انجمن بانیان بهبودی
تجربه ، نيرو و اميد - نسخه‌ی قابل چاپ

+- انجمن بانیان بهبودی (http://forum.banianbehboodi.ir)
+-- انجمن: انجمن نارانان(خانواده های معتادان گمنام) (http://forum.banianbehboodi.ir/forumdisplay.php?fid=60)
+--- انجمن: مطالب..نشریات (http://forum.banianbehboodi.ir/forumdisplay.php?fid=92)
+--- موضوع: تجربه ، نيرو و اميد (/showthread.php?tid=6062)



تجربه ، نيرو و اميد - زهرا20 - 2014-08-11

ديگر تنها نيستم

به نظر نميرسيد قادر باشم راجع به هيچ چیزي غیر از عزيزم فکر کنم. همه تصورم این بود «چه ميشد اگر ....» یا «زندگيم چطور خواهد بود». تمام خشم و رنجش هاي قديمی در اين بود. حفظ افکاری مانند: چه قدر احمق بودم. چرا اين کار و يا آن کار را نکردم؟ روزهاي هست که گاهي به دليلي نامعلوم، دشمن قديمي ام ترس؛ مرا از پاي درميآورد. چیزي خاطرات گذشته را بر ميگرداند و ترس غلبه میکند من براي یک تغيير آماده ام.

غلبه کردن به انزوايي که بر اساس ترس به وجود آورده ام، شهامت ميخواهد. براي زماني طولاني ازدوستانم و ديگران دوري ميکردم این برنامه به من شهامتي داد که به یک دوست ناراناني زنگ بزنم. ميتوانم دوباره روابط قديمي را برقرار کنم و ارتباط دوستانه جديدي ایجاد کنم. آنقدر مدت زيادي تنها بودم که تغيير برايم سخت بود. حالا براي شهامت اینکه اولين شماره را بگيرم ميتوانم به برنامه نارانان وصل شوم.

نيازی نیست بترسم، ولي ميتوانم تا سپري شدن اين دوره، از ابزارهاي برنامه نارانان با رفتن به جلسات بيشتر - تلفن زدن به اعضاي برنامه - نوشتن و مراقبه کردن استفاده کنم. بعد از آن ديگر با ترس، تنها نیستم. اميد وجود دارد. نيرويي وجود که دارد که ميتواند به من کمک کند تا روي واقعيت های امروز تمرکز کنم. برنامه نارانان به من یاد داد که چگونه مانع تحقیر خودم بشوم. مرا راهنمايي ميکند خودم را دوست بدارم و زخم های کهنه را التیام دهم. من رهایی از احساسات، افکار و ترس های گذشته ام را تجربه ميکنم
 
تفکري براي امروز: در مواقع ترس اميد مرا حفظ ميکند.
تصویر: images/smilies/heart.gif
 


RE: تجربه ، نيرو و اميد - زهرا20 - 2014-08-15

تغییر آنچه که ميتوانم

کم کم تغییراتی را که به خاطر حضورم در جلسات نارانان به وجود آمده، حس میکنم. برادرم در این جلسات شرکت نميکندتصویر: images/smilies/sad.gif
و به نظر ميرسد مدام عصبی و مضطرب است، حالتهایی که من مدت هاست ندارم. من نيروي خودم را از افرادي که در جلسه هستند میگیرم. این تجربه را میتوانستم بیشتر با برادرم تقسیم کنم، اما او از من خواسته این کار را نکنم، و این انتخاب اوست.تصویر: images/smilies/huh.gif

وقتی یکی از اعضای گروه مشارکت میکند و من در چشمان عضو دیگری که همان تجربه را دارد، تایید و استقبال را میبینم، شاهد پیوند رشته محبت هستم. این نوع کمک، برای من با ارزش است فکر میکنم اگر برادر من هم در جلسات شرکت کند چیزهای خیلی زیادی به دست میآورد. حداقل، شاید میتواند با یک نفر که وضعیتی مشابه تجربه ما را میگذراند ارتباط برقرار کند. اما با خودم تکرار میکنم «خداوندا آرامشی عطا فرما تا بپذیرم آنچه را که نمیتوانم تغییر دهم، شهامتی که تغییر دهم آنچه را که میتوانم» چون این دعا، در صورتی که آن را درک کنم، در تمام امور زندگیم کاربرد دارد. این در مورد برادرم هم استثنا نیست و من باید این مسئله را بپیذیرم.

تفکری برای امروز: دارم یاد میگیرم که پیام نارانان نه تنها برای رساندن آن به دیگران است. بلکه اجرای اصول آن در تمام امور زندگیم میباشد. امیدوارم که وجود تغییر در من، مورد توجه قرار بگیرد و دیگران هم خواهان چیزهایی که من در برنامه به دست آورده ام، بشوند. میتوانم به خاطر بیاورم که سنت یازدهم به من یادآوری میکند که برنامه ما، بیشتر جاذبه است تا تبلیغ، قدم یک اشاره میکند که من در مقابل دیگران عاجزم و تلاش برای سلطه داشتن روی آنها، به احتمال زیاد دیوانگیهایی را به درون زندگیم خواهد آورد. شاید سالمترین نحوه عملکرد من
«زندگی کن و بگذار زندگی کند» است



RE: تجربه ، نيرو و اميد - زهرا20 - 2014-08-22

رها كردن كنترل

اكنون كه با كاركرد برنامه نارانان ميدانم فقط خودم را ميتوانم كنترل كنم، تا كي ميخواهم به كنترل مردم، مكانها و چيزها ادامه دهم. وقتي تراز شخصي ديگران را بگيرم، بلافاصله اصرار من براي كنترل كردن برميگردد. بايد ياد بگيرم سرم به كار خودم باشد و يادم نرود كه وظيفه من چيست. اگر سهمي ندارم لازم است آن را رها كنم.

قدم يك به من يادآوري كه در مقابل زندگي ديگران قدرتي ندارم. و در ادامه اشاره ميكند كه تلاش من براي كنترل ديگران، مكان ها و چيزها، زندگي مرا غيرقابل اداره ميكند. اگر به نارانان بيايم و صادقانه اضطراب و ناتواني ام براي پذيرش نارضايتي را مشاركت كنم، راه كمك گرفتن از گروه، و نيروي حاضر در جلسات باز ميكنم.

قدم يك با اقرار به عجز در مقابل معتاد شروع ميشود و سپس اقرار ميكنم كه زندگيم غيرقابل اداره شده است. هر وقت بخواهم فردي يا موقعيتي را كنترل كنم، اگر اين قدم را تمرين كنم، نه تنها ميتوانم به كارهاي خودم فكر كنم، بلكه وقت و انرژي بيشتري براي انجام آنها و همچنين تعيين حد و مرز و انتخابهاي مفيد براي خودم را دارم.


تفكري براي امروز: روي چيزهايي كه ميتوانم تغيير دهم، تمركز ميكنم و چيزهايي را كه نميتوانم تغيير دهم رها كرده به نيروي برترم ميسپارم. دانستن محدوديتهايم مرا براي قدم دو آماده ميكند. من سفر به سوي آرامش و آسودگي خاطر را آغاز كرده ام. اين موهبت گرانبها را برنامه نارانان به من داده است.
تصویر: images/smilies/heart.gif


RE: تجربه ، نيرو و اميد - زهرا20 - 2014-09-01

مهرباني

اگر هنوز ياد نگرفته باشم محبت واقعي را به دست بياورم. ابراز کردن آن به ديگران تقریبا دشوار و غيرممکن است. قبل از نارانان، عادت داشتم به همه چيز، بخصوص يک حرکت محبت آميز، شک کنم و سوال کنم چون هر چيزي قيمتي داشت. من به عنوان تازه وارد برنامه، با خودم طرز فکر مهرباني بهايي دارد را آورده بودم. اعضايي را ديدم که محبت شان را از طريق مشارکت، سرتکان دادن، لبخند و حتي بغل کردن به من تقديم کردند. گيج بودم که آنها از من چه ميخواهند. قیمت آنها چقدر است؟ من از اين همه مهرباني بي قيد و شرط احساس ناراحتي ميکردم. خوشبختانه، با چنين روش صميمانه اي تشویق شدم آمدن به جلسه را ادامه دهم. طوريکه احساس کردم واقعا از من ميخواهند به آنها بپيوندم. کم کم ادامه دادم و داستانم، سرتکان دادنم، لبخندهايم، نشاط ام و ... بله، حتي آغوشم را سهيم شدم. اين به من احساس خوبی ميداد. همچنانکه هديه اي مي گرفتم هديه اي ميدادم.

مدتي طول کشيد، اما سرانجام فهميدم که محبت خالص و واقعي قيمت ندارد. در اصل دريافت کردن يک لبخند، يک آغوش، يک خنده، آن هم فقط به اين خاطر که يک هديه است. يک هديه واقعي از صميم قلب که برچسب قيمت ندارد.


تفکري براي امروز: پذيرش، بهترين محبتي است که ميتوانم نشان بدهم. اجازه دادن به ديگران، که خودشان باشند، بدون اينکه در مورد خوب يا بد بودن آنها قضاوت کنم؛ هم من هم آنها را از بار سنگين تلاش براي تغيير، مطابق با انتظارات من رها ميسازد.


 


RE: تجربه ، نيرو و اميد - زهرا20 - 2014-11-11

رها کردن

نارانان شعارهای زیادی دارد. هدف این شعارها یادآوری این نکته است که ما می توانیم هنگام روبرو شدن با مشکلات بیماری اعتیاد با تغییر در واکنش ها و رفتارمان، وضعیت مان را بهبود بخشیم و شرایط را عوض کنیم. راهنما و بسیاری از دوستان بهبودیم بارها و بارها به من گفته بودند "رها کن و به خدا بسپار". درک مفهوم این جمله برای آدمی مثل من کار آسانی نبود. درباره ی این موضوع با راهنما و دوستانم خیلی بحث کردم تا این که بالاخره با تجربه ی واقعی آن در زندگیم روبروشدم و معنی دقیق آن را فهمیدم. در زندگی مواردی پیش می آمد که لجاجت، یک دندگی و سرسختی ام باعث رنج و بدبختی بیشتری می شد در حالی که می توانستم از بروز آن ها جلوگیری کنم.
مدت ها پیش می خواستم اسکی روی آب را یاد بگیرم. بارها داخل آب افتادم اما فقط یک چیز می خواستم: یاد گرفتن اسکی. نمی خواستم مثل آدم های وامانده و شکست خورده به نظر برسم به همین خاطر هر بار طنابم را محکم تر از دفعه قبل می گرفتم. کار آسانی نبود هر بار که از قایق جدا می شدم تمام طول مسیر را شنا می کردم تا دوباره به قایق برگردم. یک بار وقتی مثل موش آب کشیده از بدنه ی قایق خودم را بالا می کشیدم، قایقران با تعجب نگاهم کرد و گفت چرا این ورزش را رها نمی کنی؟

یادآوری امروز:
"بعضی اوقات هرچه بیشتر تقلا می کنم اوضاع بدتر می شود. نارانان به من آموخته است که یکی از انتخاب های من رها کردن است می توانم مشکلاتم را رها کنم و آن را به نیروی برترم بسپارم. آری نیروی برتر من توانایی حل مشکلاتی را دارد که من قادر به حل آن ها نیستم.
"یا رها کن یا درد بکش و تحمل کن (دم نزن)". (گمنام)
تصویر: images/smilies/blush.gif