انجمن بانیان بهبودی
حال و احساس روزانه - نسخه‌ی قابل چاپ

+- انجمن بانیان بهبودی (http://forum.banianbehboodi.ir)
+-- انجمن: انجمن معتادان گمنام NA (http://forum.banianbehboodi.ir/forumdisplay.php?fid=1)
+--- انجمن: مشارکت و حال و احساس روزانه (http://forum.banianbehboodi.ir/forumdisplay.php?fid=165)
+--- موضوع: حال و احساس روزانه (/showthread.php?tid=173)

صفحه‌ها: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16


RE: حال و احساس روزانه - mohammad - 2014-04-03


امروز سیزدهم فروردین بود.یا بقولی سیزده بدر .ناراحتم از خودم چون 6سال پیش در چنین روز باعث خجالت و سرافکندگی دو تا دسته گلم دوتا دختر عزیزم و مادرشون که همیشه پناهگاه من بعد از خدا بود شدم .چون بیماربودم تا آمدم حرفی بزنم داداشم گفت تو چی فرماش میکنی بر سراغ بند بساط برو به آب کردن موادت بپرداز.شروع کرد به تخریب من جلو بچه هایم من حرفی نداشتم بگم که دختر بزرگم گفت به شما ربط ندارعمو .اما اشک چشم هایش دیدم .حالا هروقت این روز فرا می رسد من از خودم دل گیرم چرا.با توجه به اینکه 5تا سیزده که سعی خودم کرده ام جبران کنم .اما ناخودآگاه یاده اون سیزده کذایی می افتم .دوست ندارم عاجز بودن اون روز فراموش کنم .اما کینه رنجشی که از برادرم گرفته ام .باتوجه بخشیدنش اما فراموشم نمیشه .



RE: حال و احساس روزانه - سلمان69 - 2014-04-03

[size=medium][font=Courier]سلام خدمت دوستان همدرد
اول از هر چیز جا داره خدا رو شکر کنم که امروز هم کمک کرد که از پاکیم لذت ببرم ....امروز با دوستان بهبودیم بودم باهم کلوپ زدیم و درباره ی قدمهای دوازده گانه مشارکت کردیم دوستا حال واحساسم بگم خوبه خدارو شکر از اینکه به مشارکت من گوش کردید ممنونم


RE: حال و احساس روزانه - dezh - 2014-04-04

سلام محمد
اینکه سیزده احساس خوبی ازش نداری شاید یه پیام نهفته داره که علاوه بر اینکه یاد آور عجز تست شاید میخواد بی معنا بودنش رو خدا برات رقم بزنه.
راستش من حتی یه 13 خاطره خوش ندارم البته اگه ...... حیف اینجا جاش نیست بگم فقط بگرد دنبال معنای حال خرابیت همدردم..... تا بعد....


RE: حال و احساس روزانه - NASIB - 2014-04-04

سلام دوستان
۱۲ سال پیش در چنین روزی اخرین جرعه های مشروب را سرکشیدم و اخرین قطره های درد و بدبختی وتنهایی رو به بدن خسته ام وارد کردم
من یادم رفته است چگونه مواد مصرف میکردم اما هرگز یادم نمیرود که مواد مخدر همانند طوفان نیمه شب تمام وجودم را ویران کرده بود
وامی به من داد با بهره بالا که حتی هنوز هم قسطهایش تمام نشده است!
من از ۱۷ سالگی شروع کردم و در سن ۲۵ اخر خط بودم!
مصرف در خرابه ها، از دست دادن احترام به خود و هزاران مصیبت دیگر!
من مرگ را با چشمان خود بارها دیدم و بارها لمس کردم و بارها دوستانم در کوچه و خیابان جان دادند
اما براستی چرا من زنده ماندم?
شاید دعاهای مادرم
شاید اشکهای پدرم
شاید سرکوفت شنیدنیهای خواهرم
نمیدانم
اما مطمئنم من مورد لطف و معجزه خدا قرار گرفتم تا الگویی باشم برای همدردانم
الان ۳۷ ساله هستم و فقط میتونم بگم خدایا ممنونم

پیامی که دارم برای تولدم اینه که
توی ان ای همه ما از بیماری اعتیاد رنج میبریم و هممون مشترکیم، اما هر کدوم یه مساله خاصی داشتیم مه نقش زیادی تو بیماریمون داشته و باید روش کار کنیم
و مساله خاص من وابستگیهای افراطی و بیمارگونه بود
و در نهایت کسانی که بطور مرتب در جلسات شرکت میکنند پاک میماند
ممنونم


RE: حال و احساس روزانه - dezh - 2014-04-04

ماشالله


RE: حال و احساس روزانه - حسین.د - 2014-04-15

بنام خدا اصول روحانی تسیلم بودن ،کا ر،ورزش درپاک ماندن به من کمک زیادی کردو از خداوند سپاسگذارم برای پاکیم و از همه شما دوستان


RE: حال و احساس روزانه - NASIB - 2014-04-17

با سلام
راستش این فقط احساسمه...
شایدم حقیقته
امروز یه سری ادمو کنترل کردم ناخودآگاه و برام سوال بود که چرا افراد تو بهبودی اصل احترام به خودو تمرین نمیکنن?
بعد گفتم به من چه ?من مسوول خودمم
راستش از بوی گند دروغ بدم میاد
چون سالهاست دروغ نگفتم
اما برام سخته تو مردمی هستم که با دروغ کارشونو پیش میبرن،
خوشحالم اینترنت کم میام چون حتی نمیخوام به اینترنت وابسته باشم
و کار زیاد هم چاشنی شده که نتونم بیام و این خودش خوبه
بقول خانم ارتیمس تو یه ارسالشون
تنهایی بده و بدتر از اون اینه که تنهاییتو با ادمای مجازی پر کنی، ادمایی که بود و نبودشون به یه چراغ بنده.
اینم احساسمه که: مطلب خوندن و مطلب گذاشتنو کلا از چت بیشتر دوس دارم
و اما اینم فقط واسه دل خودم مینویسم که:
ولش کن بیخیال
اما نه
این پیاممه
من نه تو سری میزنم نه تو سری میخورم

شب بخیر












اینو فقط یه نفر میدونه چی میگم
دوست عزیزم سهراب
سهراب



RE: حال و احساس روزانه - dezh - 2014-04-17

من برای امیر عزیز و سهراب آرزوی یک روز دیگه پاکی دارم
شاید یادتون احسان مشد
من روزی نیست که لااقل یه دروغ نگم
یه ادعا نکنم
یه دیوانگی انجام ندم
یه ترس نیاد سراغم
اره ما از قدسین نیستم، منتها خواهان رشد معنوی هستیم
میدونم شما دوستای پرتلاش وخدمت گزاری هستین
برای همین چیزی که تقریبا هر روز ازش رنج می‌کشم آینه چرا کمتر میشوم بچه ها از محدویت هاشون بگن
آخه همین خصیصه بود که دکتر باب رو با کله درب داغون حاصل از یه عمر مشروبخواری میخکوب بیل دبلیو کرد
من از 82 پنچ بار اومدم و رفتم اما ایندفعه ترسیدم برم و معتاد بمیرم
خدا رو شکر محدودیتهای هر روزم رو میبینم و با شما رو دارم که باهاتون مشارکت کنم
……………………………………………………………


RE: حال و احساس روزانه - mohsen..yazd - 2014-04-23

امروز احساس ترس از امنیت مالی و اعتباری دارم ولی میدانم که خدا همیشه پشت و پناهم بوده و هست خدایا کمکم کن تا از این ترسها رها شوم تا بیشتر پیش تو باشم.


RE: حال و احساس روزانه - NASIB - 2014-04-24

من احساس خوبی ندارم.تصمیمهام اکثر اوقات اشتباه بوده.گاهی وقتا به قیمت از دست دادن بهبودیم بوده.البته نه مواد اما تصمیمات دوران پاکیم باعث شده که محیط بهبودیم ازم دور شه.خیلیاشو نمیشه کاری کرد.مثلا کارم که برمیگرده باز به تصمیمای قبلیم.و خیلی تصمیمای دیگه.کاش زندگی دوبار انجام میشد