انجمن بانیان بهبودی
50دانش و تجربه من چگونه بر کار کردن این قدم اثر گذاشت ؟ - نسخه‌ی قابل چاپ

+- انجمن بانیان بهبودی (http://forum.banianbehboodi.ir)
+-- انجمن: انجمن معتادان گمنام NA (http://forum.banianbehboodi.ir/forumdisplay.php?fid=1)
+--- انجمن: قدمهای دوازده گانه معتادان گمنام (راهنمای کارکرد قدم) (http://forum.banianbehboodi.ir/forumdisplay.php?fid=233)
+---- انجمن: قدم دوم (راهنمای کارکردقدم) (http://forum.banianbehboodi.ir/forumdisplay.php?fid=235)
+---- موضوع: 50دانش و تجربه من چگونه بر کار کردن این قدم اثر گذاشت ؟ (/showthread.php?tid=637)



50دانش و تجربه من چگونه بر کار کردن این قدم اثر گذاشت ؟ - mehdiast - 2013-10-21

دانش و تجربه من چگونه بر کار کردن این قدم اثر گذاشت ؟



RE: 50دانش و تجربه من چگونه بر کار کردن این قدم اثر گذاشت ؟ - mahla - 2013-10-22

باعث شد آنها را مورد تجزیه وتحلیل قرار داده و آنهایی را که بدرد نمیخورد دور ریخته و آنهایی که خوب بود حفظ کنم و همیشه با قدم دو در تماس باشم و سعی کنم این دانش را مورد استفاده قرار دهم تا باورم به خداوند و قدرتش رشد کند و ایمانم قویتر گردد



RE: 50دانش و تجربه من چگونه بر کار کردن این قدم اثر گذاشت ؟ - meshki - 2013-11-22

تمام تجربه های من در گذشته به عنوان کارهای نا عاقلانه ی من سرمایه ای عظیم برای بقا و تضمین بهبوده ام می باشد هر چه بهتر بجربه ی گذشته را درک نمایم در بهبودی ام تاثیر گذارتر خواهد بود اگر دانش و تجربه ی گذشته عدم اعتماد و عملکرد نشانه ای از عدم سلامت عقل بود اگر دردها و اشتباهات گذتشه نبود هیج وقت این قدم را درک نمی کردم امرذئز با اگاهی و دورنمایی از گذشته ی منفی و مخرب خود سعی در برگشت سلامت عقل دارم و از نیرویی که در قدم بعدی بیشتر با او اشنا خواهم شد در خواست کمک می نمایم


RE: 50دانش و تجربه من چگونه بر کار کردن این قدم اثر گذاشت ؟ - amirjavadi - 2020-11-07

50-هرگاه تجربه ودانش راباهم تلفیق کنیم آگاهی ایجادمیشودوبااین آگاهی واردمسیربهبودی میشویم و از حق انتخاب هایمان بدرستی استفاده کنیم وهمین آگاهی درقدم2بمن کمک کردتادرروندایمان آوری قراربگیرم واثرات برگشت سلامت عقل واعتمادورابطه بانیروی برتررابررسی کنم کارهایم رادرگذشته بدون درنظرگرفتن پیامدهایش انجام میدادم اماالان اگرآگاهی نداشته باشم حتما باشخص واردبه آن کارمشورت میکنم وعواقب آنرا درنظرمیگیرم دست ازخودمحوریهاوآرزوهای محال وغیرممکن برداشته ام وبایدتغییرکنم واقع بین وواقع گراشده ام پذیرفته ام که عاجزم وباید دریچه افکارم رابازنگه دارم تاتجربه رادوباره تجربه نکنم واززیرچترعجزم خارج نشوم دانش وتجربه من بایدهمراه بااصول روحانی برنامه باشدبایدخدامحوربشوم?