انجمن بانیان بهبودی
بد نیست بدانید که - نسخه‌ی قابل چاپ

+- انجمن بانیان بهبودی (http://forum.banianbehboodi.ir)
+-- انجمن: انجمن معتادان گمنام NA (http://forum.banianbehboodi.ir/forumdisplay.php?fid=1)
+--- انجمن: نشریات و مطالب مربوط به معتادان گمنام (http://forum.banianbehboodi.ir/forumdisplay.php?fid=263)
+--- موضوع: بد نیست بدانید که (/showthread.php?tid=5736)

صفحه‌ها: 1 2


بد نیست بدانید که - NASIB - 2014-05-05

1 اولین خط امداد ان ای تلفن شخصی خانه جیمی کی بوده است


RE: بد نیست بدانید که - sadaf - 2014-05-06

پولهای چمع آوری شده قبل از سال 1956 صرف بنزین برای پیام رسانی قدم 12 و سایر مخارج شخصی می شد .


RE: بد نیست بدانید که - NASIB - 2014-05-06

شش نشست صرف تهیه و تکمیل اولین اساسنامه NA گردید.


RE: بد نیست بدانید که - sadaf - 2014-05-06

اولین کمیته روابط عمومی در سال 1969 و اولین مسئول آن دام بود .


RE: بد نیست بدانید که - ali. - 2014-05-16

تاريخچه انجمن الکلي هاي گمنام در جاي ديگري به شايستگي به نگارش در آمده است، و اين جانمي توان حق مطلب را در موردش ادا کرد. اما نقشaaدر شکل گيري انجمن معتادان گمنام جاي چون و چرا ندارد. همگان معترفند که اگر الکلي هاي گمنام نبود معتادان گمنام بوجود نمي آمد.
در واقع ، به تصريح اولين نشريات ما(قواعد ما) از احکام انجمن الکلي هاي گمنام الگو گرفته
است، انجمني که همه به اعتبار و پيش کسوتي آن اذعان داريم.

در ١٩٣٩ ، (( کتاب بزرگ))aaمنتشر شد. چند سال بعد، بيل ويلسن، يکي از بنيان گذاران aaرشته مقالاتي درگاهنامه اي به نام (گريپ واين) منتشر کرد که حاصل اين نوشته ها، سنت
هاي دوازدگانه بود.
اين دو واقعه، طبعاً شالوده اي را بنا نهاد که در شکل گيري و بعدها از ميان نرفتن معتادان گمنام
اهميت فراواني پيدا کرد . . . .

(( معجزات به وقوع مي پيوندد صفحه ١٣))


RE: بد نیست بدانید که - sepahrad - 2014-09-02

انتقاد درونی
 
همه ما از خودما ن برای این که کاری را درست
انجام داده ایم یا نه - حرف درستی زده ایم یا نه و حتی فکردرستی کرده ایم یا نه انتقاد می کنیم . به این نوع گفتگو با خود(( انتقاد درونی )) گفته می شود .کار منتقد درونی این است که ما را سرزنش کندشکستهایمان را به ما یاد آوری کند .منتقد داخلی به یاد ما می اندازد که باید فرد کاملی باشیمو عموما سعی می کند که جلوی پیامهای مثبتی را که خودمانبه خودمان می دهیم بگیرد .وقتی به خود اجازه می دهیم که افکار انتقادیو منفی در مورد خودمان مغزمان را اشغال کند - در اصلخود را می کوبیم . این کار احترام به نفس ما را کاهش -می دهد و در نتیجه مقاومت ما را در برابر استرس کم می کند.ما خودمان را برای اینکه فرد مناسبی نیستیم یا دربرابر عوامل استرس زا رفتار مناسبی نداریم محکوممی کنیم . و این دقیقا همان شرایطی است که استرسرا در ما به وجود می آورد ـ یعنی گفتن مطلبی منفی به -خودمان درباره توانایی ما در برابر عامل استرس زا 



RE: بد نیست بدانید که - sepahrad - 2014-09-06

انجمن های گمنام چه کارهایی را انجام نمی دهند
۱. انجمن های گمنام به ما برچسب ضعیف یا ناسالم بودن نمی زنند؛ درعوض ما را تشویق می کنند تا اعتیاد خود را به عنوان یک بیماری پذیرفته و مسئولیت جبران عواقب و بهبودی از آن را خودمان به عهده بگیریم.
 
۲. انجمن های گمنام باعث شرمساری و سرافکندگی ما نمی شوند؛ درعوض به ما امید داده و شهامت و انگیزۀ لازم برای بهبودي را برای ما به ارمغان می آورند.
 
۳. انجمن های گمنام مراکز درمانی و یا روانپزشکی نیستند. در آنها دکتر و یا متخصصان دیگری وجود ندارند که ما را معالجه و درمان کنند. درعوض انجمن های گمنام یک راه حل به ما ارائه داده و پیشنهاد می کنند که ما با کارکرد 12 قدم از بیماری اعتیاد رهایی یافته و به صورت روزانه در بهبودی به سر ببریم.
 
۴. انجمن های گمنام مکان هایی برای دستیابی ما به منافع مالی، اقتصادی یا اجتماعی نیستند. تنها دلیل عضویت ما در یک انجمن گمنام، دسترسی به افرادی با مشکلی مشابه خودمان، و بهره مند شدن از آن ها جهت کسب حمایت مورد نیاز برای بهبودی از اعتیاد می باشد.
 
۵. مهمتر از همه، عضویت در یک انجمن گمنام نمی تواند لزوما منجر به بهبودی از اعتیاد گردد. اگرچه جلسات انجمن ها یک منبع ضروری جهت دستیابی به حمایت مورد نیاز در فرایند بهبودی می باشند؛ با این حال ما برای بهبودی از بیماری اعتیاد، لزوما به کارکرد 12 قدم نیازمند هستیم.



RE: بد نیست بدانید که - sepahrad - 2014-09-17

پستی که قرار دادم فقط مشکلات من نیست شاید مشکلات شما هم باشد!
زندگي گذشته‌ي من بیشتر در ترس‌ها و عدم قدرت تصميم‌گيري و احساس
 
شرمندگی و خجالت و برداشت دردآور گناه و بي‌لياقتي سپري شد. ترسي مرهوم از موجودي كه در درونم مانند هيولا لانه كرده بود. سال‌هاي زيادي وحشت‌زده از خودم فرار مي‌كردم و بیشتر شبها بختک و یا کابوس می‌دیدم. به خاطر خجالت احساسم را به هیچ كسي نمي‌گفتم، در نهایت مي‌ترسيدم اين هيولا روزي از درونم خارج شود. وجودم سرشار از ترس‌هاي مختلف شده بود. هر لحظه دنبال كسي بودم كه شايد عامل رهايي من شود، ولي اصلاً راه نجاتي نبود. امروز با اصول خودیاری برنامه مي‌دانم كه ترس باعث مي‌شود، تمام اختلالات شخصيتي‌ام فعال شود.  آيا امروزم را در ترس و وحشت از دست دادن چيزهايي هستم كه متعلق به من هستند؟ هنوز نگران شكست، در به دست آوردن نتيجه‌ي دلخواه هستم؟ آيا من با حذف خواسته‌هاي غير اصولي و رسیدگی به نيازهاي هر روزه سعي دارم آرامش خود  را كسب كنم؟ آيا با جواب منفي به خواسته‌ها و انتظارات غير اصولي دیگران که قصد سوءاستفاده دارندموجبات نااميدي و انزوای خودم را فراهم نمي‌كنم؟ پذيرش و باور ابزار رهايي از وابستگي‌هاست! تمرین زیادی می کنم اما بیشتر احساسم بر منطق من حاکم است این ازارام میدهد. دنبال خاموش کردن شعله های اتش در درونم هستم . در درونم بروبیایی هست جسم رو بر روح ترجیح میدهم .  دنبال خوارک دادن وتغذیه جسمم هستم همیشه.....دریغ از ارضای روح نیاز به پیشنهاد ونظرات ارزشمند شما در خودیاری وتعادل در جسم وروح دارم منتظرم همین وبس



RE: بد نیست بدانید که - sepahrad - 2014-09-20

 
پذیرش کمک
شرکت کنندگان در جلسات به شما پیشنهاد کمک می دهند. شما را به صرف چای يا قهوه دعوت می کنند و یا این که شماره تلفن خود را به شما داده و از شما می خواهند هر زمان که خواستید با آن ها تماس بگیرید. یکی از دلایل این کار این است که آنها قبلا شرایط شما را تجربه کرده اند و می دانند که ترک اعتیاد و بهبودی کار ساده و راحتی نیست. در ابتدا ممکن است این رفتار سخاوتمندانه ایشان را بیش ازحد و غیر معقول تعبیرکنید. عکس العمل و گرایش معمولی ما معتادان احتمالا رد کردن چنین پیشنهاداتی خواهد بود. شاید درك و تصور اینکه این اشخاص واقعا قصد دارند وقتشان را به ما اختصاص دهند و یا از تماس تلفنی ما خوشنود می شوند برای ما مشکل باشد؛ اما حقیقت امر این است که آنها می دانند که با کمک کردن به شما به حفظ بهبودی خودشان نیز کمک می کنند. در دنیای بیرون از انجمن زمانی که کسی به شما می گوید “به من زنگ بزن” شاید این را از ته دل گفته و يا شاید برای تعارف آن را بيان نموده است. در جلسات انجمن های گمنام همه افراد این مطلب را از صمیم قلب بیان می کنند چرا که می دانند کمک به دیگران جزئی از کار کرد 12 قدم خودشان می باشد.
کمک به دیگران یکی از اصول ریشه ای برنامه های دوازده قدمی می باشد؛ زيرا این یکی از بهترین ابزارهایی است که ما معتادان در حال بهبودی برای جلوگیری از لغزش در اختیار داریم. زمانی که ما به معتاد دیگری کمک می کنیم، شرایط سابق خودمان و اقداماتی که باید برای پاک ماندن انجام دهیم به ما یادآوری می شوند. بنابراین وقتی که به عنوان یک تازه وارد در اولین جلسه انجمن های گمنام حضور پیدا می کنید، برای كمک گرفتن از دیگران درنگ نکنید.
برای عبوراز موانع اولیه ای که درخواست کمک را برای شما دشوار می سازند می توانید با سه تن از اعضای جلسه به طور جداگانه گفتگو کرده و آنها را ازاینکه این جلسۀ اولتان است مطلع نمایید. سپس می توانید به آنها بگویید که دستپاچه شده اید و مطمئن نیستید که چطور باید بهبودی را شروع نماييد. مطمئناً ازبرخورد گرم و دوستانۀ آنها متعجب خواهید شد. منشی جلسات اغلب از شرکت کنندگان سؤال می کند که آیا تازه واردی در جلسه وجود دارد یا خیر. بدین ترتیب دیگران می توانند با او آشنا شده و به وی خوش آمد بگویند. بعد از جلسات اغلب از ما دعوت می شود برای صرف چای يا قهوه و آشنا شدن با اعضای باتجربه گروه وهمچنین محکم تر کردن احساس تعلق در خودمان به دیگران ملحق شویم.



RE: بد نیست بدانید که - sepahrad - 2014-11-01

تمرکز بر بهبودی
راهنما کسی است که پيشرفت ما در مسير بهبودی را کاملا زير نظر دارد. راهنما متوجه می شود که ما چه مواقعی از مسير خود منحرف می شويم و با هشدار دادن درباره احتمال لغزش به ما بپيشنهاد می دهد که مسير خود را اصلاح کنيم. با آنکه راهنما فردی است که ما می توانيم روی محبت و دلسوزی وی حساب کنيم اما در مواقعی که ما تسليم افکار اعتيادی خود می شويم شايد لازم باشد که وی با ما برخورد کند. در چنین وضعیتی، ما نبايد تصور کنيم که راهنما به ما دستور می دهد و یا امر و نهی می کند، بلکه بايد بدانيم که وی برای نجات ما از بيماری ناچار است تا واقعيت جبنه های مختلف بيماری اعتيادمان را به ما گوشزد کند.