2013-11-02، 01:00
2013-12-06، 09:33
با درمیان گذاشتنترازنامه به این نتیجه رسیدم که برای جبران گذشته ام باید سهم بیشتری از خود نشان دهم و این اصول را به هیچ چیز دیگر معاوضه نکنم مسولیت رفتارم را به عهده بگیرم ومتعهد شوم تا برای رفع نقایص خود تلاش کنم و انچه را که برای بهبودی ام لازم دارم انجام دهم انجام قدم پنچم به مراتب سخت تر از قدم های قبلی بود با انجام ان تعهد خود را عمیق تر به مرحله ی اجرا گذاشتم راهکارهای برنامه را حتی اگر درد اورد بود انجام دادم مسولیت هایی کهنسبت به برنامه دارم را با پشتکار انجام خواهم داد
2014-01-15، 10:00
وقتی درک میکنم من هم انسان هستم و همان اشباهات و خطاهایی را که بسیاری دیگر نموده اند منهم به همان شکل گاهی بیشتر و گاهی کمتر در فرمتهاو شکلهای و شرایطی گوناگون نموده ام و در نتیجه به این باور میرسم که من هم به بیماری اعتیاد مبتلا بوده و فارغ از مذهب و نژاد و جنسیت و اصول اعقاید رفتاری و خانوادگی و تربیتی به بیماری لاعلاجی گرفتارم و تا عمر دارم باید عضو بمانم میفهم که بخاطر خودم باید در گروه خدمت کنم با دیگر اعضائ دوست شوم و به بهبودی خودم و شرکت مرتب در جلسات مشارکت و قدم کارکردن رابطه با خداوند و راهنما متعهدانه عمل نموده و رشد کنم
2014-03-10، 03:47
. .تعهد داشتن یک اصل روحانی است . مثل تعهد به ارزشها.به عقاید به خانواده به اجتماع .اخلاق. برنامه به کار وزندگی به جسم وفیزیک بدنی خودم به خانواده به ارتباط هایم به دوستی به شرافت به انسانیت به قول قرار هایم به مسیولیتهایم تعهد به من کمک می کند بیشتر عمل کنم باید اول نسبت به خودم تعهد داشته بعد به برنامه ودیگران....
2014-03-22، 10:14
با در میان گذاشتن قدم ۵ از زیر بار احساس گناه گذشته رها شدم و نفس راحتی کشیدم و بیشتر به این اصل ایمان اوردم که من مسوول بیماری خود نیستم اما مسوول بهبودیم میباشم، با انجام هر قدم بیشتر به برنامهایمان می اورم و میدانم اگر بخواهم اعمال گذشته را انجام ندهم باید بیشتر خدمت کنم و کمتر گلایه کنم، بیشتر درک کنم تا اینکه تقاضای درک شدن داشته باشم، بیشتر به خدا توکل کنم و کمتر کنترل کنم
2020-11-09، 12:59
23_درمیان گذاشتن ترازنامه هایم باراهنمایم باعث میشودتاکمکم کند بتوانم چیزهایی راکه تعهدمرانسبت به برنامه بیشترمیکندرادرک کرده وببینم چیزهایی که من خودم به تنهایی قادربه دیدنشان نبودم واینکه برنامه ازمامیخواهدتا ترازهایمان راباراهنمایمان درمیان بگذاریم وانجام این کار ودرمیان گذاشتن آن باراهنمایمان یعنی عمل کردن به تعهداتم نسبت به برنامه NA . باخواندن ودرمیان گذاشتن ترازنامه هایم باراهنما ، انجام یکی از مهمترین اصول برنامه یعنی کمک یک معتادبه معتاددیگررابه مرحله اجرادرمیاورم.کار کردن این قدمهاخصوصا قدم پنجم باراهنمایم بیانگرتعهدمن نسبت به انجمن میباشد پذیرش ورعایت اصول روحانی قدمهااعتمادکردن به راهنما جلسه رفتن خدمت کردن ومشورت با راهنمایم هم تعهدمرانسبت بهNA بیشترمیکند.
تعهددراینجایعنی خطایی را آگاهانه انجام ندهم وبابیماری ومرض زندگی نکنم.
کارکردن قدم پنجم به مراتب تکاندهنده تر ازقدمهای قبلی است ومابادرمیان گذاشتن ترازنامه هایمان باراهنمایمان وپذیرش مسئولیت اعمالمان تعهدخودرا عمیقترازقبل به مرحله اجرادرمیاوریم.?
تعهددراینجایعنی خطایی را آگاهانه انجام ندهم وبابیماری ومرض زندگی نکنم.
کارکردن قدم پنجم به مراتب تکاندهنده تر ازقدمهای قبلی است ومابادرمیان گذاشتن ترازنامه هایمان باراهنمایمان وپذیرش مسئولیت اعمالمان تعهدخودرا عمیقترازقبل به مرحله اجرادرمیاوریم.?