انجمن بانیان بهبودی
شعر های ...سهیل محمودی - نسخه‌ی قابل چاپ

+- انجمن بانیان بهبودی (http://forum.banianbehboodi.ir)
+-- انجمن: انجمن شعر و ادبیات (http://forum.banianbehboodi.ir/forumdisplay.php?fid=148)
+--- انجمن: شعر نو (http://forum.banianbehboodi.ir/forumdisplay.php?fid=150)
+--- موضوع: شعر های ...سهیل محمودی (/showthread.php?tid=5784)



شعر های ...سهیل محمودی - mohammad - 2014-05-31

من به یک احساس خالی دلخوشم /

من به گل های خیالی دلخوشم
/در کنار سفره اسطوره ها/
من به یک ظرف سفالی دلخوشم
/مثل اندوه کویر و بغض خاک /
با خیال آبسالی دلخوشم
/سر نهم بر بالش اندوه خویش /
با همین افسرده حالی دل خوشم /
در هجوم رنگ در فصل صدا /
با بهار نقش قالی دلخوشم
/آسمانم: حجم سرد یک قفس /
با غم آسوده بالی دلخوشم /
گرچه اهل این خیابان نیستم /
با هوای این حوالی دلخوشم



RE: شعر های ...سهیل محمودی - mohammad - 2014-05-31

زندگی نامه
محمودی در ۲۷ دی سال ۱۳۳۹ در حوالی میدان خراسان در شهر تهران به دنیا آمد. وی در محله‌های قدیمی تهران، از کودکی با چاوشی خوانی حاجیانی که از مکه می‌آمدند آشنا شد. پس از فراغت از تحصیل به کار مطبوعاتی روی آورد[۱]، وی که به گفتهٔ خودش در فضای پیش از انقلاب و با توجه به سن کم او، جایی برای کار مطبوعاتی نداشت، پس از انقلاب در ۱۸ سالگی به یاری اشخاصی چون منوچهر آتشی، پرویز خرسند و محمود گلاب‌دره‌ای به فضای مطبوعاتی وارد شد. وی سپس به کمک شهید مجید حداد عادل به صدا و سیما و با حضور میرحسین موسوی در روزنامه جمهوری اسلامی وارد این روزنامه شد.[۲] ورود او به عرصهٔ شعر و آشنایی با رموز آن در پی آشنایی با مهرداد اوستا صورت گرفت. وی تخلص سهیل را برای خود برگزید و هرچند اغلب با این نام شناخته می‌شود، کم‌تر از آن در شعر استفاده می‌کند. ترانه های سهیل محمودی توسط خوانندگانی چون : علیرضا افتخاری، شادمهر عقیلی، محمد اصفهانی، مانی رهنما، ناصر عبد اللهی، حمید حامی، حمید غلامعلی، مهران مدیری و... خوانده شده است.


آغاز من ، تو بودی و پایان من تویی
آرامش پس از شب توفان من تویی
حتی عجیب نیست، که در اوج شک و شطح
زیباترین بهانه ایمان تویی
احساسهایی از متفاوت میان ماست
آباد از توام من و ، ویران من تویی
آسان نبود گرد همه شهر گشتنم
آنک ، چه سخت یافتم :" انسان " من تویی
پیداست من به شعله تو زنده ام هنوز
در سینه من ، آتش پنهان من تویی
هر صبح ، با طلوع تو بیدار می شوم
رمز طلسم بسته چشمان من تویی
هر چند سرنوشت من و تو ، دوگانگی است
تنهای من ! نهایت عرفان من تویی



RE: شعر های ...سهیل محمودی - سارا - 2014-06-15



دست تو باز می کند پنجره های بسته را



هم تو سلام می کنی رهگذران خسته را



دوباره پاک کردم و به روی رف گذاشتم



آینه قدیمی غبار غم نشسته را



پنجره بیقرار تو ، کوچه در انتظار تو



تا که کند نثار تو ،لاله دسته دسته را



شب به سحر رسانده ام ،دیده به ره نشانده ام



گوش به زنگ مانده ام ،جمعه عهد بسته را



این دل صاف کم کٍمک شدست سطحی از ترک



آه ! شکسته تر مخواه ،آینة شکسته را



RE: شعر های ...سهیل محمودی - سارا - 2014-06-15

تاهمسفرم عشق است در جاده تنهایی
از دست نخواهم داد دامان شکیبایی

تا من به تو دل دادم افسانه شده یادم
چون حافظ و مولانا در رندی و شیدایی

از عشق تو سهم من ،همواره همین بوده است
رسوایی و حیرانی ، حیرانی و رسوایی

تو آتش و من دودم ،دریا تو و من رودم
هرچند محال اما ، چیزی است تماشایی

چندی است که پیوندی است پیوند خوشایندی است
بین تو و آیینه ،آیینه و زیبایی

من دستم و تو بخشش ، تو هدیه و تو خواهش
من زین سو و تو زان سو ،می آیم و می آیی

با گردش چشمانت افتاده به میدانت
انبوه شهیدانت ،تا باز چه فرمایی

بی ساحل آغوشت آغوش سحرپوشت
چندی است که طوفانی است ،این دیده دریایی

سهیل محمودی



RE: شعر های ...سهیل محمودی - MOZHGAN - 2014-08-17

گر چه خویش را به هر چه خواستم رسانده ام
عشق من ! قبول کن هنوز بی تو مانده ام

تو : نهایت تمام قله های دوردست
من : کسیکه عشق را به قله ها رسانده ام

هر شب از هزار و یک شبی که با تو بوده ام
دامنی ستاره پیش پای تو فشانده ام

گرچه من سرم برای عشق درد می کند
با وجود این , تو را به دردسر کشانده ام

دامن تمام ابرهای دوردست را
با هوای آفتاب روی تو تکانده ام

گرچه آسمان تمام هستی مرا گرفت
بر لبم به خاطر تو شکوه ای نرانده ام

خوب من ! به جان آینه, به چشم تو , قسم
یک دل زلال در برابرت نشانده ام

حرف آخرم : همین که با تمام شاعریم
غیر تو ، برای هیچکس غزل نخوانده ام !