اخطارهای زیر رخ داد: | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
Warning [2] preg_replace(): The /e modifier is no longer supported, use preg_replace_callback instead - Line: 1044 - File: inc/plugins/mybbirckeditor.php PHP 7.4.33 (Linux)
|
![]() |
6- تصوير، تصور و ذهنيت شما از نيرويبرتر از خود برای شما چيست؟ - نسخهی قابل چاپ +- انجمن بانیان بهبودی (http://forum.banianbehboodi.ir) +-- انجمن: انجمن قماربازان گمنام (http://forum.banianbehboodi.ir/forumdisplay.php?fid=538) +--- انجمن: سه قدم برای رهایی از شرط بندی و قمار (http://forum.banianbehboodi.ir/forumdisplay.php?fid=540) +---- انجمن: قدم دوم قماربازان (http://forum.banianbehboodi.ir/forumdisplay.php?fid=542) +---- موضوع: 6- تصوير، تصور و ذهنيت شما از نيرويبرتر از خود برای شما چيست؟ (/showthread.php?tid=5591) |
6- تصوير، تصور و ذهنيت شما از نيرويبرتر از خود برای شما چيست؟ - mehdiast - 2014-04-03 6- تصوير، تصور و ذهنيت شما از نيرويبرتر از خود برای شما چيست؟ . RE: 6- تصوير، تصور و ذهنيت شما از نيرويبرتر از خود برای شما چيست؟ - شاپور الف - 2014-04-08 تصویر من از خداوند شکل انسانی بسیار بزرگ که دستش گرز اتش گرفته و با چهره ای دژم به من نگاه میکرد و منتظر من بود که بمیرم و من را با ان گرز به آتش بکشد و تصور من از او یک هیولای بیرحم و که من و خانواده ام را دوست نداشت و در این دنیا هر بلایی که دوست داشت سرم می آورد و من دو پسر دارم که هر دو را زیر ماشین کرد و با اینکارش سالها من را در سختی و عذاب نگاه داشته و هرروز با بلاهای دیگر تنبیه ام میکرد و من هم با خلاف و خیره سری و کفر و گناه با او لجبازی میکردم و به این وسیله او را به جنگ میطلبیدم. ذهنیت من جایگاهی برای مهربانی او نگذاشت و هرگز بفکر مصالحه با او نبودم. گاهی در موقع نماز دعا میکردم و غرورم اجازه نمیداد که دعا کنم و از او چیزی بخواهم. من در مقابل خدا ایستاده بودم و فکر میکردم با اینکارهایم به او اعلان جنگ میدم. من در دعاهایم هرگز دعا نمیکردم بلکه ذهن درگیرم من را به هرجایی می برد و جلوی چشمانم هرکسی بود الا خدا. اما با آمدن به برنامه متوجه شدم که با این ذهن مغشوش و هرزه گرد هرگز نمی توانم فکرم را روی دعا و مراقبه متمرکز کنم. لذا در ابتدا یک تصویر ذهنی از او ساختم. من قبلاً هر تصویر زشت و هیولا را به او نسبت داده بودم و لذا در انتخاب یک تصویر زیبا از او که موقع دعا و مراقبه پشت پلکم باشد را ساختم و در موقع دعا و مراقبه حواسم را به این تصویر دقیق میکردم و در ذهنم تصور میکردم که در قلبم حضور دارد و من او را احساس میکردم و ذهنم را با مثبت اندیشی از خداوند مشغول میکنم . |