انجمن بانیان بهبودی
فقط برای امروز-پنجم تیر - نسخه‌ی قابل چاپ

+- انجمن بانیان بهبودی (http://forum.banianbehboodi.ir)
+-- انجمن: انجمن معتادان گمنام NA (http://forum.banianbehboodi.ir/forumdisplay.php?fid=1)
+--- انجمن: فقط برای امروز+ اندیشه امروز+روز به روز365روز (http://forum.banianbehboodi.ir/forumdisplay.php?fid=12)
+---- انجمن: فقط برای امروز(تیرماه) (http://forum.banianbehboodi.ir/forumdisplay.php?fid=348)
+---- موضوع: فقط برای امروز-پنجم تیر (/showthread.php?tid=2348)



فقط برای امروز-پنجم تیر - mahla - 2013-11-28

5 تیر سپردن اراده شخصی

«وقتی معنای واقعی تسلیم را یاد میگیریم، ترسهای ما کاهش مییابد و ایمان، رشد خود را شروع میکند. دیگر با ترس، خشم، احساس گناه، دلسوزی نسبت به خود یا افسردگی نمیجنگیم.»

کتاب پایه

v

تسلیم آغاز راه جدید زندگی است. وقتی در ابتداء با اراده شخصی خود هدایت میشدیم، دائماً متحیر میشدیم از اینکه آیا همه اصول را رعایت کردهایم، آیا فلان شخص را درست طوری آلت دست خود قرار دادهایم که به اهداف خود برسیم، آیا در تلاشهای خود برای کنترل و اداره دنیا جزییات ضروری را نادیده گرفتهایم. یا از ترس اینکه نقشههای ما به نتیجه نرسد، احساس واهمه داشتیم؛ وقتی نقشههای ما با شکست مواجه میشد، عصبانی میشدیم و نسبت به خود دلسوزی میکردیم؛ و یا وقتی نقشههای خود را با موفقیت پیش میبردیم، احساس گناه میکردیم. زندگی بر اساس اراده شخصی دشوار بود، اما راه دیگری هم بلد نبودیم.

تسلیم همیشه آسان نیست. برعکس، تسلیم خصوصاً در ابتدا میتواند دشوار هم باشد. هنوز هم اعتماد به خداوند-نیرویی که قادر به اداره زندگی ماست- آسانتر است از اعتماد به خودمان که زندگی غیر قابل اداره داریم. هر چه بیشتر تسلیم میشویم، این کار آسانتر میشود.

وقتی اراده و زندگی خود را به مراقبت نیروی برتر خود میسپاریم، تنها کاری که باید انجام دهیم این است که نقش خود را تا حد توان مسئولانه و با دقت ایفا کنیم. سپس، میتوانیم نتایج را به نیروی برتر خود واگذار کنیم. از طریق تسلیم، عمل کردن بر اساس ایمان و زندگی بر اساس اصول ساده روحانی این برنامه، میتوانیم نگرانی را کنار بگذاریم و زندگی را شروع کنیم.

v

فقط برای امروز: اراده شخصی خود را میسپارم. آگاهی از اراده خداوند برای خود و قدرت اجرای آن را جستجو میکنم. نتایج را به دست توانمند نیروی برتر خود واگذار میکنم.



RE: فقط برای امروز-هر روز به سوی تو می ایم جی پی واسوانی - NASIB - 2014-01-06

خداوند خودرا به کسانی می بخشد که خودشان را به «او»واگذار کرده اند .
وهر چه از آنِ خداست،از آنِ آنان است.
پس آنان بی نیازند.



RE: فقط برای امروز-پنجم تیر - mehdiast - 2014-01-15

5 تير
آيا امروز اصول خودیاری برنامه را در هر موقعيتي و شرايطي كه هستم به كار مي‌گيرم؟ با اصول برنامه موقعيت فعلي خود را شناسايي كرده و سعي مي‌كنم با ابزارهاي جديد مثل احترام گذاشتن به خود و ديگران پرهيز از شرايط لغزش، مثل نرفتن به محل لغزش، اجتناب از رفتن به اماكني كه در آن الكل و مشروب نوشيده مي‌شود و يا محلي كه اجتماع وابستگان به مواد مخدر و يا محل قمار بازي و يا فردي كه در هر شرايط نيكوتين مصرف مي‌كند و یا در ایجاد وابستگی و هم‌وابستگی من سهم مهمی دارند. آيا مي‌دانم قرار گرفتن در شرايط ويژه‌ی درگیری عاطفي مي‌تواند خطرناك‌تر از مواد مخدر باشد که باعث صدمه جدي به خودم و ديگران شود؟ من امروز از كساني كه به مسئوليت خودشان در قبال اصول برنامه‌ی خودیاری رفتار نمي‌كنند دوری مي‌كنم. زندگی من وسیله‌ی بازی یک عده‌ای نیست که بفکر خودشان نیستند و قاعدتاً به فکر من و بهبودی من هم نخواهند بود. من دیگران را دوست دارم، امّا خودم را از آنها بیشتر دوست‌دارم و اجازه نمی‌دهم به حد و حریم من تجاوز کنند، من بلطف خداوند نه گفتن را آموخته‌ام.
به علائم و تابلوی اخطار توجه كن!



RE: فقط برای امروزالانان-شهامت عوض شدن-5 تیر - NASIB - 2014-02-02

5 تیر
آیا خداوند میتوانست حس دلسوزی داشته باشد ؟ در همین اواخر من در جلسه جدیدی شرکت کردم که از من برای صحبت کردن دعوت شده بود من در تخیلاتم یک گروه عظیم از اعضای الانان را با افکار جدی و محکمی تصور کردم که در جایگاههای خاصی و به شکلهای ثابتی نشسته بودند در حالیکه من کلمات سنگینی را با حالت ترساننده ای ادا میکردم اما در عوض آنچه یافتم ، گروه کوچکی از افراد بودند که در جایگاههای موقتی و معمولی نشسته بودند و منشی جلسه نیز در جایگاه خاصی قرار نگرفته بود . هر چیزی که می توانست به راه خطا رود اشتباه خواهد شد .
در مدت کوتاهی ، احساس کردم که در خانه ام هستم . نیروی برترم همه چیز را با آشنایی و نزدیکی کافی ، جایگزین کرده بود به طوری که می توانستم کاملا احساس راحتی نمایم . تصور من از این جلسه مهم و کلمات مهمی که باید در جلسه صحبت میکردیم و می شنیدیم ، ناپدید شد همه ما اعضای یک گروه بوده که با رفاقت بهترین کار را انجام داده ایم و دست یاری به سوی هم دراز میکنیم
یاد آوری امروز
من از خداوند بخاطر اینکه به من راهی را نشان داد تا تظاهر کردن را قطع کنم ، سپاسگزارم . وقتی بتوانم کمی بخندم ، کمتر احساس ترس دارم . من میخواهم به یاد داشته باشم هر گاه که وسوسه میشوم که از یک ماجرا دیدی سنگین و گرفته داشته باشم بدانم که پس از این ماجرا ، هیچ چیزی بدتر از این نخواهد بود . من مهارتهایی را برای تشخیص دادن و لذت بردن در لحظات شادی و شوخی ، خواهم آموخت