انجمن بانیان بهبودی

نسخه‌ی کامل: پدر
شما درحال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب‌بندی مناسب.
صفحه‌ها: 1 2 3 4 5 6 7 8
فدای صداقت آن بیسوادی که وقتی از او پرسیدند "عشق" چند حرف است؟!
گفت:چهار حرف!
همه بهش خندیدند و او آرام زمزمه کرد:
.
.
.
.
.
.
پدرم
یک گوشه ازقلبم هست که همیشه فقط برای بابام میمونه....
همون جایی که خاطرات کودکی ام هنوز زنده اند حتی وقتی بزرگ میشم


وقتی کوچیک بودم ، او راه رفتن رو به من یاد داد
یادم داد چطور بخندم و چطور هیچوقت تسلیم نشم
من عاشقش بودم حتی قبل از اینکه معنای عشق رو درک کنم..
او قهرمان من بود..

قهرمان واقعی زندگیم
همیشه در قلبم باقی میمونه
نوشتن این جملات باعث میشه اشک به چشمام بیاد
تو رفتی ، اما فراموش نمیشی

در آرامش بخواب بابا
وقتی کوچیک بودم ، او راه رفتن رو به من یاد داد
یادم داد چطور بخندم و چطور هیچوقت تسلیم نشم
من عاشقش بودم حتی قبل از اینکه معنای عشق رو درک کنم..
او قهرمان من بود..

قهرمان واقعی زندگیم
همیشه در قلبم باقی میمونه
نوشتن این جملات باعث میشه اشک به چشمام بیاد
تو رفتی ، اما فراموش نمیشی

در آرامش بخواب بابا
پدرم هميشه ميگفت
ميدونى چرا آدمها وقتى بزرگ ميشن با خودكار مينويسن؟

گفتم چرا؟

گفت ...
.
.
. براى اينكه ياد بگيرن هر اشتباهى پاك شدنى نيست..
الان فهميدم معنى حرف پدرم چى بود!
روحت شاد پدرم...
رابطه ما انسانها با پدر و مادر !!!

تو ۳ سالگی " مامان ، بابا عاشقتونم"

تو ۱۰ سالگی " ولم کنین "

تو ۱۶ سالگی" مامان و بابا همیشه میرن رو اعصابم"

تو ۱۸ سالگی" باید از این خونه بزنم بیرون"

تو ۲۵ سالگی " حق با شما بود"

تو ۳۰ سالگی "میخوام برم خونه پدر و مادرم "

تو ۵۰ سالگی " نمیخوام پدر و مادرم رو از دست بدم"

تو ۷۰ هفتاد سالگی " من حاضرم همه زندگیم رو بدم تا پدر و مادرم الان اینجا باشن ... افســـوس ... !!!
پدرم ، تنها کسیه که باعث ميشه

بدون شک بفهمم فرشته ها هم ميتونند مرد باشند


درم بوی باران میدهد،مهربان و بخشنده

پدرم رد پای خدا هست همه جا در کنارم پشت و پناهم هست...

دوستت دارم پدرم
پدر، يعني خانه ات، ستونی دارد که نمی دانی،

ولی خانه ات بر آن ستون استوار است....

پدر، يعني ستاره اي که مي درخشد، اما پشت ابر

روزها و روزهاپنهان شده و تو، او را نمي بينی!

پدر، يعني مهري که کمی زمخت است،

کمی سخت است؛ اما سخت شيرين....
جوانی‌هایت را

با بچگی‌هایم پیر کردم …

مرا به موی سپیدت ببخش پدر !
گیرم که یلدا هم بیاید!
شبی هم به درازا بکشد،
برفی هم ببارد،
سفره ای هم چیده شود...
اناری هم باشد
و دیوان حافظی هم . . .
چه یلدایی؟
چه برفی؟
چه فالی؟!
بی تو اینجا همه شب یلداست
همه شب سرد است پدر....
پدر یعنی معرفت , عظمت , محبت
یعنی
هر چه باشد روزهایت سخت
من هستم
خیالت تخت .....
اما الان که نیستی با یادت خیالم تخت پدر عزیزم

پدر یلدایی سفر کرده ام کاش بودی که تولدتو با بوسه ای بر صورت و دستان پاکت تبریک گویم اما امشب فقط می توانم در دلم بگویم پدرم تولد یلداییت مبارک مثل همیشه فقط می خوام که دعام کنی ، چون فقط محتاج دعای خیر توام برای زندگیم .
صفحه‌ها: 1 2 3 4 5 6 7 8