با هم بخنديم .... - نسخهی قابل چاپ +- انجمن بانیان بهبودی (http://forum.banianbehboodi.ir) +-- انجمن: سرگرمی و شنیدنی (http://forum.banianbehboodi.ir/forumdisplay.php?fid=268) +--- انجمن: دنیای اس ام اس (پیامک) SMS (http://forum.banianbehboodi.ir/forumdisplay.php?fid=269) +---- انجمن: بامزه (http://forum.banianbehboodi.ir/forumdisplay.php?fid=274) +---- موضوع: با هم بخنديم .... (/showthread.php?tid=6127) |
با هم بخنديم .... - Arghavan - 2014-08-29 غضنفر توي هواپيما نشسته بوده مي بينه : دور و بري هاش يكي يك لبتاب داارن _ يكي آي پد داره و يكي با آيفونش مشغوله .... ميخواسته جلوي آنها كم نياره ... يك تيكه كاغذ رو طوري توي جيبش ميذاره كه فقط قسمت كمي كاغذ توي جيبش بوده و بقيه كاغذ بيرون بوده .... مهماندار داشت رد ميشد به غضنفر ميگه : آقا !!! كاغذتون از جيبتون نيفته .... غضنفر خيلي خونسرد به كاغذ نگاه كرد و گفت : آه ......برام فكس آومده .. RE: با هم بخنديم .... - mohsen..yazd - 2014-09-18 ﯾﮏ ﺭﻭﺯ ﺷﯿﺮﯼ ﺑﻪ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﺁﻫﻮﯾﯽ ﺩﻭﯾﺪ ﺁﻫﻮ ﺩﻭﯾﺪ ﻭ ﺩﻭﯾﺪ ﺳﭙﺲ ﺍﯾﺴﺘﺎﺩ ﻭ ﺑﻪ ﺷﯿﺮ ﮔﻔﺖ : ﺑﺲ ﺍﺳﺖ ﺑﯽ ﺭﺣﻤﯽ ﻫﻤﺶ ﺷﮑﺎﺭ ﻣﯽ ﮐﻨﯽ ﯾﮏ ﺑﺎﺭ ﻫﻢ ﻋﺸﻖ ﺭﺍ ﺗﺠﺮﺑﻪ ﮐﻦ ﻫﯿﭽﯽ ﺩﯾﮕﻪ ﻓﺮﺩﺍﺵ ﺷﯿﺮﻭ ﺩﯾﺪﻥ ﺩﺍﺭﻩ ﮐﺎﺭﺕ ﺷﺎﺭﮊ ﻣﯿﺨﺮﻩ !
RE: با هم بخنديم .... - mohsen..yazd - 2014-09-18 من چشمم به دوربین مداربسته های مغازه ها می افته ناخودآگاه حرکاتم مشکوک میشه! RE: با هم بخنديم .... - mohsen..yazd - 2014-09-18 به مامانم میگم : مامان جورابای من رو تختم بود چکارشون کردی ؟؟ میگه : چه بدونم حتما گذاشتی تـو فیسبوکت
RE: با هم بخنديم .... - mohsen..yazd - 2014-09-18 تو کافى شاپ
دختره دستشو گذاشته بود رو دست پسره و آروم لبخند میزدند... منم این یکى دستمو گذاشتم رو اون یکى دستم اما اصلأ خنده نداشت ملت به چه چیزایى میخندنا!!!!!! RE: با هم بخنديم .... - Arghavan - 2014-10-07 اموزگار مي پرسه : بعد از اينكه حضرت يونس توسط نهنگ بلعيده شد ، چه اتفاقي افتاد ؟ دانش اموز ميگه : بعدش سازماني تشكيل شد به نام : يونس كو ؟ كه هنوز هم مقر ان در سازمان ملل موجود است . مرد : اين لباسا چيه دوباره رفتي خريدي ؟ زن : آخه شيطون گولم زد ، گفت : بهم مياد .... مرد : مگه نگفتم هر وقت شيطون داشت گولت ميزد ، بگو : دور شو ....دور شو ... زن : گفتم ، ولي ميگفت از دور خيلي بيشتر بهت مياد .... استاد سر كلاس داشت اسمها را ميخوند ... بعد رسيد به اسم يه دختر به نام " بارانه " پرسيد : حالا چرا بارانه ؟؟؟ دختر با عشوه گفت : آخه روز تولدم هوا باراني بوده .... يهويي يكي از ته كلاس گفت : شانس آوردي آبجي كه آفتابي نبود وگرنه ميشدي ... آفتابه !!!... RE: با هم بخنديم .... - Arghavan - 2014-10-09 دوستم را بعد از چند سال ديدم ...از زندگيش پرسيدم و اينكه ازدواحج كرده يا نه .. گفت : آره ، پرسيدم با كي ؟؟ گفت : ميسكا اسايش رو ميشناسي ؟ .. ذوق زده گفتم : آره ...گفت : من با برادرش ازدواج كردم ، اسمش هيچگاه آسايش ه .. RE: با هم بخنديم .... - Arghavan - 2014-10-09 RE: با هم بخنديم .... - mohammad - 2014-10-09 شب امتحان توی خوابگاه دختران : ای وای وقت نیست دور پنجم رو بخونم شب امتحان توی خوابگاه پسران : نامرد شاه پیک دست من بود چرا بریدی RE: با هم بخنديم .... - Arghavan - 2014-10-12 اينم عمه برسلي.... |