تنهایی ، اندوه و غم ، آرامش و سکوتی عمیق در بر دارد !
بسته به ما است که چگونه به آن نگاه کنم .
داشتن فضایی خاص خود دشوار است ، اما چنانچه این فضا را نداشته باشیم ، نحواهیم توانست با خویشتن خویش آشنا شویم .
همه ما مشغول سرگرمی ها و روابط ، امور دنیوی، اضطراب ها و نقش های آینده و گذشته هستیم ! کو فرصتی برای آشتی با خود ؟
همواره در سطح زندگی می کنیم و به امور سطحی که سنخیتی با جان و اصل ما ندارد می گذانیم.
حداقل وقتی تنها هستیم می توانیم ساکن شویم و به درون نگاهی کنیم .در تنهایی اشتغال ذهنی کمتر است ، احساسمان مثل همیشه نخواهد بود.
در تنهایی بیاموزیم که به خویشتن خود عشق بورزیم تا عادت کنیم به دوستی با خود.
عشق ورزی به عمق جان ، پیوند گرفتن با یگانگی ، ما را به عمق خواهد برد ! چنین انسانی از زندگی در سطح فراتر خواهد رفت ! عشق و مهرورزی به دیگران برای او عمیق تر و واقعی تر خواهد بود!
رازی است در یگانگی و دوستی با خود ،که ممکن نخواهد شد ،مگر با مشاهده درون!
بیاییم تنهایی ها را زیبا ببینیم و فرصتی برای غربال کردن انچه که سالهاست در ما دانسته و ندانسته ، انباشته شده است .
بیاییم با خود دوستی کنیم تا دری از عشق و یگانگی بر ما گشوده شود ..عشق و پیوندی را تجربه کنیم که لایق آن هستیم ...
عشق ورزی به عمق جان ، پیوند گرفتن با یگانگی ، ما را به عمق خواهد برد !
تنهایی ها را پذیرا باشیم و چون هر پدیده دیگر ، زیبا ببینیم.