انجمن بانیان بهبودی
آرامشي با طعم خدا - نسخه‌ی قابل چاپ

+- انجمن بانیان بهبودی (http://forum.banianbehboodi.ir)
+-- انجمن: انجمن معتادان گمنام NA (http://forum.banianbehboodi.ir/forumdisplay.php?fid=1)
+--- انجمن: مشارکت و حال و احساس روزانه (http://forum.banianbehboodi.ir/forumdisplay.php?fid=165)
+--- موضوع: آرامشي با طعم خدا (/showthread.php?tid=6231)

صفحه‌ها: 1 2 3 4 5


RE: آرامشي با طعم خدا - sadaf - 2014-12-14

خداوندا 
دقيق يادم نيست آخرين بار کي خود را پيدا کردم ...
اما خوب يادم هست هرگاه گم شدم ، 
دستم در دست تو نبود ....!!!!



RE: آرامشي با طعم خدا - sadaf - 2014-12-14

خداوندا
تو خيلي بزرگي و من خيلي کوچک 
ولي جالب اينجاست 
تو به اين بزرگي من کوچک را فراموش نمي کني 
ولي من به اين کوچکي تو را فراموش کرده ام .....!!!!!!!

 


RE: آرامشي با طعم خدا - Atlas - 2014-12-16

[تصویر:  www.arameshisabz.blogfa.com__129_.gif]



RE: آرامشي با طعم خدا - Rzh - 2014-12-16

چه کسی می گوید جاذبه رو به زمین است ؟؟؟
من کسانی را دیدم که فارغ از هر کششی رفته اند تا بالا ، تا اوج …
آری ؛ جاذبه رو به خداست !!!



RE: آرامشي با طعم خدا - Rzh - 2014-12-16

گاهی فکر میکنیم خدا فراموشمون کرده ، صدامون رو نمیشنوه … دیگه دوستمون نداره !
غافل از اینکه همین نفسی که همین لحظه میکشیم بزرگترین و محکمترین سند دنیاست برای اثبات اینکه خدا هنوزم دوستمون داره !!!



RE: آرامشي با طعم خدا - sadaf - 2014-12-25

[تصویر:  477474-14.jpg]



RE: آرامشي با طعم خدا - Atlas - 2014-12-25

[تصویر:  1_thumb.jpg]



RE: آرامشي با طعم خدا - Rzh - 2014-12-27

حیفم آمد که صبح را ،با نفس خوب خدا هــا " نکنم ! بیت بی معنی من بودن " را ،با غزلهای صدا مــا " نکنم ! 

حیفم آمد که در این روز دل انگیز خدا...
گره ی کوچکی از قلبی را ،به سرانگشت دعا وا نکنم!  


RE: آرامشي با طعم خدا - Atlas - 2014-12-29

خدا .... 
ان حس زیبایی است که

در
تاریکی صحرا زمانیکه هراس مرگ می دزدد

سکوتت را یکی همچون نسیم دشت می گوید:
        

   کنارت
هستم ای تنها ......


و دل ارام می گیرد....

 


RE: آرامشي با طعم خدا - sadaf - 2015-01-07

ﺧﺪﺍ ﻫﻤﯿﻦ ﺟﺎﺳﺖ؛ ﻧﯿﺎﺯﯼ ﺑﻪ ﺳﻔﺮ ﻧﯿﺴﺖ...
 
ﺧﺪﺍ ﻫﻤﺎﻥ ﮔﻨﺠﺸﮑﯽ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺻﺒﺢ ﺑﺮﺍﯼ ﺗﻮ ﻣﯽﺧﻮﺍﻧﺪ...
ﺧﺪﺍ ﺩﺭ ﺩﺳﺘﺎﻥ ﻣﺮﺩﯼ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﻧﺎﺑﯿﻨﺎﯾﯽ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺧﯿﺎﺑﺎﻥ ﺭﺩ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ...
ﺧﺪﺍ ﺩﺭ ﺍﺗﻮﻣﺒﯿﻞ ﭘﺴﺮﯼ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﻣﺎﺩﺭ ﭘﯿﺮﺵ ﺭﺍ ﻫﺮ ﻫﻔﺘﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﺩﺭﻣﺎﻥ ﺑﻪ ﺑﯿﻤﺎﺭﺳﺘﺎﻥ ﻣﯽ ﺑﺮﺩ...
ﺧﺪﺍ ﺩﺭ ﺟﻤﻠﻪ ﯼ “ ﻋﺠﺐ ﺷﺎﻧﺴﯽ ﺁﻭﺭﺩﻡ” ﺍﺳﺖ...
ﺧﺪﺍ ﺧﯿﻠﯽ ﻭﻗﺖ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺍﺳﺒﺎﺏ ﮐﺸﯽ ﮐﺮﺩﻩ ﻭ ﺁﻣﺪﻩ ﻧﺰﺩﯾﮏ ﻣﻦ ﻭ ﺗﻮ...
ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﮐﻠﯿﺪﻫﺎﯼ ﮔﻨﺠﯿﻨﻪ ﻫﺎﯼ ﺧﻮﯾﺶ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺩﺳﺘﺎﻥ ﺗﻮﮔﺬﺍﺷﺘﻪ ﺍﺳﺖ...
ﭼﺮﺍ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺗﻮ ﺍﺟﺎﺯ ﻩ ﺩﺍﺩﻩ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺍﻭ ﺑﺨﻮﺍﻫﯽ.
ﭘﺲ ﻫﺮﮔﺎﻩ ﺑﺨﻮﺍﻫﯽ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﯽ ﺩﺭﻫﺎﯼ ﻧﻌﻤﺘﺶ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺩﻋﺎ ﺑﮕﺸﺎﯾﯽ...
ﻭ ﺭﯾﺰﺵ ﺑﺎﺭﺍﻥ ﺭﺣﻤﺘﺶ ﺭﺍ ﻃﻠﺐ ﮐﻨﯽ . . .
[تصویر:  01aa7cbfc068804f5c017c1778804d07.jpg]
خدایا...

حتی اگر باران غصه از ابرت ببارد...

زیر چتر محبت تو هرگز خیس نخواهم شد...

زیر چتر عشق تو چگونه می توانم از باران بلا و دردهایم بگویم??

چتر تو امن تر از آن است كه چیزی بتواند آن را خرد كند...

مهربان من چتر محبتت را از من نگیر...

تو خود می دانی كه چقدر ناتوانم و ضعیف در برابرت..