انجمن بانیان بهبودی

نسخه‌ی کامل: 9· تسلیم من در این قدم چگونه عمیق تر می شود ؟
شما درحال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب‌بندی مناسب.
9· تسلیم من در این قدم چگونه عمیق تر می شود ؟
تسلیم در قدم شش یعنی اگاهی و.امادگی کانل پیدا کردن تا هرکاری نیاز باشد در ارتباط با ضعف متعهدانه عمل کنم
جنگ نکردن با نواقص وپذیر فتن وپذیرفتن اینکه این نقص تکرار به صورت عادت چزی از وجود من شده درک اینکه این نواقص چه خسارت های به بار اورده
برای رهای از ضعف ها اگر توفیقی حاصل نشد نا امیدانه وخسته نشوم
وبه مسیر رهای از ضعف ها اگر توفیقی حاصل نشد نا امیدانه وخسته نشم
به مسیر خود ادامه دهماز جملاتی مثل این که من بیمارم وخودشان درست می شوند اجتناب کنم وپیگیر نواقص ها یم باشم این رهنمود تا ثیرش را در زندگی وشاهد خواهم بود وخود را بیشتر به اصول برنامه نیازمند می بینم
واز احساس ارامشی نسبی بر خوردار خواهم شد
در قدم اول تسلیم شدم که من در برابر مواد مخدر از خود قدرتی ندارم و در قدمهای بعدی در برایر انچه بیرون از من اتفاق میفتد فهمیدم عاجز هستم.در قدم ششم با نواقص خود جنگ نمیکنم و با پذیرش انها و اینکه من یک انسان هستم با یکسری صفات خوب و یکسری صفات بد سعی میکنم از خداوند برای برطرف کردن نواقصم کمک بگیرم
تسلیم در هر قدم مفهوم و کاربرد خودش را دارد :وقتی قبوا دار شدم نواقص دارم و از جنگ سرباز زدم تسلیم می شوم و قتی نواقصم را می پذیرم و از جنگ جدال دست می کشم تسلیم هستم ..سپردن فروتنانه . قدم ششم با قدم یک وسه رابطه عمیق دارد .
برای دوری از مواد عاجز عمل کردم برای برطرف شدن نواقص هم باید عاجز و هم عاقل عمل کنم هم به خداوند بسپارم
عاجز بودن و پذیرفتن و ناتوانی در برابر نواقص باعث تسلیم می شود و این تسلیم در این قدم باعث تغییرات مثبت شخصیتی در من می شود
من زمانی که میپذیرم من نواقصی در زندگی دارم که در برابر آنها عاجز هستم و کنترلی از خودم ندارم یعنی فروتنانه تسلیم شده ام اصل روحانی تسلیم در تک تک قدم ها نهفته است و من با برداشتن هر قدم تسلیم خودم را عمیق تر به مرحله اجرا میگذارم
9_سرزنش خودمان ودیگران یعنی فرارکردن ازپذیرش نواقصمان، واین بزرگترین مانع درراه عمیقترشدن تسلیم درمااست.تااینجاآنقدرازنواقصم استفاده کرده ام که خسته شده ام دردکشیده ام آگاه شده ام مسئولیت نواقص وکارهایم راپذیرفته ام وتوکل کرده وبه خداوندسپرده ام.
بااقرارکردن به نواقصم وپذیرفتن آنها بادست برداشتن از اراده شخصی واینکه بپذیرم وباورکنم که خداوندبرطرف خواهدکرددعاومراقبه میکنم خودم رادرشرایط قرارنمیدهم وکمترازنواقصم استفاده میکنم واین یعنی تسلیم هستم.
حالالازم است خودم رابیشترزیرذره بین ببرم وبه گونه ای دیگرومتفاوت ازقبل عمل کنم وبازندگی بااصول روحانی درخودم تمایل بیشتری ایجادکنم وبازندگی درلحظه وفقط برای امروز تسلیم خودم را عمیقترکنم.
دیگربایددست ازجنگ برداریم وباتقویت روندایمان آوری اعتمادکرده وبسپاریم باحضورمرتب درجلسات،تماس منظم باراهنما،تجربه گرفتن ازدوستان قدیمی بهبودی والگوبرداشتن از افرادموفق درانجمن،بامطالعه وکارکردن صادقانه قدمها،خدمت کردن بلاعوض،دست برداشتن ازخودخواهی وخودمحوری،دست برداشتن از خودم میدونم وخودم میتونم،بازنگه داشتن دریچه افکار واینکه باورقلبی داشته باشم که من باید اقدام وعمل خودم را انجام بدهم واجازه بدهم خداوندهم کارخودش را انجام بدهد وایمان داشته باشم که خداونداین نواقص را ازمن خواهدگرفت باداشتن صداقت روشن بینی وتمایل تسلیم من عمیقترخواهدشد.?