروههايnaدارد؟

به وجود آمدن هرج و مرج و بي نظمي
امنيت گروه به خطر مي افتد
شخصيت پذيري
اتحاد گروه از بين مي رود و موجب ريزش گروه مي شود
تازه واردين پراکنده مي شوند
من به عنوان يک فرد با عدم مسئوليت پذيري باعث مي شوم که يک گروه جاذبه لازم براي حفظ
تازه وارد را از دست بدهد و در کل باعث نابودي گروه و از هم پاشيده شدن گروه مي شوم



اصول روحاني سنت پنجم


وفاداري:

به عبارت ديگر پايبندي به اصول سنتهاي دوازده گانه زماني تجلي مي کند که گروهها پيام بهبوديnaرابه ديگران منتقل مي کنند


مسئوليت پذيري:

هر گروه مسئول است تا حد امکان نقش مؤثري در انتشار پيامnaايفا کند . اگر به گروهها اجازه دهيم
هدف اصلي را فراموش کنند ، معتادان از شنيدن پيام نويد بخش ما محروم خواهند شد.


وحدت:

وحدت هدف ، انتقال پيام را محور توجه ما قرار مي دهد. ما نه تنها براي بهبودي خود ، بلکه براي بهبودي تمام اعضاnaيبيکديگر همکاري مي کنيم .

گمنامي:
يادآور اين است که تفاوتهاي ظاهري که بين ما وجود دارد در مقابل اهميّت هدف اصلي مان ناچيز است.
تمام سعي ما براي رساندن پيام است


سنت هاي 1و 2و 3و 4 بايد اجرا شود تا سنت پنجم عملي شود و انجمن ما
هدفمند شود و سنت هاي بعدي باعث باقي ماندن سنت پنجم است.

=========================سنت ششم=====================================


يك گروهnaهرگز نبايست هيچ مؤسسه مرتبط و يا هر سازمان خارجي راتأييد و يا در آنها سرمايه گذاري كند، يا نامnaرا به آنها عاريت دهد،مبادا مسائل مالي ، ملكي وشهرت ، مارا از هدف اصلي خود منحرف سازد.

منظور از سازمانهاي مرتبط چيست؟

هرجايکه اعضايnaبا آن مربوط باشند، اين جا ممکن است خانه نيمه راه، مراکز سم زدايي،مرکز مشاوره و يا کلوپ معتادان باشد.
منظور از سازمانهاي مرتبط سازمانهايي است که به نوعي هدفشان شبيه به هدف ما است وبا تردداعضايnaباعث مي شود تا اجتماع آنها را مرتبط و يا جزئي از معتادان گمنام بدانند
کلينک ها، مراکز شلتر، گرم خانه ها، کمپ ها، خانه هاي بين راهي و . . .


منظور ازسازمانهاي خارجي چيست؟


هر گونه آژانس، موسسه تجاري، فرقه مذهبي، سازمان يا جمعيت مشابه و خلاصه هر انجمن ديگري.
معتادان گمنام يک انجمن کاملا جداگانه و مجزا از هر انجمن و سازمان ديگري است و متکي به
حقوق خود مي باشد، مشکل ما اعتياد است ! ! !
انجمن هاي دوازده قدمي ديگر مخصوص مشکلات ديگري هستند و رابطه ما با آنها به شکل
همکاري بدون وابستگي است.


سنت ششم چه هشدارهايي به انجمن معتادان گمنام گوش زد مي نمايد؟
تاييد:

تصديق يا توصيه کردن يا صحه گذاشتن

١- تاييد مستقيم:
همه روزه در تبليغات تلويزيوني مي بينيم.
٢- تاييد تلويحي:
يا ضمني نوعي است که به طور وضوح و مشخص مطرح نمي شود.

سرمايه گذاري:
کاري که هرگز نمي بايست انجام دهيم.
سرمايه گذاري در اختيار گذاشتن پول و کمک مالي است.
عاريت دادن:
مثلا اينکه يک مرکزدرماني معتادان ، خودش را مرکز درماني معتادان گمنام بخواند.


آنچه سنت ششم به سطوح مختلف ساختار خدماتي ، اعضاء و گروه ها
مي گويد:

روابط عمومي خوب
تشخيص حد و مرز روابط
اشتياق براي پيام رساني
آينده نگري در مورد گره خوردن پيامnaبا پيام سازمانهاي ديگر
از بين نرفتن صراحت
غير مشخص نشدن هدفna
منحرف نکردن پولna
محافظت از خوشنامي و اعتبارna
جلوگيري از ايجاد توقعات گوناگون براي سازمانهاي مرتبط وخارجي


وظيفه انجمن هنگام نقض سنت ششم توسط سازمانهاي مرتبط و
خارجي چه مي باشد؟
**يادمان باشد كه ما موظف به بكارگيري سنت هاي انجمن معتادان گمنام هستيم**

بررسي رابطه،
يک يا چند جلسه صحبت با آن سازمان
برخورد منطقي


ثمرات ارتباط و همکاري با اجتماع چيست؟

گسترش پيامna
سلامتي معتادان گمنام
درک بهتراجتماع نسبت بهna
افزايش خوش بيني جامعه به معتادان گمنام،
توصيه کردنnaبه ديگران از طريق سازمانهاي مرتبط و خارجي

در ارتباط با سازمانهاي مرتبط و خارجي چه مسائل و نکاتي را بايد مد نظر قرار دهيم؟


مشخص کردن حد و مرز در برقراري روابط عمومي خوب با ديگران
تماس با ديگران در اجتماع، خيلي بي رودربايستي
مراقب از ماهيت معتادان گمنام
نداشتن روياهاي بزرگ پيشانه(فقط رساندن پيام)
استفاده نکردن از نشريات و سخنگويان سازمانها وNGOهاي ديگر
همکاري بدون ايجاد وابستگي
naچه چيزي هست و چه چيزي ارائه مي کند
سرمايه گزاري نکردن، تاييد نکردن و به عاريت ندادن نامna
استفاده از نشريات و سخنگويانna
دخالت نکردن در امور سم زدايي تازه واردان( دارو درماني )





خطرات ناشي از تاييد، سرمايه گزاري، عاريت دادن و پرداختن به
مسائل مالي، ملکي و شهرت در سنت ششم چيست؟

مسائل مالي باعث شخصيت پردازي مي شود.
تجمل گرايي
ماهيت روحاني برنامه به واسطه اين مسائل خدشه دار مي شود.
شهرت، با فروتني مغايرت دارد.
منافع مشترک و يکساني و برابري از بين مي رود.
مرجعيت از خداوند گرفته مي شود
ديگران در تصميم گيريهاي ما دخالت مي کنند.
استقلال و امنيت گروهها از بين مي رود.
شرط عضويت تغيير مي کند.
از هدف اصلي منحرف مي شويم.
خود اتکايي را از دست مي دهيم.
حرفه اي مي شويم.
ناخواسته وارد مباحث اجتماعي، سياسي، روانشناسي و . . . مي شويم
گمنامي ما شکسته مي شود.
باعث ايجاد دشمني و تفرقه ميان سازمانهاي ديگر جامعه مي شويم.
سردرگمي، تشنج و بي برنامه گي در ساختار خدماتي بوجود مي آيد.




برخي از اصول روحاني سنت ششم عبارتند از:

تواضع و فروتني
فروتني نقشnaرا در جامعه خاطر نشان مي سازد.ما برنامه اي داريم که به معتادان زيادي که طالب بهبودي بوده اند ، کمک کرده است. با اين همه ، در جامعه هدف ديگري غير از رسانده پيامnaنداريم و نمي خواهيم اين طور وانمود کنيم که معتادان گمنام غير از رهايي از اعتياد فعال خدمت ديگري ارائه مي دهد.



ايمان:
به موثر بودن پيامnaو قدرت نيروي برتر.وقتي ما اعتبار ، سرمايه يا نام خود را در عوض همکاري باديگران تاخت نمي زنيم ، اين کار خود نمودار ايمان ماس

هماهنگي:

سنت ششم اصل روحاني هماهنگي را مي پذيرد و از آن پشتيباني مي کند. گروه هاي ما تاحد امکان با بقيه
جامعه همکاري مي کند واز اين همکاري دريغ نمي ورزند. اگر از همان ابتدا حدود همکاري خود را باديگران
مشخص کنيم ، ارتباطاتمان با آنها به صراحت و با دقت صورت مي گيرد.احترام به حدودي که سنت ششم
براي روابط گروه ما با سازمانهاي ديگر معين نموده است ، گمنامي

بعنوان يک انجمن ، هويت ما بر اساس گمنامي ، خدمت داوطلبانه ورساندن پيام توسط معتادي به معتاد
ديگر است. روابطي که با سازمانهاي خارجي برقرار مي کنيم ، براساس نظرات رهبران ما نيست. گروهها
خودشان مسئوليت همکاري با سازمانهاي ديگر وتحکيم وگسترش روابط خود با آنها را برعهده دارند.

سنت هفتم



هر گروهnaمي بايست كاملاً متكي به خود باشدو كمكي از خارج دريافت نكند.


سنت هفتم مي گويد:



ما با پرداخت مخارج خود آزادي را در انتخاب نحوه رساندن پيام پيدا مي کنيم.
اين سنت باعث تشخيص حد ومرز روابط عمومي در گروهها مي گردد
اينکه يک جلسه چگونه آغاز مي شود، به اندازه آنکه چگونه پيشرفت خواهد کرد ، مهم نيس


برخي از احتياجات گروه عبارتند از :
پيام
اجاره مکان
نشريات
خدمتگزار
تازه وارد
اعانه به هيئت هاي خدماتي



چرا متکي بودن به خود درnaاهميت بالايي دارد؟

متکي به خود بودن قسمت مهمي از طريقه ي جديد زندگي ماست و براي ما تغيير بسيار بزرگي
است.
ما با پرداخت مخارج خودمان آزادي پيدا مي کنيم که پيام خود را به ديگران برسانيم.
بسياري از ما سنت هفتم را سنت پولي مي دانيم، اما جنبه روحاني سنت هفتم مسئله اي عميق تر
مي باشد.
آنچه که يک گروه براي به جا آوردن هدف اصليش لازم دارد مي بايد توسط همان گروه مهيا شود.

((تجربه اعضاء))

احساس آزادي و رهايي پيدا مي کنيم
راحت تر اهدافمان را دنبال مي کنيم
تعهد و مسئوليت پذيري خواهيم داشت
ايجاد حق انتخاب
تمرکز در مسير بهبودي از دست نمي رود
ايجاد انگيزه در بهبودي

چرا خود کفايي مالي در گروه اهميّت زيادي دارد؟(اشاره به شش سنت قبل)
حفظ اتحاد و منافع مشترک:


به خاطر وابسته شدن مالي و يا خدماتي به بعضي از اعضاي گروه، اتحاد ما خدشه دار مي شود.
اتحاد تنها در نتيجه قبول مسئوليت و انجام خدمات به گونه اي مسئولانه و منظم ايجاد مي شود.
((جنبه معنوي سنت هفتم)

تجمل گرايي و کارهاي پر زرق و برق در گروه باعث اختلاف بين گروه ها و فاصله و دوري و تنش
بين گروه ها مي شود. همچنين تجمل گرايي باعث از بين رفتن اصل سادگي در گروه ها مي شود.

حفظ رابطه رهبري و خدمت:
وقتي وابستگي مالي به سازمان ها يا افراد خاصي پيدا مي کنيم ديگر مرجع نهايي ما خداوند نيست،
رهبران حکومت کنندگان ما مي شوند نه خدمتگزاران مورد اعتماد ما.

حفظ عضويت بلاشرط:

زماني که کمک داوطلبانه فقط از طرف عده معدودي دريافت مي شود ديگر برابري در عضويت
اعضا وجود ندارد و معتاد درجه يک و دو پديد مي آيد
وقتي مسائل مالي آنقدر اهميّت پيدا مي کند که پيام ما را تحت الشعاع قرار دهد ديگر تنها لازمه
عضويت تمايل به قطع مصرف نمي باشد.

حفظ آزادي و استقلال گروهي:

وابستگي گروه به خدمات و کمک هاي مالي يک عده خاصي از اعضايش نشانگر نداشتن استقلال
و آزادي لازم در امر پيام رساني مي باشد.
تغذيه کنندگان مالي و خدماتي، استقلال و آزادي عمل گروه را به چالش مي کشند.

حفظ هدف اصلي و معنوي مان (( پيام رساني )):

ديگر پيام ما اميد و وعده ما آزادي نيست. ما پيام رسان اسپانسرهاي مالي خود هستيم و منابع آنها را
پيگيري مي کنيم.
اگر گروه استقلال مالي داشته باشد، وقت و انرژي خود را صرف هدف اصلي مي کند نه تأمين منابع
مالي خود

حفظ روابط عمومي مان بر اساس روحيه همکاري نه وابستگي:

خط مشي ما در مورد مسائل مالي، به طور مشخص بيان شده است.
ما هيچ کمکي از خارج قبول نمي کنيم، انجمن ما کاملاً متکي به خود است و هيچ گونه بودجه،
وقف، وام و هديه اي نمي پذيرد.
قبول کمک هاي مالي باعث وابستگي ما مي شود و اين براي انجمن ما بهاي سنگيني دارد.


چگونه يک گروه مي تواند از عهده تعهدات خودکفايي برآيد؟

چرخاندن سبد سنت هفتم و جمع آوري اعانه هاي داوطلبانه اعضاء، اصولي ترين راه براي خود
کفايي گروه مي باشد
کمک داوطلبانه و حمايت و سخاوت اعضاي گروه.
مسئوليت و تعهد اعضاء در مقابل سنت هفتم، چه مالي و چه معنوي
خدمت گروهي و نيز فعال بودن اعضاء دو عامل خود کفايي مي باشند که براي گروه هزينه اي
ندارد.

خرج کردن پول براي نيازهاي واقعي گروه نه خواسته ها
دوري از تجمل گرايي( وقتي فهرست احتياجات گروه غير منطقي شد معمولا راهنمايي سنت پنجم
مي تواند باعث هدر نرفتن پول گروه شود)
اولويت بندي نيازهاي مالي و هزينه هاي گروه
تمامي منابع يک گروه در راستاي پيشبرد هدف اصلي مان مورد استفاده قرار گيرد.



((تجربه اعضاء))

حمايت از سبد سنت هفتم
انتخاب سخنران
حمايت از جلسات اداري و بهبودي گروه
مشارکت سالم
به اجرا در آوردن اصول معنوي انجمن
سخاوتمندي و انجام سهم منصفانه خود
تأمين نيازهاي گروه توسط خود گروه
خالي نبودن پست خدمتي در گروه
اتحاد اعضاء در برگزاري بهتر جلسه
حمايت کردن ساختار خدماتي


چند نکته از سنت هفتم:

ارائه گزارش شفاف: به صورتي که ابهام در مورد خرج کِردِ پولnaوجود نداشته باشد.
وقتي گروه ها پولي را اعانه مي کنند بايد از خود بپرسند اين پول جهت انجام چه کاري استفاده
خواهد شد.


چرا استقلال مالي در بخشهاي خدماتيnaاز اهميت بالايي برخورداراست؟

اگراستقلال مالي در ساختار خدماتي وجود نداشته باشد، ديگر تمرکز ساختار بر روي توسعه،هماهنگي و تأمين خدماتna
نخواهد بود و وابستگي مالي به اعضاء و سازمان ها باعث ناکارآمدي ساختار خدماتي مي شود.
ديگر ساختار در مسير پيشبرد هدف اصلي قدم بر نمي دارد و همه توجه ساختار به منابع مالي و
درآمد زايي معطوف مي گردد.
اگر منابع مالي ساختار خدماتي را گروه ها فراهم نکنند و ساختار خود کفايي مالي نداشته باشد
مسئوليت و اختيار نهايي براي خدمات با گروه هايnaنخواهد بود و ساختار ديگر نمي تواند درجهت برطرف کردن نيازها، خواسته ها و نگراني هاي گروه ها قدم سازنده اي بردارد، زيرا کساني
که ساختار را حمايت مالي مي کنند به ساختار خط مشي و هدف مي دهند.
عدم استقلال مالي در ساختار خدماتي باعث مي شود که ديگر هر عضوnaنتواند يک رهبر باشدو همه اعضا نتوانند فرصت خدمت کردن را داشته باشند، ديگر در انتخاب رهبران، ما به ويژگي هاي
رهبري و بهبودي اعضا دقت نمي کنيم بلکه به شرايط مالي و حمايت هاي مالي شان از ساختار
دقت مي کنيم و کساني را انتخاب مي کنيم که پول بيشتري دارند.
ساختاري که استقلال مالي ندارد ديگر نمي تواند محدوده تصميم گيري را براي هر مسئوليت
خدماتي تعريف کند و محدوده پاسخ گويي نيز مشخص نيست، نه پاسخ گويي ديگر در خدمات
مفهوم دارد و نه خدمت ديگر براي کسي فرصت رشد است. ساختار به جاي تمرکز بر روي مسئوليت
ها بر روي مسائل مالي متمرکز است و اين موضوع بدترين ضربه را به ساختار خدماتي وارد مي کند.
ساختار خدماتي هر مقدار که داراي ايده و طرح باشد، بدون پول ايده ها و طرح هايش سوخته است.
کمبود منابع مالي باعث مي شود که ساختارمان رشد نکند و منابعي چون ايده، وجدان و خدمتگزاران خود را از دست بدهد. عدم خود کفايي مالي در ساختار خدماتي باعث مي شود که نتوانيم کميته
هايي را که نياز داريم تشکيل دهيم.
يکي از بزرگترين تأثيرات تامين منابع مالي ساختار خدماتي از سوي گروه ها ، حفظ ماهيت روحاني
ساختار خدماتي و همچنين خدماتي باقي ماندن ساختار و تبديل نشدن به يک ساختار حکومتي
است.

ساختار خدماتي چگونه مي تواند از عهده تعهدات مالي خود برآيد؟

از طريق حمايت مالي گروه ها
گروه هاي ما مسئول تهيه سرمايه خدمات ما هستند
بلوکه نشدن پول در ساير سطوح ساختار يکي از راهکارهاي مهم تامين منابع مالي ساختار است.
مسئولانه برخورد کردن با منابع گروهها از جمله پول
ارائه گزارش شفاف کميته هاي خدماتي از هزينه هاي خود به گروه ها
در حال حاضر خدمات جهاني و شوراي منطقه و دفاتر محلي از طريق چاپ نشريات، توليد چيپ و
سکّه و محصولات و فروش آنها با ميزان سود مشخص که وجدان منطقه و کنفرانس خدمات
جهاني براي آنها در نظر گرفته اند، تأمين کننده قسمتي از نيازهاي مالي انجمن معتادان گمنام
است.


از خود سوال کنيم:مقدارحمايتمان از سبد سنت هفتم چه مقدار است؟

يک ماه اول پاکي چقدر؟
يک سال اول پاکي چقدر؟
امروز چقدر؟
چکيده اي ازاصول روحاني سنت هفتم:
قدر شناسي:
متعهد بودن نسبت به پشتيباني از گروه مُعَرف حس قدر شناسي است.
گوش فرا دادن به مشارکت ديگران با
چکيده اي ازاصول روحاني سنت هفتم:
قدر شناسي:
متعهد بودن نسبت به پشتيباني از گروه مُعَرف حس قدر شناسي است.
گوش فرا دادن به مشارکت ديگران باعث حس قدر شناسي و شکر گزاري مي شود که اعضاء
احساس مي کنند نه تنها براي خود بلکه براي آيندگان نيز جلسه اي پا بر جاست.
احساس مسئوليت:
تصميم گروه براي خود کفايي و نپذيرفتن کمک هاي خارجي نشان دهنده ي مسئوليت پذيري
اعضاي آن گروه است.
هريک از ما با پذيرفتن بار مسئوليتهاي خود وگروه عقل و درايت نو يافته خود را نشان مي دهيم و
نه تنها بدنبال جمع آوري اعانه نمي رويم ، بلکه کمک هاي خارجي را نيز قبول نمي کنيم.
ايمان:
ساده برگزار کردن جلسات مترادف با ايمان به نيروي برتر است و با کمک نيروي برتر تمام
احتياجات ما برطرف مي شود.
گمنامي و آزادي:
گمنام بودن در انجام مسئوليت گروه نشانه وفاداري ما است
گمنامي سنت هفتم فراگيرتر از کمک بي سرو صداست. تمام خدمات در گروه جزئي از مسئوليت
گروه مي باشد و همه از اهميّت مساوي برخوردار است.
گمنامي ما احترام و ايمان و مسئوليت ما در ساده برگزار کردن جلسات و قدر شناسي ما همگي
باعث آزادگي مي شوند. ما با پرداخت مخارج گروه به اين آزادي مي رسيم.
ما با اجازه ندان به اعضاء که بيش از سهم منصفانه خود گروه را حمايت مي کنند، اتحاد و انسجام و
آزادي خود را حفظ مي کنيم.

سنت هشت
معتادان گمنام، بايست هميشه غير حرفه اي باقي بماند. اما مراكز
سنت هشت مي گويد:
معتادان گمنام به صورت واضح، غير حرفه اي با بيماري اعتياد برخورد مي کند.
ما مراکز درماني نداريم
ما به تشخيص حال کسي نمي پردازيم
ماپيشرفت بهبودي يا بيماري کسي را ارزيابي نمي کنيم.
در انجمن معتادان گمنام چه کارهايي انجام مي دهيم؟
ما صرفاً انجمن هستيم که از معتادان در حال بهبودي تشکيل يافته و به طور منظم گرد هم جمع
مي شويم تا به پاک ماندن يکديگر کمک کنيم.خدماتي ما مي توانند كارمندان مخصوصي استخدام كنند.
تجربيات شخصي و دست اولي که هر يک از ما در نتيجه بهبودي از اعتياد کسب کرده ايم، ما را براي رساندن پيام به معتادان ديگر، کاملاً واجد صلاحيت کرده است.
در حقيقت، مريض نداريم و فقط عضو مي پذيريم.
ارزش درماني پيامي که با يکديگر در ميان مي گذاريم، ناشي از تجربه شخصي ما در بهبودي است
و به هيچ وجه ارتباطي به مدارک، تعليمات يا موقعيت حرفه اي ما ندارد.
در انجمن معتادان گمنام چه کارهايي انجام نمي دهيم؟
با بيماري اعتياد حرفه اي برخورد نمي کنيم.
بيمارستان، مراکز درماني، کلينيک سرپايي معتادان گمنام و يا تسهيلات مرتبط با سازمانهاي حرفه اي نداريم.

به تشخيص حال کسي نمي پردازيم و بهبودي يا چگونگي پيشرفت بيماران خود را پيگيري نمي کنيم.

خدمات حرفه اي درماني، طبي، قانوني و يا روان درماني ارائه نمي دهيم.

براي رساندن پيام naبه مدرک تحصيلي يا حرفه اي نياز نداريم.
ما هيچ دستمزدي براي انجام قدم دوازده به اعضاي خود نمي دهيم و گروه هاي ما هيچ حق الزحمه اي براي رساندن پيامnaدريافت نمي کنند.
سنت هشتم چگونه حافظ ماهيت معنوي و روحاني انجمن معتادان
گمنام مي باشد؟
((تجربه اعضاء))
با حرفه اي نشدن و سادگي پيام
اعضاء را با القابي حرفه اي صدا نکردن
با نسخه نپيچيدن براي عضو
با رعايت اصل فروتني در گروه و تظاهر نکردن به چيزي بيشتر يا کمتر از آن چيزي که انجمن ارائه مي کند( غلو نکردن )

با نداشتن سلسله مراتب در انجمن
با پيگيري نکردن بهبودي اعضاء
رعايت اصل گمنامي و برابري اعضاء
با دخالت نکردن در امور ترک فيزيکي
تجربه خود را به رايگان در اختيار ديگران گذاشتن


کارمند خاص کيست و چرا از آن استفاده مي کنيم؟

بعضي از اوقات گروههايnaهيئت هاي خدماتي و يا کميته هاي خدماتي، براي انجامسئوليتي که به عهده دارند، ممکن است نياز به کمک افراد حرفه اي داشته باشند.
اگر يکي از کميته هاي خدماتي ما احتياج به کمک فردي حرفه اي از قبيل وکيل يا حسابدار داشته
باشد، مي تواند با آنها قرار داد تنظيم کند.
اگر احتياج به فردي داشته باشيم که به طور منظم به ما کمک کند، يک کارمند خاص را استخدام
مي نمائيم و در ازاي خدمتش به او حقوق پرداخت مي کنيم. کارمندان خاص که در عين حال عضوnaهم هستند بهبودي خود را به ما نمي فروشند، بلکه صرفاً خدماتي را به ما ارائه مي دهند که در غير اين صورت مجبوريم براي انجام آنها افراد غير معتاد را استخدام کنيم.
شرايطي که باعث مي شود کارمندان مخصوص استخدام شوند زمانهايي است که انجام کارها و
خدمات از عهده گروهها و ساختار خارج مي شوند.
استخدام بر حسب ضرورت و نياز شکل مي گيرد، نه انکار مسئوليت هاي فردي و گروهي
در حال حاضر چه کارمندان خاص درnaايران داريم؟
دفتر خدمات جهاني شعبه ايران:
مسئول دفتر
کارمند ساده
دفتر مرکزي:
مسئول دفتر
حسابدار
کارمند ساده

اصول روحاني سنت هشتم:
فروتني:
وقتي درک مي کنيم براي انجام بعضي از کارهاي خود احتياج به افراد حرفه اي داريم و تنهايي نمي
توايم آن کارها را انجام دهيم از خود فروتني نشان داده ايم.

دور انديشي:
بيشتر خدماتnaاحتياج به تخصص ندارند و با بکار بردن احتياط و دور انديشي متوجه تفاوت
بين کارهايي که خود اعضاء مي توانند انجام دهند و کارهاي ديگري که متخصص لازم دارند مي شويم.


گمنامي:
تمام اعضاي گروه هاي ما متخصص بهبودي خودشان هستند و کاملاً صلاحيت دارند بهبودي خودرا با ديگران به مشارکت بگذارند.

وفاداري:
با قبول اين مسئله که معتادان گمنام هميشه بايد غير حرفه اي باقي بماند مجدداً تصديق مي کنيم
ارزش درماني يک معتاد به معتاد ديگر، استثنائي و بي همتاست. اين مطلب نقطه اصلي و قلب برنامه ماست
.تا زماني که اين قلب با قدرت بتپد انجمن و بهبودي مان سرزنده باقي خواهد ماند