انجمن بانیان بهبودی
7- اكنون فكر مي‌كنيد چگونه نيروي‌برتر مي‌تواند به شما كمك نمايد كه خودتان را از این گ - نسخه‌ی قابل چاپ

+- انجمن بانیان بهبودی (http://forum.banianbehboodi.ir)
+-- انجمن: انجمن قماربازان گمنام (http://forum.banianbehboodi.ir/forumdisplay.php?fid=538)
+--- انجمن: سه قدم برای رهایی از شرط بندی و قمار (http://forum.banianbehboodi.ir/forumdisplay.php?fid=540)
+---- انجمن: قدم دوم قماربازان (http://forum.banianbehboodi.ir/forumdisplay.php?fid=542)
+---- موضوع: 7- اكنون فكر مي‌كنيد چگونه نيروي‌برتر مي‌تواند به شما كمك نمايد كه خودتان را از این گ (/showthread.php?tid=5590)



7- اكنون فكر مي‌كنيد چگونه نيروي‌برتر مي‌تواند به شما كمك نمايد كه خودتان را از این گ - mehdiast - 2014-04-03







7- اكنون فكر مي‌كنيد چگونه نيروي‌برتر مي‌تواند به شما كمك نمايد كه خودتان را از این گرداب نجات دهيد و يا فكر مي‌كنيد، آیا خودتان به تنهايي و با صرف قدرت فردي و اراده‌ي قادر به كمك به خود هستيد؟






.



RE: 7- اكنون فكر مي‌كنيد چگونه نيروي‌برتر مي‌تواند به شما كمك نمايد كه خودتان را از این گ - شاپور الف - 2014-04-08

من سالها در توهم خودکفایی و خودمختاری غرق بودم. بقدر در این تخیل و توهم غوطه ور بودم که خدا را در کنارم نمیدیدم. توهم قدرت و اراده باعث شده بود من دست به هرکاری بزنم و خودم را گرفتار بکنم و با تخیل وجود اراده و قدرت آهنین در مقابله با آن وابستگی و هموابستگیها می ایستادم و فوراً شکست میخوردم و با هنرمندی خودم را به انکار زده و برای اینکه توجیه کنم وابستگی و هموابستگیهای جدید را جای قدیمی ها میگذاشتم و سینه جلو داده و با افتخار مدعی بودم که آن وابستگی ها را کنار گذاشتم و یا ترک کردم، مثلاً سیگارم را ترک میکردم سراغ قلیان و یا چپق و پیپ میرفتم. اما ماهیت اعتیاد خیلی قوی تر از این حرفها بود و من اصلا قادر به ترک آنها نبودم. من با امدن به برنامه خودیاری متوجه شدم که خلا معنوی و نبود خداوند در زندگیم را دارم، لذا سعی کردم طبق اصول برنامه و باکار کرد قدمها و خدمت کردن و ارتباط درست از طریق دعا و مراقبه بتوانم این سالهایی که از خداوند دور بودنم را جبران کنم و اکنون باور دارم که خداوند من را از گرداب نیستی و بذبختی قمار و شرطبندی و هودوره ها و اعتیادهای مختلف و مخصوصاً از دست سرطان نجاتم دهد. اکنون من دقایقی را سراغ ندارم که در فکر او نباشم و وجودش را به همراه انژی هستی بخش در زندگیم و اموراتم درک و احساس میکنم. من هرچه 45 سال بدون خدا زندگی کردم و اکنون سعی دارم این خلا را با دعا و مراقبه کردن درستش کنم و او را در تمام لحظاتم در قلب خودم و در موقع احساس درد غده ام و در لحظات وسوسه انگیز کارهای خلافم او را بفکرم اورده و خودم را از آسیبها رهایی میدهم.