انجمن بانیان بهبودی
دلم گرفت ای هم نفس - نسخه‌ی قابل چاپ

+- انجمن بانیان بهبودی (http://forum.banianbehboodi.ir)
+-- انجمن: انجمن شعر و ادبیات (http://forum.banianbehboodi.ir/forumdisplay.php?fid=148)
+--- انجمن: شعر نو (http://forum.banianbehboodi.ir/forumdisplay.php?fid=150)
+--- موضوع: دلم گرفت ای هم نفس (/showthread.php?tid=2556)



دلم گرفت ای هم نفس - mehrnaz - 2013-12-01

آدم خوب قصه های من...

دلتنگت شده ام...

حجمش را میخواهی آسمان تصور کن....



آهای ترمز دنیا دست کیه؟؟؟؟

میشه به دنیا بگین یه لحظه بایسته؟؟؟؟

تمام آرزوهامو باد با خودش برد.....



دلم از نبودنت پر است...

آنقدر که اضافیش از چشمانم می چکد....


من مثل آن مسجد بین راهی تنهایم...

هرکس می آید میشکند...

هم نمازش را هم دلم را.....




****


بهانه های دنیا تو را از یادم نخواهد برد....

من تو را در قلب دارم نه در دنیا...


*****


معلممان به خط فاصله میگفت خط تیره.

خوب میدانست که فاصله ها چه با روزگار آدمها میکنند....


*****


بچه که بودیم بستنیمان را گاز میزدند قیامت به پا میکردیم...

چه بیهوده بزرگ شدیم...روحمان را گاز میزنند میخندیم....


*****


برای تا ابد ماندن باید رفت...

گاهی به قلب کسی.... گاهی از قلب کسی...


****


گفتم دوستت دارم... نگاهی به من کرد و گفت:چندتا؟

دستامو بالا آوردم و انگشتای دستمو بهش نشون دادم

اما اون به کف دستام نگاه میکرد که خالی بود....



RE: دلم گرفت ای هم نفس - رقیه - 2013-12-03

حتا حسین پیش خدا بی‌سرش خوش است
در چشم باد، لاله فقط پرپرش خوش است

خورشید روز واقعه خاکسترش خوش است



از باغها شنیده‌ام این را که عطر یاس

گاهی نه پشت پنجره، لای درش خوش است



دریا همیشه حاصل امواج کوچک است

یعنی علی به بودن ِ با اصغرش خوش است



در راه عشق دل نه که ما سر سپرده‌ایم

حتا حسین پیش خدا بی‌سرش خوش است



جایی که آب همسفر ماه می شود

دلها به آب نه که به آ‌ب‌آورش خوش است



جایی که پیش‌مرگ پدر می شود پسر

اولاد هم نبیره‌ی پیغمبرش خوش است



عالم شبیه آن لب و دندان ندیده‌است

لبخند هم میانه‌ی تشت زرش خوش است



از خون سرخ اوست که تاریخ زنده است

این شاهنامه نیست ولی آخرش خوش است:



اندوه بی شمار ِ پسر را گریستن

بر شانه‌های مرتعش ِ مادرش....



از ماههای سال "محرم" که محشر است

از روزهای سال ولی "محشر"ش خوش است!



RE: دلم گرفت ای هم نفس - mojtaba_s - 2013-12-04

نگران لحظه هامم که منو بی تو نمیخوان
نگران دستایی که تو نباشی خیلی تنهان
انقدر دوست دارم که نگران خودمم
اما باز جونمو میدم واسه با تو بودنم



RE: دلم گرفت ای هم نفس - sadaf - 2014-03-18

گاهی آدم می ماند بین بودن یا نبودن ؛ به رفتن که فکر می کنی اتفاقی می افتد که منصرف می شوی، می خواهی بمانی رفتاری می بینی که انگار باید بروی..! و این بلاتکلیفی خودش کلــــــی جـــــــهنم است … سیمین دانشور


RE: دلم گرفت ای هم نفس - sadaf - 2014-08-25

آمد و آتش به جانم کرد و رفت
با محبت امتحانم کرد و رفت
آمد و بنشست و، آشوبی بپا
در میان دودمانم کرد و رفت
آمد و روئی گشود و، شد نهان
نام خود، ورد زبانم کرد و رفت
آمد و او دود شد، من شعله ای
در وجود خود، نهانم کرد و رفت
آمد و برقی شد و، جانم بسوخت
آتشین تر، این بیانم کرد و رفت
آمدو آیینه گردانم بشد
طوطی بی همزبانم کرد و رفت
آمد و قفل از دهانم بر گشود
چشمه ی آب روانم کرد و رفت
آمدو تیری زد و، شد ناپدید
همچنان صیدی نشانم کرد و رفت
آمد و چون آفتی در من فتاد
سر به سوی آسمانم کرد و رفت