انجمن بانیان بهبودی

نسخه‌ی کامل: 11· آیا عجز خود را در برابر کمبودهایم در کنار عچزم در برابر اعتیاد پذیرفته ام ؟ تو
شما درحال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب‌بندی مناسب.
· آیا عجز خود را در برابر کمبودهایم در کنار عچزم در برابر اعتیاد پذیرفته ام ؟ توضیح دهید

در قدم هفتم ما در برابر کمبودهایمان عاجزیم زیرا کوشش بسیاری لاز ما در انجام کنترل کمبودهایمان دیگر تبدیل به دست وپا زدن وتقلا شده بود چرا که از دست کمبودهایمان خسته شدیم وکنترل انها هیچ کاری از دست مان بر نمی امد واجیب این همان طرز برخورد وروحیه اتست که ما امیدواریم در انجام قدم دهم از خود بروز دهیم یعنی با روحیه فروتنی ما اقرار به شکست کنیم ومحدود بودن خودمان را حس می کنیم
واز خداوند خودمان کمک می خواهیم
بله من درک کردم نه تنها در برابر اعتیادم عاجزم درک کردم که در برابر کمبودهای اخلاقی ام نیز عاجز و ناتوانم همانطور که نتوانستم ترک کنم و در ترک باقی بمانم نواقصم را نیز نمیتوانم رفع و یا کنترل و یا کم نمایم و کاملا درک نمودم که در برابر آنها نیز عاجز و ناتوانم و تنها با فروتنی و از سر عجز میتوانم از او بخواهم که کمبودهای اخلاقی ام را برطرفنماید و او قادر متعال است و میتواند که از من چیزی بسازد که خودش میخواهد و شایسته و سزاوار شوم
قبل وارد شدن در مسیر بهبودی فکر میکردم که تنها نقصی که دارم اعتیاد به مخد ر است اما وقتی پاک شدم دیدم که نه در برابر مخدر ها عاجزم بلکه نواقص و رفتارهایی هم دارم که از مخدر بیشتر اگر نباشد کمتر اذیت نکرده اند .من را و همان نقص ها بودند که با همکاری مواد مخدر مرا به نا کجا کشیدن .نواقصی چون خود محوری ،عدم صداقت، انکار،دروغ، کنترل ،و........که باعث شده نتوانم به علت قوی بودن با آنها درگیر کنم خود را بلکه با فروتنی و عاجزانه از نیروی برترم میخواهم که دستم رابگیرد کمکم کند تا این نواقصی که دارم با دعا من و خواست خداوند کم رنگ ویا بر طرف شود و از من انسانی بسازد مثل دعا قدم سوم ،با من کن از من ساز آنچه خود اراده کنی .
بلی پذیرش عجز در برابر بیماری و مهار آن زمینه پذیرش عجز در برابر کمبودها را بوجود آورد. برای اینکه قبول کنم من در برابر کمبودها عاجزم باید اول خود کمبودها را در زندگی شناسایی کنم و با بررسی زندگی گذشته و تاثیر این کمبودها ، ناتوانی خودم در مهار و رفع آنها را قبول کرده و بپذیرم که خودم به تنهایی قادر به انجام کاری نیستم و نیازمند حمایت و کمک یک نیروی برتر از خودم هستم
11_بله،امروزه به این آگاهی رسیده ام که عدم کنترل وعدم تعادل من درقدم یک،که درموردبیماری منست،سرچشمه آن نواقص وکمبودهای من بوده، که درقدم شش وهفت متوجه شده ام،که بدلیل نواقص شخصیتی وکمبودهای اخلاقی که دارم درقدم یک هم عاجزبودم، عجزهای قدم یک ما درقدم هفت کاملترمیشود.
ازنظرمن بیماری اعتیاد، تشکیل شده ازنواقص وکمبودهایم واگرمن این دو شاخه مرضم رانپذیرم درواقع بیماری اعتیادم رانپذیرفته ام، ودراین صورت است که نه از دست خودم ونه ازدست خداوندونیروی برتر هیچکاری برایم برنخواهدآمد ودرآنصورت است که ورود به جاده بهبودی محال است.من با اعتمادوایمان وتسلیم وفروتنی نسبت به خداوندبه این عجزم دربرابرکمبودهایم اقرار میکنم وازاوباتمایل وفروتنی میخواهم که کمبودهای اخلاقی مرا برطرف کندزیراتاکمبودهایم برطرف نشوندنواقصم پابرجاخواهندماند.
برایم ثابت شده که بخاطرکمبودهایم است که نواقصم فوران میکند .
ثمره پذیرش عجزهایم درموردکمبودهایم درکنارعجزهایم دربرابر اعتیادم این است که ایمان وامید دردلم زنده میشود واعتمادمیکنم به خداوند تا کمبودهای اخلاقیم را برطرف کند.?