چرا تصمیم گیری در قدم سوم محور اصلی میباشد؟ - نسخهی قابل چاپ +- انجمن بانیان بهبودی (http://forum.banianbehboodi.ir) +-- انجمن: انجمن معتادان گمنام NA (http://forum.banianbehboodi.ir/forumdisplay.php?fid=1) +--- انجمن: قدمهای دوازده گانه معتادان گمنام (راهنمای کارکرد قدم) (http://forum.banianbehboodi.ir/forumdisplay.php?fid=233) +---- انجمن: قدم سوم (راهنمای کارکرد قدم) (http://forum.banianbehboodi.ir/forumdisplay.php?fid=236) +---- موضوع: چرا تصمیم گیری در قدم سوم محور اصلی میباشد؟ (/showthread.php?tid=651) |
چرا تصمیم گیری در قدم سوم محور اصلی میباشد؟ - NASIB - 2013-10-24 بخاطر اینکه همیشه برای من تصمیم گرفته شده است توسط خانواده ام و یا دوستانم و یا بیماریم.و چون تصمیمات من اگر اقدام به عمل نداشته باشد هیچ دستاوردی ندارد.برای من که سالها سعی کرده ام خودم مدیر و کارگردان باشم تصمیم گرفتن برای سپردن به خدا سخت بنظر می امد RE: چرا تصمیم گیری در قدم سوم محور اصلی میباشد؟ - sadaf - 2013-10-30 به این علت که قسمت مهم برداشتن قدمها تصمیم گیری است البته تصمیم گیری باید با عمل همراه باشد . قدمهای 12 گانه تئوری نیست بلکه ابزارهای مهم زندگی روحانی و توانایی مشکلات زندگی طبق شرایط زندگی است . RE: چرا تصمیم گیری در قدم سوم محور اصلی میباشد؟ - meshki - 2013-11-22 تصمیم گیری قلب تپیده قدم سوم است تمایل محور اصلی تصمیم گیری است اغلب ما نمی خواهیم مسوولیت روزمره ی کارهایمان را بپذیریم برای همین اصلا تصمیم نمی گیریم تصمیم گیری : به وجود اوردن یک فکر و اقدام وعمل نسبت به ان است در گذشته تصمیم گیری بر پایه بی ایمانی خود محوری و باورهای قدیمی بود ولی امروز از روی اگاهی و برای هدفی مشخص تصمیم می گیریم در گذشته دیرگان برای ما تصمیم می گرفتند و خود نیز هرازگاهی این تصمیم را به گرن دیگران می انداختیم که در مواقع لزوم بتوانیم منکر ان شویم . امروز برای داشتن زندگی سالم تصمیم به کمک از خداوند می گیریم برای شروع هر کار نیاز است تا تصمیم بگیریم یعنی از نظر روحی و فکری امادگی کامل داشته باشیم و تا تصمیم نگیریم هیچ اقداتم و عملی را به دنبال نخواهد داشت RE: چرا تصمیم گیری در قدم سوم محور اصلی میباشد؟ - mohammad - 2014-06-30 تصمیم گرفتن در راس امورهاست با اراده خود چون قبلا اراده نداشتم .همه آن خود خواهی بود .قبلا تصمیم ما تابع اجبار بود .کارهای گذشته من همیشه از سر اجبار بود و رفتارهایم اجباری و احساسات و حس لذت طلبی من را مجبور به خیلی از کارها می کرد .
اما برای این محور اصلی می باشد که اولین بار با آگاهی روشن بینی و اراده و اختیار داشتن حق انتخاب برای خودم تصمیمی اساسی می گیرم و از این پس در تمام امور زندگی حق انتخاب دارم .و دیگر به خاطر اجبار و نواقصم کاری انجام نمی دهم و از حق انتخاب خود استفاده می کنم RE: چرا تصمیم گیری در قدم سوم محور اصلی میباشد؟ - abbas.dt - 2014-07-15 چون من در گذشته ادمي خودمهور و خودخواهبودم وهميشه از روي اراده شخصي خودم حركت ميكردم وبا همين اراده شخصي تصمي مات ديوانه وار ميگرفتم چون تصميمي كه ميگرفتم مشورتي در كارم نبودو هميشه به بنبست ميخوردم واين بنبست خوردنم را گردن خدا وحكومت مي انداختم وامروز حق انتخاب دارم به واسطه حقه انتخاب تسليم بودن قدم يك مشورت قدم دو وتصميم گيري قدم سوم را به اجرا درمي اورم RE: چرا تصمیم گیری در قدم سوم محور اصلی میباشد؟ - mohsen..yazd - 2014-12-19 تمام اعمال و اتفاقات در زندگی ما بر اساس تصمیماتیست که میگیریم . و لذا زندگی گذشته ما به این دلیل آشفته بود که تصمیمات ما را در زندگی ، بیماری میگرفت . حتی تصمیمات خوب گذشته ما یا القائی بودند و یا تحمیلی بودند یعنی تصمیماتی بودند که مال خود ما نبودند و بیشتر به ما دیگران دیکته میکردند ، بنابراین ، ما نسبت به آن تصمیمات احساس مسئولیت و یا در مقابل آنها خود را متعهد نمیدیدیم ، ویا ما با نداشتن سلامت عقل و بر اساس ذائقه و طبع بیماری ، تصمیماتی را میگرفتیم که امروز شاهد ویرانگرهای تصمیمات مخرب گذشته خود هستیم . ما امروز بر اثر آشفتگی و رنج و عذابی که در گذشته کشیده ایم متوجه و به این درک رسیده ایم که در هر زمینه ایی تصمیم گرفتن چقدر میتواند نقش اساسی و محوری داشته باشد ، در واقع تاوان تصمیمات دیوانه وار گذشته تا چه اندازه توانست زندگی ما رابه اضمحلال و نابودی بکشد . بنابراین ، تصمیم گیری در واقع عامل اصلی و اساسی هر انگیزه و هدفی میباشد . یعنی تصمیم گیری نقطه محوری هر حرکت برای دست یافتن به خواسته های ما میباشد ، بنابراین هرچقدر تصمیم گیری ما دارای فاکتورهای از قبیل ؛ تعمق و جدیت و آگاهی و بخصوص شناخت از مزایا و یا منافع حاصل از آن تصمیم بیشتر باشد در واقع قوه محرکه تصمیم ما فعالتر می شود . اما ، اینک در آستانه بهبودی به نقطه ایی رسیده ایم که میخواهیم بدون دخالت بیماری و به دور از خودمحوری و از روی روشن بینی و با فروتنی و تمایل و همچنین بر اساس مشورت و خرد جمعی تصمیم مهمی را در زندگی خود بگیریم ، تصمیمی که پیشروندگی فرایند بهبودی ما به استحکام و پایه های آن بستگی دارد . در واقع اصلی ترین و مهمترین ستون و پایه در فرایند بهبودی بستگی به نوع تمایل و تعمق و شناخت ما در رابطه با تصمیم گیری دارد ، لذا تصمیم گیری عامل بسیار مهم و نقطه عطف و به عبارت دیگر محور اصلی این قدم و بهبودی ما را شکل میدهد ، بنابراین میطلبد ما آگاهیها و شناخت خود را نسبت به مفاهیم و ماهیت و عوامل موثر برای یک تصمیم گیری منطقی و سالم را در خود افزایش دهیم و همینطور آموزش های لازم برای درک بیشتر و مهارت های موثر در این مفهوم را در خود ارتقا دهیم . بدیهست دستاوردهای ما از این قدم بستگی کامل به نحوه و چگونگی تصمیم گیری ما دارد . اما نباید فراموش بکنیم که در هرحال ، تصمیم گیری فعلی ما در صورتیکه بهبودیمان پیشرونده باشد طبیعتاً رشد و به اقتضا فهم و شعورمان تعالی میابند ، و لذا ارکان و پایه های تصمیم در این روند محکمتر و سطح و میزان ما در رابطه با این تصمیم گسترش میباند . RE: چرا تصمیم گیری در قدم سوم محور اصلی میباشد؟ - خورشید - 2016-03-14 تصمیم گیری مرا یاد روزهایی می اندازد که تصمیم می گرفتم از شنبه قطع مصرف کنم! گرفتن تصمیم و ایستادن پای تصمیمی که گرفته ام جزو ویژگی های من نبوده. در قدم 3 تصمیم می گیرم برای زندگی خارج از کنترل خودم و برای عقل ناسالم خودم کاری انجام دهم. نمی تونم برای کار به این مهمی کم بذارم. RE: چرا تصمیم گیری در قدم سوم محور اصلی میباشد؟ - داود - 2018-09-07 تصمیم گیری مهارتی است که من سالها با آن بیگانه بودم وبهترین تصمیمات من در چارچوب بیماری اعتیاد بود و نهایتا چنین زندگی را برایم رقم زد وهمانطور که کتاب میگوید اغلب تصمیمات زندگی من توسط مراجع قضایی دوستان و اطرافیان گرفته میشد و من ناچار به اجرای آن بودم.محور اصلی بودن تصمیم گیری در قدم سه تعهد را بمن می اموزد . من امروز مسئول بهبودی خودم هستم ودر این راستا باید تصمیمهای اساسی همراه با تعهد بگیرم تا بتوانم در آینده ضمن مشورت تصمیمهای زندگی خود را بگیرم تا در جامعه ای که هستم بتوانم مسولیت زندگی خود رابعهده داشته باشم..... RE: چرا تصمیم گیری در قدم سوم محور اصلی میباشد؟ - amirjavadi - 2020-11-07 1--زیراتصمیم گیری آگاهی وتمایل میخواهدواقدام وعمل رابه دنبال دارد بایک.تصمیم ممکنه روندزندگی من عوض بشه پس من برای تجربه یک زندگی بهتربایدتصمیم بگیرم تصمیم گیری مسولیت میاورداین تصمیم را خودما گرفته ایم نه مواد مخدر ونه خانواده وقاضی ونه قانون وروان شناس اززمان اولین بارمصرف این نخستین تصمیمی است که برای خودمان بدون هیچ اجبار وفشاری گرفته ایم آسودگی خاطری که از این تصمیم گیری یعنی رهاکردن وبه مراقبت خداوندسپردن بدست میایدبه ماکمک میکندزندگی برای خودمان بسازیم که ارزش زندگی کردن را داشته باشدبااین تصمیم میپذیرم که عاجزم وسلامت عقل ندارم و بردرستی قدم 1و2صحه میگذاریم وبرای من آرامش میاوردوترس وشک ودودلی راازمیان برمیداردوماراآماده اقدام وعمل می نمایداین تصمیم برپایه تمایل صداقت روشن بینی وایمان واعتماد استوار است? |