انجمن بانیان بهبودی

نسخه‌ی کامل: (مراقبه ویپاسانا)هنر زندگی
شما درحال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب‌بندی مناسب.
صفحه‌ها: 1 2 3
ما همگی در جستجوی آرامش و هماهنگی هستیم ، زیرا کمبودشان را در زندگی حس می کنیم

همه ما گهگاه در زندگی اضطراب ،آشفتگی ، آزردگی ،ناهماهنگی و درد و رنج را تجربه می کنیم

و آنگاه که شخص بر اثر آشفتگی و اضطراب ،دچار رنجش است ،نمیتواند این رنج را به خویشتن محدود نماید

بلکه درد و رنجش را به دیگران نیز منتقل میکند و این اضطراب در فضای پیرامون او منتشر میشود

 و هرکس که با او در تماس باشد ،

دچار رنج و آشفتگی خواهد شد . بدون شک این روش درستی برای زندگی کردن نیست
.
انسان باید با خویشتن و نیز با دیگران در صلح و آرامش باشد .

به هر حال انسان موجودی اجتماعی است و ناچار باید در اجتماع زندگی کند .

با مردم زندگی کند و با آنها در ارتباط باشد . چگونه می توانیم در صلح و آرامش زندگی کنیم ؟

چگونه می توانیم تعادل درونی خود را حفظ نماییم و در پیرامون خویش تعادل و

هماهنگی ایجاد کنیم تا دیگران نیز بتوانند در صلح و آرامش و تعادل به سر برند؟
عوامل منفی چگونه در ذهن ایجاد می شوند؟

با بررسیهای پیاپی ،روشن شده ، زمانی که رفتار دیگران مطابق میلمان نیست و یا پیش

آمدها موافق طبع ما اتفاق نمی افتد ، ناراحت و افسرده میشویم وقتی که نا خواسته ها

پیش می آیند ،دچار تنش میشویم و زمانی که خواسته ها اتفاق نمی افتند و موانعی بر

سر راه ما وجود دارند ،بار دیگر تنش و هیجان وجودمان را در خود میگیرد و درونمان بسته

و گره خورده میشود.
در سراسر زندگی همواره ناخواسته ها اتفاق می افتند.

خواسته ها نیز گاه روی میدهند و گاه پیش نمی آیند .

جریان واکنش دائمی انسان به این مسائل ، گره های عصبی را بوجود می آورد

و این گره ها ، کل ساختار جسمانی و ذهنی انسان را تحت فشار قرار میدهند و

ذهن را از عوامل منفی لبریز می کنند .


درنتیجه زندگی به عذاب ومصیبت تبدیل میشود.
حال یک روش حل مشکل آن است:

که از بروز حوادث نامطلوب درزندگی جلوگیری کنیم ،بطوریکه همه چیز دقیقاً مطابق

خواسته ها و امیالمان اتفاق بیافتد .برای این کار باید قدرتی آنچنانی بدست آوریم و یا آنکه

به هنگام نیاز ،شخصی قدرتمند به کمکمان بیاید تا هیچ ناخواسته ای روی ندهد و همگی

خواسته هامان عملی شوند . اما چنین چیزی ممکن نیست هیچ کس در این جهان وجود

ندارد که بتواند به تمامی آرزوهایش دسترسی پیدا کند و در تمام طول عمر ،همگی

رویدادها مطابق میل او باشند و هرگز ناخواسته ای برایش اتفاق نیفتد .

 
 حال این سئوال پیش می آید که چگونه میتوان به هنگام برخورد با ناخواسته ها از عکس العمل های کور کورانه اجتناب کرد ؟

چگونه میتوان از ایجاد تنش جلوگیری نمود ؟

چگونه میتوان در مقابل عوامل نا مطلوب ،


آرامش و توازن خویش را حفظ کرد ؟
در روزگاران گذشته در کشورها ی مختلف، مردم دانا و روحانیان ، این مسئله را مورد بررسی قرار دادند.

موضوع درد ورنج انسان را مطالعه کردند و برای آن راه حلی یافتند :

زمانی که برای شخص ناخواسته ای پیش می آید و انسان با ایجاد خشم ، ترس یا

هر نوع منفی گرایی دیگر ، نسبت به آن موضوع واکنش نشان می دهد ،


در چنین وضعیتی ،باید هرچه سریع تر توجه خود را به موضوع دیگری معطوف نماید .

مثلاً برخیزد ،لیوانی آب بنوشد.  تا با این عمل ،مانع تکثیر و افزایش خشم شده و از آن حال بیرون بیاید .

یا آنکه به شمارش اعداد بپردازد . یک ،دو،سه، چهار …..

یا آنکه کلمه یا جمله ای را تکرار کند .

یعنی ذکر ،مانترا،نام حق یا شخص روحانی را که به او اعتقاد دارد ،تکرار نماید .


در این حال ذهن منحرف شده و انسان تا حدودی از چنگ افکار منفی و خشم رها میشود.
این کارها مؤثر واقع می شد و نتیجه میداد .

هنوز هم نتیجه میدهد . با چنین تمرینی ذهن از آشفتگی رها می شود.

اما در حقیقت این عمل تنها در سطح آگاه ذهن مؤثر می افتد.

یعنی با منحرف کردن توجه ، عوامل منفی را به سطوح نا خود آگاه ذهن سوق میدهیم

ودرآنجا همچنان به تولید و تکثیر نا پاکیها می پردازیم . دراین حال ،در سطوح بیرونی ،

لایه ای از آرامش و تعادل ایجاد میشود اما در اعماق ذهن ،آتشفشان خاموشی از منفی

گرایی های سرکوب شده وجود دارد که دیر یا زود فوران کرده ،باشدت منفجر خواهد شد.
افراد دیگری در جستجو و شناخت حقیقت درونی ،گامی فراتر نهادند

و با تجربه واقعیت مربوط به جسم و ذهن خویش ، متوجه شدند که منحرف کردن

توجه،تنها سبب گریز از مسئله می شود.

فرار،یک راه حل بشمار نمی آید ،

بلکه باید با مشکل روبرو شد هرگاه که عوامل منفی درذهن پدیدارشوند،بایدآنهارا

مشاهده کرد باید با آنها رودررو قرار گرفت. به محض آنکه عوامل منفی ذهن را مشاهده

کنید ،قدرتشان را از دست میدهند و از میان میروند و ریشه کن میشوند.
از سرکوب کردن عوامل یا آزاد گذاشتن آنها ،هردوجلوگیری می کنیم .

مانع از افراط و تفریط میشود. یعنی از سرکوب کردن عوامل یا آزاد گذاشتن آنها ،

هردوجلوگیری می کنیم . انتقال عوامل منفی به ضمیر ناخودآگاه آنها را از میان نمی برد

ابراز این گونه احساسات به صورت گفتار و کردار نیز مشکلات بیشتری را ایجاد می کنند .

امااگر انسان بتواند تنها به مشاهده آنها بپردازد ، آن وقت ناپاکی ها از میان خواهد رفت و

هر عامل منفی که از میان برداشته شود ،از قید آن خلاص می شویم.
صفحه‌ها: 1 2 3