انجمن بانیان بهبودی

نسخه‌ی کامل: 8· چگونه اقرار کردن می تواند مسیر زندگی ما تغییر دهد ؟
شما درحال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب‌بندی مناسب.
· چگونه اقرار کردن می تواند مسیر زندگی ما تغییر دهد ؟
اقرار موجب می شود که اگر مرتکب خطایی شدم دوباره ان را تکرار نکنم و مجددا به جای اصلی خود باز گردم
با اقرار کردن دست از جنگ و انکار بر خواهم داشت و بیماری ام را متوقف خواهم کرد و وارد زندگی جدید خواهم شد
در ابتدای ورود به انجمن اقرار به من کمک کرد و زندگی ام دچار تغییر شد
با توجه به اینکه اگاهی کامل نسبت به اقرار در قدم پنچم ندارم و لی اطمینان دارم که زندگی ام را دچار تغییر خواهد کرد
وقتی من به کمبودها و نواقصم اقرار میکنم یعنی دیگر نمیخواهم انها را انجام دهم'به عنوان مثال چرا ما میگوییم معتاد و ازارمان نمیدهد?چون دیگر نمیخواهیم مواد مصرف کنیم'وقتی اقرار میکنم نواقصم کمرنگ میشود و البته دلیل منطقی هم ندارد چون بسیاری از اصول برنامه بهبودی بر مبنای پارادوکس است یعنی منطق عادی تبدیل به منطق غیر عادی میشود'مثلا اینکه چند معتاد بهبودی با هم صحبت کنند و این صحبت باعث شود انها مواد مصرف نکنند توضیح منطقی ندارد اما میبینیم این اتفاق برای ما افتاده است'اقرار کردن باعث رشد و بهبودی میگردد وبا اعتراف کردن که در بعضی مذاهب وجود دارد تفاوت دارد
من تا چیزی را نبینم و نگوییم و اقرار به اشتباهاتم نکنم نمیفهم که دارم اشتباه و غلط میروم و آنگاه نمیتوانم آن را بپذیرم و 100البته نخواهم توانست یک الگوی اشتباه را اصلاح و تغییر داده و رشد شخصیتی و بازیابی شخصی کنم زیرا من استاد انکار و طفره رفتن از همچی هستم در گذشته که نمی دیدم و امروز هم که میبینم با دیوار انکار دورش را میپوشانم و اعمال غلطم را توجیه وتکرار
بدون اقرارکردن وپذیرفتن تغییر امکان پذیر نیست.اقرار کردن یعنی درمیان گذاشتن و مشورت کردن و کمک گرفتن از دیگران نباید افکار بحران زا را در خودمان حفظ کنیم در قدم 5 ما می خواهیم ایراد کارهایمان را پیدا کنیم وبه آن اقرار کنیم اقرار باعث می شود که خود را از زاویه دید دیگران هم بررسی کنم[color=#006400]
در مرحله اول اقرار باعث میشود من خطا را ببینم و قبول داشته باشم که انکار خطا است.به نظر من استارت اصلاح هر چیزی در مرحله اول احتیاج به اقرار به ان خطا را دارد و تا زمانی که من به خطایی اقرار نکنم یعنی ان را نپذیرفته ام پس هیچ گامی برای اصلاح ان بر نمیدارم.مثلا اگر در روابطم در خانه قبول نکنم که نمیتوانم تفکر مادرم را تغییر دهم و اقرار نکنم بحث در خانه کار اشتباهی است.هیچ کاری برای اصلاح نمیکنم و در نتیجه ان خطا را بارها و بارها تکرار خواهم کرد.ولی زمانی که اقرار میکنم اینکار خطا است.استارت کمک گرفتن از نیروی برتر را خواهم زد و این چنین میتوانم مسیر زندگی خود را از گمراهی به اگاهی تغییر دهم.
8_اقرارکردن صادقانه آن هم نزدخداوندوراهنمایم باعث می شود اشتباهات وخطاهایم رادوباره وچندباره تکرارنکنم وباعث میشوددریچه افکارم بازبماندودیگرمصرانه وخودمحورانه روی خطاهایم پافشاری واصرارنکنم ودیگربرای آنهادلایل بظاهرموجه ولی غیرواقعی نیاورم واین اقرارصادقانه کمک میکندتادرروندروبه جلوی بهبودی درخودم وزندگیم تغییرات خوبی پیداکنم وکمتردردبکشم بااقرارکردن دیگردرانکارنیستم وزندگی راهمانطورکه هست میپذیرم اقرارصادقانه ایمانم راقویتر میکندومراکمک پذیرترمیسازد.
درقدم یک اگراقرارنکرده بودم هنوزهم درحال مصرف بودم واین اقرارشروع تغییرمن بودوزندگیم راعوض کرد.
اقرارقدم پنج یک مسیربهتروجدیدتر رابرایم بازکرد.
اقرارصادقانه یکی ازمهمترین راههای توقف بیماری درحال فوران من است.
بااقرار،حقیقت وجودی خودم رادرک کرده ومیپذیرم واینجاست که تمایل به تغییر ایجادمیشود.اقرارصادقانه شایدظاهرا درد داشته باشدوخیلی هم شهامت بخواهدولی باعث میشود ازتکرارخطاهایمان جلوگیری شود وازابزاروافکارورفتارهای غلط گذشته دوباره استفاده نکنم تادرمسیربهبودی بمانم ومرضم از فعالیت بیفتد.?