انجمن بانیان بهبودی

نسخه‌ی کامل: 13) آيا هنوز محدوديتهاي خودم را امتحان مي كنم؟ اگر بله آخرين بار كي بوده است؟ مثال بز
شما درحال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب‌بندی مناسب.
13) آيا هنوز محدوديتهاي خودم را امتحان مي كنم؟ اگر بله آخرين بار كي بوده است؟ مثال بزنيد كه چه كرديد؟ چند وقت يكبار محدوديتهايم را امتحان ميكنم؟
وقتي وارد برنامه ي SA مي¬شويم طبيعتا تغيير هم آغاز ميشود. برنامه به ما بايد و نبايدهايي را پيشنهاد ميكند. اين بايد و نبايدها از سوي دوستان بهبودي كه ساليان سال تجربه شدند به ما انتقال داده مي شود و يا از طريق نشريات موجود در برنامه. محدوده¬ي زندگي ما ظاهرا تنگتر ميشود اما درونا و در واقع زندگي دوباره¬اي كه ميتوان آزاديهاي بيحدي را تجربه كرد را آغاز كرده ايم. محدوديتهايي كه ما در برنامه براي خود به كمك راهنما و دوستان و نشريات، تعيين و دنبال ميكنيم، پر و پاي بهبودي و آزادي ما مي¬شوند. جمله¬اي كه از سالهاي آغازين انجمن SA در ايران بصورت خودجوش رواج يافت و عمل به آن، خيلي كارآمد بود اين شعار بود: "پلهاي پشت سر خود را خراب كن" دايره ي محدوديتهاي ما مثل هاله¬اي ما را از شهوت و برگشت به زندگي نابودي مراقبت و نگهداري ميكند.
امتحان كردن محدوديتها مساوي است با وسوسه و انحرافهايي كه موجب لغزش مي شود.
اگر ما هر روز و هفته در حال امتحان كردن محدوديتهايمان هستيم (خارج از اصول روحاني عمل ميكنيم) تا لغزش فاصله اي نداريم. طبيعتا يك معتاد . شايد هر از گاهي محدوديتهايش را ناخواسته و يا از روي اعتياد امتحان كند، اما دقت كنيم كه هر از گاهي، نه اينكه هميشه. كيفيت حال و پاكي ما وابسته به رعايت اصول و محدوديتهايي است كه تعيين كرده ام.
محدوديتها كه در واقع لذتهاي ممنوعه و خطرناك هستند ميتوانند اينها باشند(با كمك راهنما تكميل ميكنيم):
ماهواره، اينترنت، چشم چراني، خيالپردازي، كنجكاوي (مثل سرك كشيدن به موبايل ديگران)، بعضي از برنامه هاي تلويزيون، رفتن به مكانها و يا رابطه با دوستان قبل از بهبودي كه باعث فعال شدن بيماري من مي شوند، شماره تلفنها، روابط با جنس مخالف، ميهمانيهاي مختلط، پرسه زدنهاي بي هدف در خيابانها، جكهاي ركيك، بيان و يا شنيدن توصيفهاي .، شوخيهاي ناسالم، دست زدن به بعضي از قسمتهاي بدن، و خيلي از نقصهاي ديگر..