آیا تجربه دیگران در زندگی ما کاربردی دارد؟؟؟ - نسخهی قابل چاپ +- انجمن بانیان بهبودی (http://forum.banianbehboodi.ir) +-- انجمن: انجمن هم وابستگان گمنام CODA (http://forum.banianbehboodi.ir/forumdisplay.php?fid=5) +--- انجمن: نشریات و مطالب مربوط به وابستگان (http://forum.banianbehboodi.ir/forumdisplay.php?fid=321) +--- موضوع: آیا تجربه دیگران در زندگی ما کاربردی دارد؟؟؟ (/showthread.php?tid=6159) |
آیا تجربه دیگران در زندگی ما کاربردی دارد؟؟؟ - mehdiast - 2014-09-07
موضوع: آیا تجربه دیگران در زندگی ما کاربرد دارد؟ - یک اتفاق با یک کیفیت هرگز در دنیا دو بار اتفاق نمی افتد؛ اما بعضی از تجربیات می تواند بازدارنده باشد؛ شاید از دور دو مسئله شبیه به هم به نظر برسد اما در عمق متفاوت است. - تجربه ها شخصی هستن و متفاوت فقط در مواردی میشه از آنها کمک گرفت. - انسان های عاقل از تجربه دیگران استفاده می کنند. - بعضی از مسائل رو میشه از تجربه دیگران استفاده کرد و نیازی نیست شخصا" تجربه کنیم.. اما بعضی مسائل رو حتما" باید خودمون تجربه کنیم. - تنها توی موارد خاص میشه از تجربه دیگران استفاده کرد ولی گوش دادن به تجربیات دیگران میتونه کمک مناسبی باشه تا تجربه ای بهتر داشته باشیم وگاهی اوقات از تجربه کردن مواردی که باعث بوجود اومدن مشکلات در زندگیمون بشه جلوگیری کنیم. - درواقع چون آدما با هم متفاوتند، تجربه هاشونم با هم فرق داره، در یک موقعیت یکسان دو آدم مختلف، دو تجربه متفاوت دارن.. به همین دلیل همیشه نمی تونیم تجربه دیگران رو به کار ببریم.. اما در مسائل دنیایی تر مثل کار، سرمایه گذاری، مشکلات حقوقی و چیزایی از این قبیل بهتره از تجربه دیگران استفاده کنیم؛ ولی در مسائل معنوی تر، مثل عشق، مذهب، اخلاق، ارتباط با خدا و... تجربه دیگران کاربردی نداره و هرکسی باید راه خودشو پیدا کنه. [font=comic sans ms][size=medium]ont]
RE: آیا تجربه دیگران در زندگی ما کاربردی دارد؟؟؟ - mohsen..yazd - 2014-09-07 ما در گذشته دائماً در یک چرخه معیوب قرار گرفته بودیم و مرتباً اشتباهات خود را تکرار میکردیم و نمی توانستیم از تجربیات تلخ خود نتیجه معقولی بگیریم و عدم سلامت عقل تمامی قسمت های زندگی ما را تیره و تار کرده بود ، بطورمثال ؛ حرف گوش نمیکردیم ، مشورت نمیکردیم ، راهنمایی از کسی نمی گرفتیم ، در زندگی کاملاً از خود راضی و خود محور بودیم ، همیشه با عدم صداقت و دروغ زندگی میکردیم و از تجربه های درد آور خود نه تنها درس نمی گرفتیم بلکه در نهایت نادانی باز آنها را تکرار میکردیم . اما اکنون که در راستای بهبودی قرار گرفته ایم بسیاری از کارهای ناعاقلانه خود را کنار گذاشته و شاهد نشانه های از برگشت سلامت عقل در خود می باشیم بطور مثال ؛در زندگی با افراد صاحب نظر مشورت میکنیم - سعی میکنیم از دورغ گفتن و ناصداقتی پرهیز کنیم - از الگوهای بد دوری میکنیم - با فروتنی خود را از خود محوری دور میکنیم – حرف گوش میکنیم - در روند بهبودی صبوری میکنیم و . . .سلامت عقل یعنی تکرار نکردن اشتباهات و از تجربه خود و دیگران استفاده کردن .سلامت عقل یعنی تغییر باورهای منفی و مخرب به باورهای خوب و سازنده .سلامت عقل یعنی انتخاب الگوهای مناسب .سلامت عقل یعنی اینکه بگوئیم دانسته هایمان کافی نیست و باید آگاهی خود را ارتقاء بدهیم . |