اخطارهای زیر رخ داد: | |||||||||||||||||||||
Warning [2] preg_replace(): The /e modifier is no longer supported, use preg_replace_callback instead - Line: 1044 - File: inc/plugins/mybbirckeditor.php PHP 7.4.33 (Linux)
|
![]() |
روز به روز - هفتم اردیبهشت - نسخهی قابل چاپ +- انجمن بانیان بهبودی (http://forum.banianbehboodi.ir) +-- انجمن: انجمن عادتی ها (http://forum.banianbehboodi.ir/forumdisplay.php?fid=360) +--- انجمن: نشریات عادتی ها (http://forum.banianbehboodi.ir/forumdisplay.php?fid=361) +---- انجمن: روز به روز 365 روز (http://forum.banianbehboodi.ir/forumdisplay.php?fid=512) +----- انجمن: اردیبهشت (http://forum.banianbehboodi.ir/forumdisplay.php?fid=514) +----- موضوع: روز به روز - هفتم اردیبهشت (/showthread.php?tid=3557) |
روز به روز - هفتم اردیبهشت - sadaf - 2014-01-08 7 اردیبهشت ترسهای مبهمی تمام وجودم را فرا گرفته بود، بهطوری که هیچ امیدی به آیندهی تاریک و ترسناک نداشتم. در نهایت به دنبال یک هدف غریزی و کوچک بودم، فقط زنده بمانم و برای آن جنگ کنم. این ناامیدی مثل یک قطره جوهر در یک ظرف آب زلال در حال پخش شدن بود و من تنها در کنار این ظرف نگران و غمگین روزهایم را با درد و حسرت و ترس سپری میکردم. افکارآزار دهندهای مثل من کی هستم؟ کجا میروم؟ چرا به دنیاآمدم؟ و... امروز رهایی از عادت و وابستگیها به آرامی صورت میگیرد. چرا وقتی در دامان امن برنامه هستم، اجازه نمیدهم دیگران آزاد باشند و گرفتار صدمات بیماری خودخواهانهی من نشوند؟ من بهخاطر زنده بودن، هشیار شدن و آرامش درونی از خداوند تشکر میکنم! آیا بهخاطر این همه نعمت و باز شدن چشمانم و تفکرات جدیدم به جای تخیلات و توهمات به خداوند و خودم صبح بخیر گفتهام. به دیگران چطور؟ آیا آنها را دوستدارم؟ یا میخواهم مثل رابینسون کروزوئه تنها در جزیرهای دور افتاده از تمدن و بشریت باشم؟ من آرامشی را که اکنون پس از طی کردن سالیان دراز و دردناک گذشته پیدا کردهام محترم میشمارم. پس از سختیها نوبت آرامش است! |