انجمن بانیان بهبودی
فقط برای امروز-بیست ودوم خرداد - نسخه‌ی قابل چاپ

+- انجمن بانیان بهبودی (http://forum.banianbehboodi.ir)
+-- انجمن: انجمن معتادان گمنام NA (http://forum.banianbehboodi.ir/forumdisplay.php?fid=1)
+--- انجمن: فقط برای امروز+ اندیشه امروز+روز به روز365روز (http://forum.banianbehboodi.ir/forumdisplay.php?fid=12)
+---- انجمن: فقط برای امروز(خردادماه) (http://forum.banianbehboodi.ir/forumdisplay.php?fid=352)
+---- موضوع: فقط برای امروز-بیست ودوم خرداد (/showthread.php?tid=2436)



فقط برای امروز-بیست ودوم خرداد - mahla - 2013-11-29

22 خرداد چشمانداز امید

«بله، ما چشمانداز امید هستیم...»

کتاب پایه

v

وقتی به آخر خط رسیدیم، بسیاری از ما همه امید خود به زندگی بدون مصرف مواد را از دست داده بودیم. معتقد بودیم مرگ در اثر اعتیاد سرنوشت ما را رقم زده است. اما ورود به اولین جلسه خود و مشاهده اتاقی پر از معتادانی که در پاکی به سر میبردند، چقدر امیدوارکننده بود! یک معتاد پاک واقعاً چشمانداز امید است.

امروز، همین امید را به دیگران میدهیم. تازهواردها برق شادی را در چشمان ما میبینند، متوجه نحوه مراقبت ما از خود میشوند، به صحبتهای ما در جلسات گوش میدهند و اغلب چیزی را میخواهند که ما بدان دست یافتهایم. آنها ما را باور میکنند تا اینکه یاد بگیرند خود را باور کنند.

تازهواردها صدای پیام امید ما را میشنوند. آنها تمایل دارند با "دیده خوشبینی" به ما بنگرند. همیشه درگیری ما با نقص شخصیتی یا مشکلات ما در بهبود بخشیدن به ارتباط آگاهانه خود با نیرویی برتر را درک نمیکنند. زمان زیادی طول میکشد تا بفهمند "افراد با تجربهای" که سه یا شش و یا ده سال پاکی را سپری کردهاند، اکثر اوقات اصول را به شخصیتها ترجیح میدهند یا از دیگر نواقص شخصیتی خفیفتر رنج میبرند.

بله، تازهوارد گاهی اوقات ما را به عنوان الگو به حساب میآورد. با این حال، اقرار آشکارانه ماهیت کشمکشهای ما در بهبودی مفید است، چراکه در مواقعی تازهوارد نیز مشغول گذراندن همان آزمایشهاست. در نتیجه، این تازهوارد به خاطر میسپارد که دیگران آن مشکل را پشت سر گذاشته و پاک ماندهاند.

v

فقط برای امروز: به خاطر میسپارم که من برای همه کسانی که راه مرا دنبال میکنند، یک راهنما و چشمانداز امید هستم.



RE: فقط برای امروز-بیست ودوم خرداد - sadaf - 2014-01-05

کدام بهتر است؟انزوا یا زندگی با مردان خدا؟
زندگی مردا خدا غالباً بهتر است.زیرا فقط پس از پیشرفت در راه معنوی است که انزوا می تواند مفید واقع شود.
چندتن از ما می توانند در انزوای کامل زندگی کنند؟
بسیاری از ما تاب آن را نداریم که بیش از چند روز تنها باشیم.
تا زمانی که فرو رفتن وتعمق در خویش را نیاموخته ایم،انزوا بی فایده خواهد بود.
تا زمانی که ذهن سرگردان است نمی توانیم در خویش تعمق کنیم.
احساسات شدید را باید تحت تسلط در آورد.
اگر شهوت ،خشم یا حرص در ذهن وجود داشته باشد تعمق امکان پذیر نیست.
بنابراین به دنبال معاشرت با مردان خدا باشید که همنشنی با آنها سبب می شود خصائل الهی را برگزنید.
خواندن کتاب در باره آنها کافی نیست.
مردی به دید استاد من آمد وفقط چند دقیقه در حضور او بود.وقتی می رفت از چشم هایش اشک جاری بود،ومی گفت:
«امروز سیمای عشق را دیدم.اکنون می دانم که عشق چیست.سال ها در باره عشق خواندم اما از عشق دور بودم.امروز متبرک شدم زیرا که استاد آتش عشق را در درونم شعله ور ساخت.آتشی که بی مرگ است.»



RE: فقط برای امروز-بیست ودوم خرداد - mehdiast - 2014-01-13

دوران دردناك کودکی با عادت‌های ناسالم و اکنون با وابستگي و هم‌وابستگی، از زندگي من تصويري غرق در ترس و وحشت و درونم را پر از نگراني و استرس كرده بود. معمولاً روزهايم را در عالم دردناك غم و حسرت و حسادت مي‌گذراندم و شب‌هايم را در سكوت تنهايي، مثل حيوان ناراضي، غرش می‌کردم و دندان‌هایم را روی هم می‌فشردم، در فكر انتقام از ديگران تمام ذهنيت مرا انباشته بود. فرقي ندارد كه من به‌عنوان معتاد باشم و شما به عنوان يك وابسته به شغل و يا نام و ارزش‌هاي مادي، یا یک هم‌وابسته‌ی متقابل، در هر حال ما در عالم بي‌ارزشي حتي به خاطر يك سلام مثل يك گدا منتظر كسي هستيم. آن احساس پنهاني كه وجودمان را مي‌سوزاند، وابستگي به تأیید و توجه است. اکنون چه شده است که آن تشنگی و نیاز مهم و مرگبارمان یک‌باره فروکش کرده و نیازی به مصرف چیزی و یا تأیید و توجه کردن کسی نداریم؟ آيا به خاطر دست‌یابی به زندگي جديدم خدا را سپاسگزار هستم؟ آيا به خاطر زنده بودن، نجات پیدا کردن، رهایی از هوای نفس، باارزش بودن و هوشيار بودن و اتکال داشتن به نیروی‌برتر از خود، خدا را شكر مي‌گويم؟
پايان شب سيه سپيد است!



RE: فقط برای امروز-بیست ودوم خرداد - NASIB - 2014-11-15

22خرداد از کتاب اندیشه امروز a day at a time
همه‌ را با مسائل‌ و مشكلات‌ زندگي‌ روزمره‌ مواجه‌ مي‌شويم‌ بدون‌ توجه‌ به‌ اينكه‌ تازه‌برنامه‌ را شروع‌ كرده‌ايم‌ يا آنكه‌ سابقه‌اي‌ 20 ساله‌ داريم‌. گاهي‌ مي‌خواهيم‌ باور داشته‌باشيم‌ كه‌ قادريم‌ تمام‌ مسائل‌ و مشكلات‌ خود را بلافاصله‌ حل‌ كنيم‌ اما بندرت‌اينطور مي‌شود.اگر شعار «آنرا به‌ آرامي‌ انجام‌ بده‌» را در زمانيكه‌ وحشت‌ ناشي‌ ازوجود مشكلات‌ مي‌رود كه‌ وجود ما را تسخير كند به‌ خاطر بياوريم‌ احتمالاً به‌ اين‌نتيجه‌ خواهيم‌ رسيد كه‌ بهترين‌ راه‌ حل‌ براي‌ تمام‌ مشكلات‌ همان‌ «آنرا به‌ آرامي‌انجام‌ بده‌» است‌.آنگاه‌ براي‌ حل‌ مشكل‌ قدم‌ پيش‌ مي‌گذاريم‌ و با گفتن‌ «آنرا به‌ آرامي‌ انجام‌ بده‌» شروع‌به‌ عمل‌ مي‌كنيم‌.آيا همانگونه‌ كه‌ من‌ در برنامه‌ رشد مي‌كنم‌، شعارها نيز در نظر من‌ رشد مي‌كنند؟ممكن‌ است‌ حتي‌ تكرار لغات‌ «آنرا به‌ آرامي‌ انجام‌ بده‌» باعث‌ كندي‌ و آرام‌ شدن‌ اين‌تمناي‌ ذهني‌ در من‌ گردد كه‌ بايد بسياري‌ از كارها را به‌ سرعت‌ انجام‌ دهم‌.آيا كلماتي‌ چون‌ آهسته‌، آرام‌ و تدريجاً قادرند كه‌ جاه‌طلبي‌ مرا مهار كنند؟ چيزي‌كه‌ در بسياري‌ از موارد مرا در موقعيتي‌ قرار داده‌ كه‌ قبلاً فكر آنرا نكرده‌ بودم‌.آيا من‌ ضرب‌ المثل‌ معروف‌ «شهر رم‌ در يك‌ روز ساخته‌ نشد» را بخاطر خواهم‌داشت‌ و به‌ اينكه‌ تمام‌ مشكلات‌ من‌ نيز يكباره‌ از ميان‌ نخواهد رفت‌ ايمان‌ خواهم‌آورد؟
«آنرا به‌ آرامي‌ انجام‌ بده‌»



RE: فقط برای امروز-بیست ودوم خرداد - ARSAM - 2015-06-12

شهامت عوض شدن "الانان
هنگام باور کردن اینکه الکلیسم یک بیماری است ، اوقات سختی داشتم . من متقائد شدم که اگر خود الکلی بخواهد ، میتواند نوشیدنش را متوقف کند . بعد از همه اینها ، سیگار راترک کردم . آیا این همان چیز نبود ؟ روزی یکی از اعضاء الانان بیماری الکلیسم را به بیماری الزایمر تشبیه کرد . ما می بینیم افرادی را که دوستشان داریم ، بدون آگاه بودن از آنچه اتقاق می افتد ، یا اینکه قادر به توقف آن باشند ، گمراه میشوند در محیط بیرون کاملا طبیعی به نظر می آیند ، اما بیماری رو به گسترش است و بیشتر و بیشتر نامعقول میشوند و مشکل همچنان تداوم دارد . وقتی لحظاتی هوشیارهستند ، بنظر میرسد که دوباره خودشان هستند ، اما این لحظات می گذرد و نا امید میشویم . فهمیدیم که مدتها از دست افرادی که مورد علاقه مان بودند رنج بردیم ...من همیشه از دوستم سپاسگزارم چون او با توضیحاتش به من کمک کرده تا واقعیت شرایط زندگیم را بپذیرم . زمانی ، فهمیدم که جدا شدن من ، از بیماری به مراتب آسانتر از جدا شدن از فرد (الکلی) می باشد .

یاد آوری امروز

وقتی پذیرفتم الکلیسم یک بیماری است ، مجبور شدم با این حقیقت روبرو شوم که در برابر آن عاجزم . پس فقط با تمرکز بر روی رشد معنوی ام میتوانم آزادی ام را بدست آورم . اعضاء خانواده حق حکومت کردن ندارند ، " اگر مرا دوست داری نباید الکل مصرف کنی ، مانند گفتن " اگر مرا دوست داشتی مرض سل نمی گرفتی "( مریضی یک حالت است نه یک عمل)


 


RE: فقط برای امروز-بیست ودوم خرداد - ARSAM - 2015-06-12

مراقبه روزانه از کتاب "یکسال معجزه"


بیست و دوم خرداد:   زندگی آسوده حاصل از درست زیستن، یعنی موفقیت.

عاقبت با خود صادق شدم. واقعاً تمایل به قطع مصرف نداشتم. از خداوند درخواست تمایل کردم. او تمایل را بصورت مشکل تنفسی و اعزام به اورژانس بیمارستان در من به وجود آورد. پزشک در برابر فرزندانم گفت: آیا می دونی داری خودت را جلوی چشم فرزندانت می کشی؟ همه اینها به خاطر سیگار است. اگر سیگار نمی کشیدی اکنون اینجا نبودی. با شنیدن این هشدار تمایل به قطع مصرف پیدا کردم. نمی خواستم بمیرم، می خواستم زندگی کنم. چشمانم را باز کردم و حقیقت را دیدم. تصمیم گرفتم با خود صادق باشم و در صداقت آزادی را یافتم. تمایل، شهامت درخواست کمک را در وجودم بیدار کرد. از خداوند بابت صداقتی که موجب شد امروز بدون مصرف نیکوتین در مسیر بهبودی حرکت کنم سپاسگذارم.

برای امروز می دانم صداقت با خود پاداش فراوان دارد. یکی از این پاداش ها زندگی بدون مصرف نیکوتین است.


 


RE: فقط برای امروز-بیست ودوم خرداد - ARSAM - 2015-06-12

مشارکت،تجربه،نیرو،امید"نارانان"

امروز یک روز تازه است!
من تماشاچی میدان زندگی بودم. هرگز یک شرکت کننده فعال در نمایش لذت بخش زندگی نبودم. همیشه در ترس از دست دادن معتاد،بخاطر بیماری اعتیاد زندگی کردم. دیدن خود تخریبی معتاد مرا رنجانده بود و لذتی راکه باید از زندگی میبردم، از دست دادم. زندگیم را مانند یک کابوس مداوم میدیدم. سپس به کمک نیروی برترم نارانان را پیدا کردم. بعد از اولین جلسه احساس بهتری داشتم. خیلی از چیزهایی را که گفته می شد درک نمیکردم اما توانستم افرادی را که همدرد من بودند ببینم. آنها اعتیاد را تجربه کرده بودند، مشکل مرا درک میکردند وهنوز خوشحال به نظر می رسیدند.
به حضور در جلسات ادامه دادم وبه مرور شروع به درک برنامه کردم. توانستم قسمتهایی را که خارج از کنترل من است و نقشی را که در چرخه اعتیاد بازی میکردم، ببینم. من مسئول بیماری اعتیاد نیستم، حتی اگر همسرم، دوست یا فرزند من است که رنج میکشد. اکنون میدانم که "من باعثش نیستم، نمیتوانم کنترلش کنم و نمی توانم درمانش کنم" همچنین می دانم که نباید از معتاد حمایت ناسالم کنم یا عزیزان معتادم را از پیامدهای مصرف شان محافظت کنم. با وجود کاری که معتاد انتخاب میکند تا انجام دهد، من میتوانم التیام پیدا کنم وبهبود یابم. میتوانم برای عزیزان معتادم آرزوی سلامتی، خوشحالی،آرامش وآسایش داشته باشم اما آنها می بایست انتخاب کنند که چطور در نمایش زندگی شرکت کنند.
امروز یک روز تازه است چون نارانان را پیدا کردم. در این برنامه راهی برای برگرداندن تمرکز از روی معتاد به خودم را یافتم.تصمیم گرفته ام که تماشاچی نباشم و در ساختن یک زندگی لذت بخش سهیم باشم.
تفکری برای امروز :  تصمیم میگیرم که در زندگیم، عشق، خنده، آرامش، آسایش وشادی داشته باشم.