انجمن بانیان بهبودی

نسخه‌ی کامل: ایا میتوانم این تصمیم را فقط برای امروز بگیرم؟ایا ترس و بهانه ای در مورد انها دارم؟
شما درحال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب‌بندی مناسب.
برنامه معتادان گمنام یک برنامه روزانه است و بهبودی بصورت روزانه انجام میشود.یعنی همانطور که مواد مخدر فقط مرا نهایتا 24 ساعت تسکین میداد انجام برنامه نیز فقط 24 ساعت مرا تضمین صد در صد میکند.قدم سوم را نیز هر روز با خدایی که خود درک کردیم انجام داده و میگوییم:پروردگارا اراده و زندگم را به تو میسپارم مرا در بهبودیم راهنمایی کن و نشانم بده که چطور زندگی کنم.امین
قسمت اول بله تصمیمات امروز من بر پایه ای باورهای جدید وروشن بینی است وفقط برای امروز با تمرین کردن تصمیم به صورت دام به همایت نیروی برتر میرسییم وجون من فراموش کار هستم بهتر است به طور دایم این تصمیم را به اجرا دراورم
قسمت دوم بله گاهی اوقات بابط کاری که میخواهم انجام دهم ترس دارم چون با تصممیم گرفتن باید ان را اجرا وبرنا مه ریزی کنم
دوم ترس از اینکه نتوانم به خواست خداوند عمل کنم
سوم میترسم به چیزهای که دوست دارم نرسم
چهارم بهانه می اورم ومیگویم الان وقت ان نرسیده وخدا الان وقت ندارد
پنجم ترس از اینکه خدا برای رشد من راهای را انتخاب کند یا پیش رویم بگذارد که من تمایلی به انها ندارم
ششم ترش از اینکه چیزهای را که دوست دارم از دست بدهم
هفتم ترس از اینکه چیزهای را که میخواهم به دست نیاورمHeart
فقط براي امروز تصميم گرفتن و زندگي كردن كمتر مجال بروز به بيماري را مي دهيم

فقط براي امروز مرا از ترس و توهم افراطي دور نگه مي دارد(ترس نهايتا انكار)گرفتن اين تصميم به مراتب از به اجرا گذاشتن آن در زندگي آسان تر است،چرا كه ما به آساني مي توانيم در گير رفتارهاي قديمي شويم.از ابتدا بايد بپذيريم كه ايجاد این تصمیم اساسي در زندگي ،نه تنها محتاج به زمان مي باشد بلكه به شهامت هم نياز دارد.

از آنجايي كه ما مي دانيم بيماري ما را رها نمي كند و احتمال بيراه رفتن ما وجود دارد روزانه و بطور مرتب و منظم تصميم خود را تكرار و تائيد مي كنيم و همزمان حداكثر سعي خود را بكار مي بريم تا به بهترين نحو ممكن زندگي خود را با اين تصميم كه گرفته ايم منطبق كنيم

احساسات ،افكار ما را كنترل مي كند و بالعكس اگر از لحاظ احساسي درون خود را بر روي كاغذ به تصوير بكشيم و يا آنها را افشاء كنيم و در مورد آن با راهنمايمان مشورت كنيم بهتر مي توانيم بفهميم كه بيشتر آنها بي مورد و نابجا است و در مقابل آن چه بايد كرد و اين احساسات كه افكار ما را توجيه و بهانه و تحت كنترل مي گيرد

ترس هایی كه از این تصمیم دارم ترس از آزادي،عدم توانايي،ناشناخته ها...

وتوجيه و بهانه ام اینگونه است كه می گویم :درست است ولي من به اين دليل...از آن زمان... حالا مجبورم...

ارتباط با خدا لحظه ای است ،گذشته و آینده را راهی نیست . چرا که گذشته به تاریخ پیوست و آینده هم نیامده ،پس با گذشته و آینده نمی شود با خداوند ارتباط داشت ، اگر قرار بر سپردن باشد همه خوب وبدم را به خدا می سپارم .فقط برای امروز به خدا تکیه می کنم و با او پیمان می بندم . در مسیر سپردن اشتباه ایراد ندارد ،اما تکرار اشتباه از روی عمد ایراد دارد .
و سپردنم را روزانه با بیدار شدن از خواب با خدایم تکرار می کنم
من ترس هایی دارم که نکند خداوند از عهده اش بر نیاید. ترجیح می دهم که خودم برنامه کارها را بریزم تا اینکه نتیجه اش برایم نا معلوم باشد. از طرفی هم تجربه ام در سپردن به خدا بهم می گه هیچ اتفاقی که خارج از تحمل من باشد برام نمی افته. اگه بدونم که سهم من چیه اتفاقات بعدی منو نگران نمی کند. همین الان ب می خیزم و درست ترین کاری که می توانم را انجام می دهم. بقیه ش به من چه!
بله؛ با توجه با اینکه تصمیم گیری اصل مهم در قدم سوم است ومن نیز باید مهارت تصمیم گیری را یاد بگیرم میبایست فقط برای امروز عمل کنم واز مسائل کوچک روزانه شروع کنم وتعهد خود نسبت به تصمیم گرفته شده را انجام دهم.تصمیم گیری بدون تعهد مثال آب در هاونگ کوبیدن است.ترس های من شک و دو دلی است ومیترسم نتوانم از تعهد بوجود آمده در پس تصمیم گیری بر
آیم.تصمیم گیری تعهد برایم دارد و همین تعهد موجبات ترس را برایم فراهم میکند...
2-زیبایی وسرلوحه برنامه مازندگی فقط برای امروز است واین تصمیم گیری هم مثل بهبودی یک پروسه ویک فرایند است ومن میتونم برای هرروزاونوتکرارکنم این تصمیم گیری میتونه ترس وشک وتردید روازمادورکنه واعتمادم روبه نیروی برترم بیشترکنه باتصمیم گیری روزانه سپردن در روح وجانم نهادینه میشه...واماترسهایم:ازناشناخته ها همیشه ترس داشتم ترس ازاینکه نتونم باخواست واراده خداوندهماهنگ بشم ونتونم به تعهدات ومسولیتهام عمل کنم.ترس از بخطرافتادن امنیتهای مالی وجنسی ام واینکه لذتها وعشق وحال هامو ازدست بدم واین تصمیم وسپردن رونیمه کاره رهاکنم میدانم که ترس من از نداشتن آگاهی وایمان منست که به مرورازبین خواهدرفت شناخت وآگاهی ازترسهایم میتواندایمان واعتمادم روقویترکنه تافقط برای امروز تصمیم گیری کنم?
32-تسلیم درقدم3یعنی به این باور رسیده ام که اصول میتوانددرزندگی وبهبودی بمن کمک کندیعنی بپذیرم که من دیگرتنهانیستم وتحت مراقبت یک نیروی برترهستم.باشکرگزاری وقدردانی بابت تمامی داشته هایم بااستقامت وصبربیشترباتمایل وفراموش نکردن عجزهایم بادست برداشتن ازخودخواهی ها وخودمحوری هایم با دست برداشتن از احساس دانایی وتوانایی هایم باهمیشه تابع اصول بودنم.بارضایت درونی وصادق بودنم حتی باشکست های پی درپی هم ازاصول نومید نشوم باداشتن برنامه ریزی روزانه وتسلیمی آگاهانه،تسلیم قدم 1 ازروی اجباروناچاری بوداماتسلیم قدم3 ازروی اعتمادوآگاهی میباشد.امید ایمان اعتماد وتعهد اصولی روحانیست که دراین قدم اصل تسلیم رادرماتقویت کرده وبما کمک میکند تا این تسلیم راتوسعه وگسترش دهیم?