تاریخچه آبادان - نسخهی قابل چاپ +- انجمن بانیان بهبودی (http://forum.banianbehboodi.ir) +-- انجمن: انجمن آموزش و اطلاعات عمومی (http://forum.banianbehboodi.ir/forumdisplay.php?fid=327) +--- انجمن: آموزشی (http://forum.banianbehboodi.ir/forumdisplay.php?fid=328) +---- انجمن: ایران شناسی (http://forum.banianbehboodi.ir/forumdisplay.php?fid=358) +---- موضوع: تاریخچه آبادان (/showthread.php?tid=6085) |
تاریخچه آبادان - MOZHGAN - 2014-08-22 آبادان شهری است در جنوب غربی ایران در استان خوزستان .
این شهر در موقعیت جغرافیایی درازای ۴۸ درجه و ۱۷ دقیقه و پهنای جغرافیایی ۳۰ درجه ۲۰ دقیقه و با بلندای ۳ متر از سطح دریا و با پهناوری ۲۷۹۶ کیلومتر مربع قرار دارد. دارای فرودگاه و بندر است که به دلیل داشتن پالایشگاه نفت و راهبردی بودن و هم مرزی با کشور عراق از زمان جنگ جهانی دوم از پراهمیتترین شهرهای خاورمیانه و ایران بودهاست.جمعیت شهرستان آبادان نزدیک به 350،000 نفر و جمعیت نسبی در هر کیلومتر مربع ۱۷۱ نفر است و بخشی از جمعیت آن را روستاییان که بیشتر ایرانیان عرب زبان هستند ، تشکیل میدهند. در آبادان یکی از بزرگترین پالایشگاههای نفت جهان قرار دارد. نفت از اغلب مناطق خوزستان با لوله به این شهر میرسد و پس از تصفیه به کلیه جهان صادر میشود. نزدیکترین شهر به آبادان، خرمشهر است که حدود ۱۵ کیلومتر با این شهر فاصله دارد. خاک آبادان را آبرفت رودهای کارون و دجله (که به هم پیوستهاند) پدید آوردهاست. شهر آبادان درون خشکی ای است که گرداگردش رود است. این خشکی به جزیره آبادان شناخته شدهاست. شهر آبادان و همچنین بخش اروندکنار و نیمی از شهر خرمشهر در این جزیرهاند.رودهای گرداگرد آبادان که همگی به خلیج فارس میریزند از دو رود بزرگتر پیشیاد دجله و کارون است. بزرگترین شاخهای که از برخورد این دو رود پدید آمدهاست اروندرود است. بخش دیگر این رود که در آنسوی این جزیره روان است و اهمیت کمتری دارد بهمنشیر خوانده میشود. رود بهمنشیر در بخشهایی از گذرگاهش کارون هم خوانده میشود. از محلات آبادان میشود از بریم، بوارده، اروسی(اروسیه)، فیه (fai'ie)، هزاریها، هلندیها، امیری، احمدآباد، شاه آباد، فرح آباد، میدان طیب و بهمنشیر نام برد. بخشی از جزیره آبادان در دوره ساسانیان بهمن اردشیر خوانده میشدهاست که نام رود بهمنشیر یادگار آن نام کهن است.درایران باستان آبادان اوپاتان نام داشته است که این نام امروز بیشتر زیبنده شرکتها در سراسر جهان است . بعد از پیدایش اسلام آبادان را عبادان خواندند و به دلیل وجود زیارتگاه کوچکی که ادعا میشود خضر نبی در آن دیده شدهاست گاهی به این منطقه نام مذهبی جزیرةالخضر هم داده شدهاست. در سال ۱۳۱۴ طی مصوبه شورای وزرای وقت نام عبادان به آبادان تغییر یافت . بیشتر مردم این شهر از آغاز ساخت پالایشگاه در این شهر از گوشه و کنار ایران و به ویژه از بخشهای جنوبی، مرکزی و باختری کشور به این شهر کوچیدند و با هم جامعه و فرهنگ این شهر را ساختند.نخستین مردمانی که در شهر آبادان جاگیر شدند از شمال خوزستان بودند. با رونق بیشتر این شهر مردم در جستجوی کار از جاهای دورتر به این شهر آمدند. بیشتر ایشان از استان فارس و بوشهر بودند.از آمیزش این مردمان جامعه ، لهجه و فرهنگ آبادنی پدید آمد ؛ چنانکه لهجه آبادانی آمیزهای از لهجههای مردمان سه نقطه پیش یاد است. اشغال ایران در جنگ دوم جهانی بر رونق و اهمیت این شهر استراتژیک افزود. در واقع عمده پیشرفت این شهر در دوره پهلویها و به ویژه دومین شاه این دودمان بود. با رویداد انقلاب اسلامی و پس از آن جنگ ایران و عراق این شهر رو به ویرانی نهاد و بسیاری از مردمش به شهرهای دیگر و به ویژه به بیرون از کشور کوچیدند و بیشتر آنان نیز دیگر بازنگشتند . امروز پس از گذشت 17 سال از پایان جنگ ایران و عراق – اثرات این جنگ خانمانسوز همچنان آبادان را در بر گرفته و با نظاره کردن نقاط مختلف شهر میتوان به این واقعیت پی برد. آبادان امروز در معظلات اجتماعی قوطه میخورد . فقر – اعتیاد – تکدی گری – فحشا – ایدز- نا امنی اجتماعی و اقتصادی – نبود امکانات اولیه زندگی – وجود فاصله طبقاتی بسیار بالا – از جمله این معظلات به شمار می آید. و این در حالی است که هم اکنون پالایشگاه آبادان 50 درصد بنزین کشور را تامین میکند. و بندر آبادان سالانه حدود 120 میلیون دلار درآمد زایی برای کشور دارد. RE: تاریخچه آبادان - MOZHGAN - 2014-08-22 RE: تاریخچه آبادان - MOZHGAN - 2014-08-22 RE: تاریخچه آبادان - MOZHGAN - 2014-08-22 سینماهای آبادان به روایت آمار/ شهر نفت و فیلم ایمان پاکنهاد تاریخ ایرانی: وقتی سینما رکس در آبادان با تماشاچیانش سوخت، خیلیها تصمیم گرفتند دیگر به سینما نروند. سال ۵۷ بود و مردم هنوز نمیدانستند شش ماه بعد قرار است همه چیز زیر و رو شود. قبل از انقلاب، آبادان را شهر سینماها میگفتند. قلب نفتی ایران، آن سالها بعد از تهران بیشترین تعداد سینماها را داشت. سینما رکس که سوخت، انقلاب شد و بقیهٔ سینماهای آبادان هم یواش یواش تعطیل شدند: نه مردم مثل قبل به سینما میرفتند و نه شهر، تاب سینما داشت. عمر سینما در آبادان برابری میکند با عمر بلند پالایشگاه نفت. انگلیسیها در سالهای اول ورودشان به آبادان یک دستگاه آپارات برای نمایش فیلم آوردند و در محله «بریم» یک سینمای روباز بسیار کوچک خاص خودشان ساختند. محلهٔ «ابو ابراهیم» که انگلیسیها به دلیل سختی تلفظش به آن «بریم» میگفتند، ویژهٔ خود انگلیسیها و البته کارکنان رتبه بالای شرکت نفت بود. هنوز هم همینطور است با این تفاوت که از انگلیسیها فقط معماری خانههایشان بجا مانده و از خودشان اثری نیست. ایرانیها و هندیهای آن موقع آبادان از تماشای فیلم در این فیلمخانه محروم بودند و آنها را به این سینما راه نمیدادند. بعدها یک سینمای سیار به آبادان آوردند که «... نقاط مختلف آبادان آن روز، به میدانها و کوچهها میبردند و فیلمهای بهداشتی را نشان میدادهاند و ترقیات بریتانیای کبیر را» به نمایش میگذاشتند. سال ۱۳۱۱ هجری شمسی سینما «شیرین» در منطقهٔ شهری آبادان تاسیس شد و از همان ابتدا تماشای فیلم در آبادان طرفداران زیادی پیدا کرد. سال ۱۳۲۴ هم شرکت نفت سینما تاج را ساخت. سینما تاج سابق که اکنون هم در آبادان پا برجاست، معماری انگلیسی دارد. برای ساختن این سینما همه چیز حتی آجرهایش را هم از لندن آوردند. تا سال ۱۳۵۷ جمعاً ۱۵ سینما در آبادان ساخته شد: تاج، نفت، گلستان، بهمنشیر و پیروز وابسته به شرکت نفت بود و بقیه برای استفادهٔ عموم آزاد: شیرین، خورشید، رکس، متروپل، نیاگارا، شهناز، ساحل، ایران، کیهان و سهیلا. پیش از آنکه سینما رکس را آتش بزنند و آدمها را زنده زنده بسوزانند، قرار بود سینمای دیگری آتش بگیرد. حسین تکبعلیزاده، متهم ردیف نخست دادگاه عاملان آتشسوزی سینما رکس که اعدام شد، در اعترافاتش عنوان کرده بود که با همدستانش میخواستند سینما سهیلا را آتش بزنند. اما «تینر فوری بود» و قبل از آنکه آتش بگیرد، بخار شد. برنامهها به هم خورد و عاقبت رکس آتش گرفت. عبدالعلی لهساییزاده در کتاب «جامعهشناسی آبادان» دربارهٔ سینماهای آبادان نوشته است: «... از نظر طبقهبندی شهرداری، پنج سینمای شهر درجه دو و پنج سینما درجه ۳ بودند. سینماهای شرکت نفت از لحاظ درجهبندی اینگونه بود: تاج، نفت و گلستان درجه یک و بهمنشیر و پیروز درجه ۲ بودند. از نظر گنجایش هم، سینما تاج ۱۱۷۸ نفر، گلستان ۲۵۰ نفر، نفت ۱۰۰۰ نفر و سینما بهمنشیر ۹۰۰ نفر ظرفیت داشتند.» اما در مجموعه تحقیقاتی که دفتر پژوهشها و برنامهریزی فرهنگی در اردیبهشت سال ۱۳۵۷ دربارهٔ استان خوزستان انجام داد، سینماهای شهر آبادان نیز مورد پژوهش قرار گرفت. در کتابی که با عنوان «بررسی مراکز فرهنگی شهرهای استان خوزستان- کتاب چهارم» بر اساس آمار سال ۵۷ منتشر شده، چنین آمده است: «در شهر آبادان، مجموعاً ۱۵ سینما مورد شناسایی گروه اطلاعات و آمار خوزستان قرار گرفت با این تذکر که مشخصات ۸ سینما در اختیار پرسشگران این مرکز قرار نگرفت (۵ سینما به اسامی تاج، نفت، گلستان، بهمنشیر و پیروز به سبب وابسته بودن به شرکت نفت، ۳ سینما به اسامی نیاگارا، شهناز و ساحل به سبب تعطیل بودن در زمان بررسی).» به همین دلیل هم پژوهشها بر مبنای ۷ سینمای دیگر انجام شد: «۷ سینمای آبادان با ۵۱۲۰ متر مربع سطح کل و ۴۹۸۰ متر مربع سطح زیربنا به ترتیب ۰/۸۹ درصد از سطح کل و ۲/۳۸ درصد از سطح زیربنای مراکز فرهنگی شهر آبادان را شامل میشوند. بیشترین سطح اشغال شده توسط این مراکز ۱۵۰۰ متر مربع و کمترین سطح ۴۲۰ متر مربع است. با توجه به اینکه به استثنای یک سینما که ۱۴۰ متر مربع فضای آزاد در اختیار دارد، تمام سطح اشغال شده توسط این مراکز مربوط به سطح زیربنا است.» گنجایش سینماهای شهر آبادان از ۶۸۰ صندلی که کمترین تعداد تا ۱۰۰۰ صندلی که بیشترین تعداد است متفاوت بوده است. از تأسیس اولین سینمای آبادان تا سال ۱۳۴۶ که آخرین سینمای این شهر تاسیس شد، ۵ سینمای دیگر در این شهر شروع به فعالیت کردهاند. در ادامهٔ پژوهشهای مربوط به سینماهای آبادان چنین آمده است: «از نظر نحوه تصرف، ۴ سینما ملکی و ۳ سینما استیجاری بوده است. از نظر طبقهبندی شهرداریها ۵ سینما درجه ۲، و ۲ سینما درجه ۳ شناخته شدهاند. از نظر زمان نمایش فیلم (سانس) ۴ سینما دارای ۴ نوبت نمایش و ۳ سینما دارای ۵ نوبت نمایش بودهاند. نوع فیلمهای مورد نمایش از لحاظ کشور سازنده فیلم بدین ترتیب بوده که ۳ سینما اقدام به نمایش فیلمهای خارجی میکردهاند و ۴ سینما، هم فیلمهای خارجی و هم فیلمهای ایرانی نمایش میدادهاند. فیلمهای خارجی نمایش داده شده در این سینماها به ترتیب اولویت ساخت کشورهای ایتالیا، آمریکا، ژاپن، هندوستان، چین (هنگکنگ)، انگلستان و فرانسه بودهاند.» بر اساس همین پژوهش «اداره امور سینماهای آبادان توسط ۴۴ کارمند مرد شامل ۷ تن مدیر سینما، ۴ تن مدیر داخلی، ۷ تن آپاراتچی، ۱۲ تن کنترلچی و راهنما، ۵ تن بلیط فروش و ۹ تن سرایدار و نظافتچی و متصدی بوفه صورت میگرفته است. با توجه به اینکه سن تمام این کارکنان بین ۱۶ تا ۷۰ سال متفاوت بوده و میزان تحصیلاتشان (به استثنای نظافتچیها که بیسواد بودهاند) از ششم ابتدایی تا دیپلم متوسطه متفاوت بوده است.» اما در کتاب «جامعهشناسی آبادان» اطلاعات دیگری مربوط به اینکه کدام سینما در کجای شهر قرار گرفته و مخاطبانشان از چه قشری بودند، به چشم میخورد. از جمله اینکه سینما تاج سابق و «نفت» فعلی در محله بوارده جنوبی مخصوص کارمندان شرکت نفت بود و بقیه حق ورود به آن را نداشتند. فیلمهای آن عمدتاً خارجی بود که برخی از آنها به زبان اصلی پخش میشد. از سال ۱۳۵۴ که به علت بالا رفتن کیفیت فیلمهای فارسی، هفتهای یک فیلم فارسی پخش میشد، در سینما تاج نظم خاصی برقرار بود و سینما دارای یک بار بود. سینما بهمنشیر و پیروز مخصوص کارکنان شرکت نفت و اعضای خانوادههای آن بود. این دو سینما روباز بودند. سینماهای گلستان و نفت هم به اعضای باشگاههای گلستان و نفت اختصاص داشت. در این سینماها انواع فیلمها بر اساس نیاز و سلیقهٔ مخاطبان به نمایش در میآمد. در سینماهای شرکت نفت فیلمهای درجه اول خارجی نمایش داده میشد و در سینماهای شهر نیز از فیلمهای تجاری داخلی و خارجی گرفته تا فیلمهای اجتماعی- سیاسی به زبان فارسی نمایش داده میشد. «گوزنها» ساختهٔ مسعود کیمیایی یکی از همان فیلمهای اجتماعی- سیاسی بود که روز آتش گرفتن سینما رکس در حال اکران بود. سینماهای آبادان همیشه مملو از جمعیت بود. تابستانها هر ماهه بیش از ۷۵ هزار بلیت در سینماهای شرکت نفت و ۷۰ هزار بلیت در سینماهای شهر به فروش میرسید. حالا و در این روزها تنها سینمای فعال شهر سینما «نفت» است. همان که آجرهایش هم از انگلیس آمد. همان که دادگاه عاملان آتشسوزی سینما رکس آنجا برگزار شد. جدول زیر را نگاه کنید. آماری است رسمی از مشخصات سینماهای آبادان که سال ۵۷ تهیه و سال ۶۴ منتشر شده است. در این جدول تعداد صندلیهای سینما رکس ۶۸۰ تا عنوان شده است. میگفتند ۲۸ مرداد ۵۷ که «گوزنها» در این سینما اکران میشد، بیشتر از تعداد صندلیها بلیت فروش رفته بود...
|