2013-10-24، 07:34
وقتي خودخواهي يك فرد به صورت قانون در آمد، فانوس برداريد و در روز روشن به دنبال عدالت و انسانيت بگرديد.((؟))
هيچ چيز مانند شادي زن باعث برانگيختن غرور مرد نمي شود؛ چون هميشه آن را مربوط به خود مي داند.((جانسون))
اگر انسان يك روز از خودخواهي [ اش ] بگذرد، همه او را نيك خواهند گفت.((كنفوسيوس))
اگر خودپسند نباشيم از خودپسندي ديگران شكايت نخواهيم كرد.((لارشفوكولد))
خودبيني، چنبره و محيط گيرايي اش درون است و افتادگي، پيرامون و بيرون ماست و اين مي تواند همگان را به سوي ما بكشاند.((اُرد بزرگ))
اگر از خودخواهي کسي به تنگ آمده اي، او را خوار مساز؛ بهترين راه آن است که چند روزي رهايش کني.((اُرد بزرگ))
اگر اشخاص خودخواهي تلاش دارند شما را بفريبند، نامشان را از ليست نامهاي همنشينان خود خط بزنيد، اما هرگز درصدد انتقام جويي برنياييد. زيرا اگر چنين كاري بكنيد، خود را بيشتر از آن اشخاص آزار داده ايد.((ديل كارنگي))
حس غرور و خودبيني در تمام مردم يكسان است؛ تفاوتش تنها در نحوه ظهور آن است.((ديل كارنگي))
خودپسندي زنها بزرگترين علت بدبختي ايشان و نابودي خانواده هاست. هيچ چيز به اندازه خودپسندي زنها بنيان خانواده ها را ويران نكرده است.((چارلي چاپلين))
آنچه مردم دوستي مي خوانند، چيزي غير از نفع شخصي نيست. دوستي خودپسندي انسان است كه مي خواهد به نام دوستي از ديگران بهره ببرد.((لارشفوكولد))
مغرور بودن به دانش خود، بدترين نوع ناداني است.((جرجي تايلر))
غرور خود را نگهدار، اما براي آن زندگي نكن.((كارن استيونس))
هيچ كس نمي تواند هم مغرور باشد و هم خواستار آموختن.((جان ماكسول))
براي خودپسندها ديگران تنها يك مشت ستايشگرند.((آنتوان دوسنت اگزوپري))
خودپسندها جز ستايش خودشان چيزي را نمي شنوند.((آنتوان دوسنت اگزوپري))
امروز من مردمي را مي بينم كه وراج، خودخواه و ناسپاسند، اما از اين موضوع ناراحت نيستم چون مي توانم دنيا را بدون وجود چنين مردمي در نظر مجسم كنم.((ماركوس اوريليوس))
كسي به اندازه يك خودخواه سرش كلاه نمي رود.((هنري وارد بيچر))
قلب مغرور و خودخواه هرگز نمي تواند از سرگيجه و بي حوصلگي بگريزد.((گوته))
گروهي از مردم اندكي از ثروت كلان خويش را مي بخشند و آرزويي جز شهرت ندارند. اين خودخواهي و اين شهرت پرستي كه به طور ناخودآگاه گرفتارش هستند بخشش آنها را تباه مي سازد.((جبران خليل جبران))
پنج چيز است كه پنج چيز از آن نزايد: دلي كه خانه ي غرور است كانون محبت نشود. ياران دوران فرومايگي، نكوخويي ندانند و تنگ نظران ره به بزرگي نبرند. حسودان بر جمال و كمال جز به چشم كين ننگرند و دروغگويان از كسي وفا و اعتماد نبينند.((گوته))
سخاوت، بخشيدن بيشتر از توان است و غرور، ستاندن كمتر از نياز.((جبران خليل جبران))
پادشاهي كه مردمش از او فروتر بنشينند در فزوني و برتري نيست؛ او در ته چاه كبر و خودبيني فرو افتاده است.((ارد بزرگ))
تواضعِ بي جا آخرين حد تكبر است.((لابروير))
در وجود هر يك از ما خائني بنام خودخواهي وجود دارد كه فقط در برابر تملق و چاپلوسي نرم مي شود.((پل والري))
خوشبختي براي فخر فروشي نيست، بلكه بايد از آن لذت برد. بنابراين، اگر بدانم و احساس كنم كه شاد هستم، هر چند ديگران مرا غمگين و درمانده به حساب آورند، نظر ايشان را نخواهم پذيرفت.((توماس تراهون))
هر انسان آزادي، هرجا كه زندگي كند شهروند برلن است و من به عنوان انساني آزاد، با غرور بيان مي دارم: من يك برلني هستم.((جان اف كندي))
ديرگاهي كه مرگش فرارسيد، ذره ذره از پيكرش ستاره بساز! آنگاه طاق نيلگون آسمان را چراغاني خواهد كرد تا جهان عاشق به شب تبديل شود و هيچ انساني به ستايش خورشيد خودپرست ننشيند.((ويليام شكسپير))
عشق و فروتني، جامه اي برازنده ي مرشدي پرهيزگار باشد، نه سزاوار جاه طلبي مغرور.((ويليام شكسپير))
زيبايي دنيا بسته به هنرهاي زيبا است؛ هنر، مايه ي غرور و اسباب دلداري و آسايش خاطر است.((آناتول فرانس))
دانش، انسان را فروتن مي كند و ناداني موجب ادعا و خودستايي مي شود.((جان كايزل))
كاش در دنيا سه چيز وجود نداشت: غرور، عشق و دروغ؛ آن وقت كسي از روي غرور براي عشق دروغ نمي گفت.((؟))
غرور به دانش خود بدترين ناداني است.((جرج تيلور))
هرگز خنده را از ياد مبر، غرور هم نبايد مانع گريستن تو شود، با خنديدن و گريستن است كه زندگي معناي كامل مي يابد.((نانسي سيمز))
نيك بختي آن نيست كه انسان خود به خود دوست داشته باشد، بلكه اين است كه غرور آميخته با نفرتي به خرسندي برسد. نيك بختي، رسيدن به لحظه هايي است كه انسان مي خواهد در كنار كسي كه دوستش مي دارد بسر برد.((توماس مان))
آشپزي در رستورانها با غرور و شأن شما در تضاد نيست. پدر بزرگ هاي ما در مورد اين كار نظر ديگري داشتند، از نظر آنها اين كار، يك فرصت بود.((بيل گيتس))
بسياري از استعدادهاي بشري در نتيجه بيخبري و ناداني پدر و مادر از ميان مي رود. بسا كودكاني كه ممكن بود اگر ايشان را آزاد بگذارند و دنبال فني بفرستند، مردان بزرگي در فنّ خود بشوند و اما استبداد رأي و يك نوع خودخواهي كه در مربيان و راهنماي ايشان بوده، آنها را بر رشته اي راهنمائي كرده است كه با كمال بي ميلي و اكراه آن را پذيرفته اند.((سعيد نفيسي))
غرور و خودبيني در همه مردم به طور يكسان وجود دارد؛ تفاوت در چگونگي ابراز آن است.((لاروشفوكو))
آنكه خود را حقير مي شمارد، در حقيقت، فرد متكبري است.((آرتور شوپنهاور))
غرور و خودبيني را ابزار باز شناختن و نشان ترقي قرار ندهيد. زيرا در اين راه پر پيچ و خم، پرتگاههاي وحشتناك زيادي وجود دارد.((ناپلئون بناپارت))
با هر ناراحتي كوچك خشمگين شدن و به ديگران پريدن، نشانه غرور بي اندازه يا كم عقلي است.((الكساندر پوپ))
خودرايي و خودبيني، همه كام و مراد خود طلبيدن و ديگران را نامراد و خوار و زبون خواستن، راه اهرمن و دل به نيكي سپردن، راه يزدان است.((بزرگمهر))
تكبر و خودپسندي در بسياري از موارد، ماسكي بي ارزش از ترس و وحشت است.((پائولو كوئيلو))
جواني تركيبي از غرور و نشاط است، اما پيري خوابي از الهام و خاطرات است.((فريدريش شيلر))
خودخواهي، كاشي سادگي روانت را خواهد شكست.((اُرد بزرگ))
خودخواه، تجربه سخت تنهايي را پيش رو دارد.((ارد بزرگ))
در زندگي، ثروت حقيقي مهرباني است و بينوايي حقيقي، خودخواهي.((وينه))
ناداني، خودخواهي به بار مي آورد.((اُرد بزرگ))
شكست هاي زندگي، درهاي پيروزي را مي گشايد و خودپسندي، درهاي پيروزي را يكي پس از ديگري مي بندد.((اُرد بزرگ))
آدم خودبين، چاره اي جز فرود آمدن ندارد.((اُرد بزرگ))
آن كس كه نتواند در حلقه شادي و نشاط ديگران به صورت يكي از افراد در آيد، يا مغرور است يا رياكار و يا در قيد تشريفات.((لاواتر))
مردم غالبا نامعقول، خودخواه و غير منطقي هستند، با وجود اين آنها را ببخشيد.((مادر ترزا))
پاكان و نيكان، خوبي را تنها براي خود نمي خواهند و از خودپرستي گريزانند. آنها مي خواهند و مي كوشند كه نيكي سراسر جهان را فرا گيرد؛ يعني همه را دوست مي دارند.((سيسرون))
ارزش هنرمند را بايد هنرشناس معين كند، نه مردم كوچه؛ به تعريف اين و آن غره نشويد و خود را هنرمند ندانيد. بگذاريد مقام و شخصيت شما بي آنكه به ديگران تحميل گردد، شناخته شود.((رولا))
غرور و خودبيني در همه ي مردم به طور يكسان وجود دارد، تفاوتي كه هست در شكل بروز آن است.((لارشفوكولد))
خودستايي جان من دليل ناداني بود.((مثل ايراني))
ما بايد خيلي خودپسند باشيم اگر تصور كنيم كه برجسته ترين موجودات دنيا هستيم. در اين دنيا نزديك به صد ميليارد كهكشان وجود دارد كه هر يك از آنها چندين ميليون خورشيد دارند كه شبيه به ما يا بهتر هستند و هر روز تعدادي از آنها با هم برخورد مي كنند و در هيچ جاي دنيا كسي برايشان غصه نمي خورد و مجلس ترحيم و يادبود برپا نمي كند.((موريس مترلينگ))
هر چه غرور بيشتر باشد، سقوطش در دره ها عميقتر و بيشتر است.((؟))
مرد بزرگ، وقار دارد، ولي مغرور نيست و مرد كوچك غرور دارد، ولي وقار ندارد.((كنفوسيوس))
خودبيني و رشك بردن، هزاران ويژگي خوب را مي پوشاند.((كنفوسيوس))
باشد كه آدمي خشم خويش فرونشاند و خودخواهي را فراموش كند و از بُن رهايي يابد.((بودا))
شكست، دايه‌ي غرور است.((ويكتور هوگو))
خويشتن داري به انسان غرور مي بخشد، زيرا احساس مي كنيد كه عواطف خود را آگاهانه، روشن كرده و خويشتن را به سوي ارزشهايي برتر هدايت مي كنيد.((آنتوني رابينز))
خودخواهي، در بالاترين حد خود، كار چنداني نمي كند، اما عشق، در جزيي ترين حد خود، بيشترين كار را مي كند.((زيگ زيگلار))
خودخواهي، راهها را مي بندد و خير و خوشي را دور مي كند. حال آنكه، هر انديشه ي مهرآميز به دور از خودخواهي، نطفه ي كاميابي را در خود مي پروراند.((فلورانس اسكاول شين))
وجدان شما، ابزار سنجش درست شما از خودخواهي تان است؛ با دقت به آن گوش دهيد.((ريچارد باخ))
يك زن از نتايج زحمت هاي خود در تنظيم خانه كه دنياي كوچك كاملي است بايد به همان ميزان مغرور و مفتخر باشد كه يك رجل دولتي برجسته اي كه توانسته مملكتي را نظم و ترتيب بخشيده و سازمان دهد.((آندره موروا))
هر كس غرور خود را دارد و غرور هر كس او را به فراموشي مي سپرد، چرا كه كس ديگري با همان روان وجود دارد.((فرناندو پسوا))
كار نكردن و ديگران را براي خود به كار واداشتن، مايه ي افتخار و غرور آدمي نيست.((جواهر لعل نهرو))
بهترين نشانه ي تمدن، وجود انسان بزرگوار و نيك است كه خودخواه نباشد و همراه با ديگران براي خوشبختي همه كار كند.((جواهر لعل نهرو))
غرور مي‌تواند برانگيزاننده ي خوبي باشد. پول نيز مي‌تواند، ولي هرگز نبايد آنها را هدف بدانيم.((پائولو كوئيلو))
چيزي كه جدايي مي‌آورد، همانا خودخواهي در شادي و اندوه است؛ به اين چَم كه هرگاه براي شهر يا افراد، رويدادي رخ دهد، برخي دلخون و برخي ديگر، شادمان شوند.((افلاطون))
باور به انديشه‌ي خود و آگاهي از اينكه هر كس مي‌تواند گنجينه‌اي از خوشبختي‌ها را در وجود خودش داشته باشد، ريشه‌ي "خودبيني" است.((ناتانيل براندن))
اگر كسي در انديشيدن بسيار تنبل، در انجام كاري بسيار مغرور و در اعتراف به اين دو، بسيار بزدل باشد، هرگز به خردمندي دست نخواهد يافت.((سيريل كانلي))
هميشه افراد پيشگام، آفريننده و كاوشگر، افرادي يكه و تنها هستند كه به تنهايي با تضادهاي دروني، ترس‌ها و سپرهاي دفاعي خود در برابر خودخواهي و غرور و حتي در برابر پارانويا [ =جنون بدبيني ] مبارزه مي‌كنند.((آبراهام مازلو))
آدمي بايد براي ابتكار و آفريدن، از غرور "آفرينش" برخوردار باشد.((آبراهام مازلو))
برخي از طاووس ها دم خويش را از ديد ديگران پنهان مي دارند و اين كار را غرور مي نامند.((نيچه))
خودپسندي ديگران زماني خلاف ذوق ما است كه خلاف خودپسندي ما باشد.((نيچه))
گونه اي از نخوت در نيكي وجود دارد كه همانند بدي، موردي استثنايي است.((نيچه))
زنان در پس تمام غرور خويش باز هم امور غير شخصي و "زن" را تحقير مي كنند.((نيچه))
خودخواهي، قانون نمايش (پرسپكتيو) ادراك ما است. مطابق اين قانون چيزهاي نزديك، بزرگتر و سنگين تر به نظر مي رسند، در حالي كه وزن و اندازه همه چيزهايي كه دور هستند كاهش مي يابد.((نيچه))
آدم مغرور حتي نسبت به موجوداتي كه او را به پيش مي برند آزرده خاطر مي شود؛ او اسبهاي ارابه خود را با بدبيني مي نگرد.((نيچه))
ما هنگامي كه عاشق مي شويم دوست داريم ضعف هايمان پنهان بمانند، البته نه به دليل تكبر، بلكه به دليل اينكه معشوق رنج نبرد.((نيچه))
استادان درجه دو با نزديك شدن پايان كار عصبي مي شوند و نمي توانند با آن غرور و تعادل آرامي كه براي مثال خليج "ژنوا" در پاي كوه "پور توفينو" به دريا فرو مي ريزد، كار خود را به پايان رسانند.((نيچه))
آنهايي كه هميشه از خود راضي و خشنودند، همواره آماده اند كه انتقام بگيرند.((نيچه))
براي سرشت هاي مغرور، طعمه آسان چيز تحقير آميزي است. آنان تنها در مقابل مرداني كه هنوز مهار نشده اند و مي توانند به دشمنان آنها مبدل شوند و يا در برابر ملكي كه به سختي تسخير مي شود، احساس آسايش و خشنودي مي كنند.((نيچه))
ترحم، خوشايندترين احساس براي كساني است كه غرور زيادي ندارند و امكان دستيابي به موفقيت هاي بزرگي هم برايشان فراهم نيست: طعمه آسان- هر موجودي كه رنج مي برد يك طعمه آسان است - چيزي است كه آنان را شيفته مي سازد.((نيچه))
عشق شايد طبيعي ترين و خودجوش ترين تجلي خودخواهي انسان باشد. اين برداشت عاميانه بايد توسط كساني انجام شده باشد كه كامروا نشده و چيزي جز اشتياق در تملك خود نداشته اند؛ اين عده احتمالاً هميشه زياد بوده اند.((نيچه))
خودپسندي ما زماني به نهايت جريحه دار مي شود كه غرور ما زخم خورده باشد.((نيچه))
شادكامي از ستايش در برخي از افراد، گونه اي از احترام قلبي و در حقيقت اقدامي بر ضد خودپسندي عقل است.((نيچه))
خودپسندي ما از آنچه به بهترين نحو انجام مي دهيم، مي طلبد كه آن را سخت ترين كار بدانيم و اين، سرمنشاء بسياري از امور اخلاقي است.((نيچه))
فرد خودپسند از هر نظر نيكي كه درباره خود مي شنود، خوشحال مي شود (بدون توجه به سودمندي و يا اصولا درستي يا نادرستي آن) و از هر نظر بدي ناراحت مي شود؛ زيرا خود را تسليم هر دو مي كند.((نيچه))
حرف كساني كه مي گويند عشق به دور از خودخواهي است خنده دار است؛ زيرا همه چيز طبق خواست قدرت ما است.((نيچه))
آدمي با رنج عميق دروني از ديگران جدا مي شود و والا مي گردد. انسان هاي آزاده، دلِ شكسته و پر غرور خود را پنهان مي كنند.((نيچه))
خودستايي مايل است كه به وسيله ي شما اعتماد به خود را بياموزد. او از نگاههاي شما تغذيه مي كند و در دستهاي شما تعريف و تمجيد نسبت به خود را مي بلعد.((نيچه))
آن مغرور، حتي از اسبي كه كالسكه اش را پيش مي راند بيزار است.((نيچه))
تكبر، آسانترين راه براي از بين بردن سرافرازي ها است.((نيچه))
تكبر، زاييده قدرت مادي است و فروتني، زاييده ضعف معنوي.((نيچه))
انسان هاي آزاده، دل شكسته و پر غرور، خود را از تيررس نگاه ديگران پنهان مي كنند.((نيچه))
هرگز آنچه را همه چيز دانان مغرور و آشفته سران مي نويسند، نخوانيد.((نيچه))
غرور، هر جاي آسيب ديده و پاره پوره را رفو مي كند.((نيچه))
هرگاه كه دردمندي را هنگام درد كشيدن ديده ام، از شرم اش شرمسار شده ام، زيرا به ياري برخاستن من غرور اش را پايمال كرده است.((نيچه))
شجاع آن كسي است كه ترس را مي شناسد، اما بر ترس چيره مي شود؛ آن كه مغاك [= گودنايِ ژرف و هولناك ] را مي بيند، اما با غرور؛ آن كه مغاك را مي بيند، اما با چشمانِ عقاب؛ آن كه با چنگالِ عقاب مغاك را مي چسبد شجاع است!((نيچه))
خودخواهي فكري و مادي، هر دو به يك اندازه زشت و ناپسند هستند.((كيم وو چونگ))
مفهوم زندگي در از خودگذشتگي يافت مي‌شود، نه در خودخواهي و خودپسندي.((كيم وو چونگ))
احساس نياز به تكبر و فخرفروشي را در وجودتان سركوب كنيد و در برابر، دستاوردهاي ديگران را نيكو شماريد.((وين داير))
رهبران راستين، با نام و نشان شناخته نمي‌شوند. نام‌ها و نشان‌ها برانگيخته از خودخواهي و خودپرستي است.((وين داير))
رهبران راستين، از باور مردم لذت مي‌برند، در حالي كه دروغگويي، چرب‌زباني و قدرت كه زاييده‌ي خودپرستي است، از نشانه‌هاي رهبران دروغين به شمار مي‌رود.((وين داير))
يك انسان خودخواه، هرگز نمي‌تواند شادمان بوده و آرامش ذهني داشته باشد.((پرمودا باترا))