اخطار‌های زیر رخ داد:
Warning [2] preg_replace(): The /e modifier is no longer supported, use preg_replace_callback instead - Line: 1044 - File: inc/plugins/mybbirckeditor.php PHP 7.4.33 (Linux)
File Line Function
/inc/class_error.php 157 errorHandler->error
[PHP] errorHandler->error_callback
/inc/plugins/mybbirckeditor.php 1044 preg_replace
/inc/class_plugins.php 142 mybbirckeditor_parser
/inc/class_parser.php 244 pluginSystem->run_hooks
/printthread.php 203 postParser->parse_message
Warning [2] preg_replace(): The /e modifier is no longer supported, use preg_replace_callback instead - Line: 1044 - File: inc/plugins/mybbirckeditor.php PHP 7.4.33 (Linux)
File Line Function
/inc/class_error.php 157 errorHandler->error
[PHP] errorHandler->error_callback
/inc/plugins/mybbirckeditor.php 1044 preg_replace
/inc/class_plugins.php 142 mybbirckeditor_parser
/inc/class_parser.php 244 pluginSystem->run_hooks
/printthread.php 203 postParser->parse_message



انجمن بانیان بهبودی
4- عقيده‌ي شما راجع به نيروي‌برتر از خود شما در گذشته چي بود و شما چگونه آنرا مي‌شناس - نسخه‌ی قابل چاپ

+- انجمن بانیان بهبودی (http://forum.banianbehboodi.ir)
+-- انجمن: انجمن قماربازان گمنام (http://forum.banianbehboodi.ir/forumdisplay.php?fid=538)
+--- انجمن: سه قدم برای رهایی از شرط بندی و قمار (http://forum.banianbehboodi.ir/forumdisplay.php?fid=540)
+---- انجمن: قدم دوم قماربازان (http://forum.banianbehboodi.ir/forumdisplay.php?fid=542)
+---- موضوع: 4- عقيده‌ي شما راجع به نيروي‌برتر از خود شما در گذشته چي بود و شما چگونه آنرا مي‌شناس (/showthread.php?tid=5593)



4- عقيده‌ي شما راجع به نيروي‌برتر از خود شما در گذشته چي بود و شما چگونه آنرا مي‌شناس - mehdiast - 2014-04-03









4- عقيده‌ي شما راجع به نيروي‌برتر از خود شما در گذشته چي بود و شما چگونه آنرا مي‌شناسيد و چه كمكي ميتوانست براي شما باشد؟





.



RE: 4- عقيده‌ي شما راجع به نيروي‌برتر از خود شما در گذشته چي بود و شما چگونه آنرا مي‌شناس - شاپور الف - 2014-04-08

من باور و اعتقادم به خداوند همان چیزهایی بود که والدینم به من آموخته بودند و در اصل ترسیمی وحشتناک و مانند هیولایی بود که آنها برای سرکوب و ترساندن من بکار میگرفتند و من گاهی برای قسم راست و دروغ از اسم خداوند استفاده میکردم ولی در کنار اینها نیروهای برتری داشتم که یقه خودم را بدست انها داده بودم و آنها هربلایی که میخواستند سرم می اوردند و من بجای اینکه به خالق مهربان متکی باشم به این نیروهای برتر منفی و نابودگر متصل بودم من چاره ای نداشتم و چون خدایی را بمن معرفی کرده بودند که از او ترس داشتم . بزرگترین کابوسه خداوند بود که من را بخاطر شیطنتهایم به جهنم خواهد برد و من بیشتر اوقات اصلاً به خدا فکر نمیکردم و گاهی در موقع ناراحتی ها به شخصیتهای مذهبی تکیه میکردم و همیشه فکر میکردم که خداوند من را خلق کرده است که دائم عذاب بکشم و از همان دوران کودکی فاصله من و خداوند بیشتر از قبل میشد و من بیشتر به مذهب و نماز و زیارت وصل بودم و در گوشه ذهنم فکر میکردم خادوند از من خوشش نمیاد و من هم لجاجت میکردم و بیشتر از حد گناه و خطا میکردم. گاهی اتفاقاتی شبیه معجزه در زندگیم اتفاق می افتاد اما چون پایه و اساس درستی نداشتم آن معجزات را به شانس و اتفاقات عادی زبط میدادم.