![]() |
عاشقانه زيبا - نسخهی قابل چاپ +- انجمن بانیان بهبودی (http://forum.banianbehboodi.ir) +-- انجمن: سرگرمی و شنیدنی (http://forum.banianbehboodi.ir/forumdisplay.php?fid=268) +--- انجمن: دنیای اس ام اس (پیامک) SMS (http://forum.banianbehboodi.ir/forumdisplay.php?fid=269) +---- انجمن: عاشقانه (http://forum.banianbehboodi.ir/forumdisplay.php?fid=270) +---- موضوع: عاشقانه زيبا (/showthread.php?tid=1613) |
RE: عاشقانه زيبا - fly - 2014-08-17 آسمون به دریا گفت: این بالا خیلى خوبه همه جا رو میشه دید دریا گفت: این پایین از اون بالا بهتره چون فقط میشه تو رو دید تقدیم به آسمون قلبم RE: عاشقانه زيبا - fly - 2014-08-17 پاک ترین هوا ,هوای توست چرا که هر لحظه دلمان هوای هم را میکند RE: عاشقانه زيبا - fly - 2014-08-17 میخواستم با عشقت به همه چی برسم اما حتی به عشقم هم نرسیدم RE: عاشقانه زيبا - fly - 2014-08-17 uoy evol I انگلیسیت هم ضعیفه برعکس بخون RE: عاشقانه زيبا - sadaf - 2014-08-17 صبح یعنی مست صدای تو ظهر یعنی انتظار تو عصر یعنی دلتنگم برای تو شب یعنی یاد تو و تو یعنی تمام لحظه های من ! •
RE: عاشقانه زيبا - mohammad - 2014-08-23 بی تو چگونه باورم شود برگهای زرد باغ دوباره سر سبز می شود ای مسافر همیشگی بی تو من به انتها رسیده ام از کدام آشنایی از کدام عشق با تو گفتگو کنم من به سوگ عاطفه ها نشسته ام بی هدف به هر طرف کشیده می شوم به یاد تو عزیز سفر کرده از چشمم چون اشک سفر کردی بی تو چه کنم RE: عاشقانه زيبا - sadaf - 2014-08-24 جشمانم را با ارزوهایی محال میبندم تا درعمق وجودم با توباشم RE: عاشقانه زيبا - MOZHGAN - 2014-08-24 ﻟﻌﻨـــــــــــــــــﺘﯽ !! ﺑﺒﺨــــــــــــــــــــــــﺶ ... ﮐﻪ ﻧﻤـــــــــــــــــــــــﯿﺘﻮﺍﻧﻢ .. ﺟـــــــــــــــــﺒﺮﺍﻥ ﮐﻨــــــــــــــﻢ ..!! ﺍﯾــﻦ ﻫـــــــــــــــﻤﻪ ﻧﺎﻣـــــــــﺮﺩﯼ ﺍﺕ ﺭﺍ !!!....
RE: عاشقانه زيبا - MOZHGAN - 2014-08-24 ﭼﻪﻗﺪﺭ ﺗﻨﻬﺎﺳﺖ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ ﺗﻮ ﺍﻣﺎ ﻧﻤﯽﺭﺳﻨﺪ !
RE: عاشقانه زيبا - sadaf - 2014-08-24 دستی نیست ، تا نگاه خسته ام را نوازشی دهد
اینجا باران نمی بارد فانوسهای شهر ، خاموش و مرده اند دست های مهربانی ، فقیرتر از من انــــد نامردمان عشق ندیده خنجر كشیده اند بر تن برهنه و بی هویتم دلم می خواهد آنقدر بنویسم تا نفسهایم تمام شود آنقدر دفترهای كهنه را سیاه كنم تا سرم فریاد كنند می خواستم واژه ای پیدا كنم ، تا دلتنگی كهنه و بی خاصیتم را عرضه كند ولی واژه ها باز هم غریبی می كنند می خواستم كاغذی بیابم ، منت نگذارد تنش را بدستانم بسپارد ، تا نوازشش دهم امّا ! اعتمادی نیست این لحظه های لعنتی باز هم مرا عذاب می دهند این دقیقه های بی وفــــا ، بی وجدانترینِ عالم اند آیا اینجا آخرین ایستگاه عاشقیست ؟ |