انجمن بانیان بهبودی

نسخه‌ی کامل: 12) آيا من به آرامي اجازه¬ي انحرافهاي جزئي را به خودم مي دهم؟ (لذتهاي زودگذر و آني كه
شما درحال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب‌بندی مناسب.
12) آيا من به آرامي اجازه¬ي انحرافهاي جزئي را به خودم مي دهم؟ (لذتهاي زودگذر و آني كه به سادگي موجب لغزش مي شوند)
گاهي هر چند مدت يكبار به خود مجوزي براي انحرافات جزئي و شهوترانيهايي كه ظاهرا خطرناك نيستند ميدهيم. اما همه¬ي اين انحرافات و شهوتهاي جزئي در واقع همان هل دادن غلطك در سرازيري است. شايد اول اينطور بنظر بيايد كه ما همه چيز را تحت كنترل داريم اما حقيقتا اين شهوت است كه دارد من را كنترل ميكند و حتي اين فكر را به من القا ميكند كه همه چيز روبراه است و يك نگاه جزئي نميتواند براي تو خطري ايجاد كند. تجربه به ما ثابت كرده است كه كوچكترين شهوترانيها براي ما ميتواند خطر لغزش و يا مرگ روحاني را به همراه داشته باشد. ما ديديم كه بعضي از اعضا گاه با پاكهاي قابل توجه، هرگز خيال لغزش و يا شهوتراني نداشتند اما انحرافات جزئي و كوچك و نامهم رفته رفته كار را خراب كرد و به ناهوشياري و حتي لغزش منتهي شد. خطرناكترين فكر براي يك معتاد . اين است كه بخواهد اصول معنوي برنامه را دور بزند. و متاسفانه بعضي از ما در اين كار استاد هستيم. لذتهاي مرموز و جزئي را به بهانه هاي مختلف تجربه ميكنيم.
غير واقعيتها وجود ندارد: يعني «تخيلات و عكسها و تصاوير كه در قوه ي مخيله هستند»
واقعيتها مهمترند: يعني «من يك معتاد . هستم. من احتياج به گروه و اصول روحاني دارم. من نميتوانم، ما ميتوانيم»
پرورش اميال در ذهن يعني خوراك دادن به شهوت و نقصها. فكرها را نبايد دنبال كنم.
نتيجه:
براستي كوچكترين شهوتراني ها پاسخگوي معتادان . چون ما نيست. هر انحراف جزئي مثل گلوله برفي است كه از بالاي يك تپه¬ي برفي به پايين غلطانده شود و اين گلوله ي كوچك (انحراف جزئي) بمرور آنقدر بزرگ ميشود كه باعث خرابي و نابودي زندگي خودم و اطرافيانم ميشود.