انجمن بانیان بهبودی
عشق و عرفان - نسخه‌ی قابل چاپ

+- انجمن بانیان بهبودی (http://forum.banianbehboodi.ir)
+-- انجمن: انجمن داستان نویسی (http://forum.banianbehboodi.ir/forumdisplay.php?fid=249)
+--- انجمن: عرفان (http://forum.banianbehboodi.ir/forumdisplay.php?fid=250)
+--- موضوع: عشق و عرفان (/showthread.php?tid=6632)



عشق و عرفان - Atlas - 2015-01-18

در ازل پرتو حسنت ز تجلی دم زد               عشق پیدا شد و آتش به همه عالم زد

مدعی خواست که آید به تماشاگه راز          دست غیب آمد و بر سینه ی نامحرم زد


حتما تاکنون سخنان بسیاری در باب عشق شنیده اید ویا شاید در وجود خود این واژه ی مقدس را لمس کرده اید.در این بین عده ی زیادی

در حسرت یک عشق پاک سوخته اند و عده ای دیگرتفاوتی بین عشق و هوس قائل نیستند.عده ای هم در غم از دست دادن عشق خود

میسوزند و بهمین جهت از یک عشق دیگرگریزانند..اما به حقیقت چیست این عشق، این واژه پرمعنا و اسرار آمیز...


دیگران قرعه قسمت همه بر عیش زدند        دل غم دیده ی ما بود که هم بر غم زد


بیان یک تعریف دقیق از این واژه بسیار دشواربوده وممکن است هر کس آن را به گونه ای دروجود خود احساس کرده باشد، اما نکته ی

مشترک در همه ی این موارد آثار این پدیده در وجود انسان است.
عشق دروجود انسان هم آثار فیزیکی دارد و هم متافیزیکی...یعنی هم بر

جسم انسان اثر میگذارد و هم بر روح او...اما دراینجا  به آثار روحی این پدیده نگاه ميكنيم...

 


RE: عشق و عرفان - Atlas - 2015-01-18

عشق در بحث عرفان از جایگاه خاصی برخوردار است والبته در این مقوله همیشه سخن از عشق حقیقی یعنی عشق

خداوندیست.اما انسانی که در عین انسان بودنش معنای عشق مجازی را درک نکرده باشد ،هیچگاه قادر نخواهد بود معنای

عشق حقیقی را درک کند.


عشق مجازی چیست و چگونه باعث این درک والا ازیک عشق حقیقی خواهد شد؟

 عشق در وجود انسان به گونه های مختلفی ظاهر میشود .به عنوان مثال عشق به ورزش ،عشق به موسیقی،عشق به

آموختن و...همه ی این علائق می توانند بسیار مقدس بشمار آیند ،زیرا باعث رشد یک استعداد در وجود انسان و رسیدن به

کمال وی در بخشی از  وجود اوخواهد بود.اما در این بین عشق مجازی یک فرد به یک انسان ،اعم از همجنس یا غیر همجنس

،خانواده یا یک دوست در مقامی بس بالاتر قرار خواهد گرفت.


 آسمان بار امانت نتوانست کشید           قرعه ی کار بنام من دیوانه زدند

 یکی از مهمترین اثار عشق در وجود انسان، دلتنگی است.از لحظه ای که انسان دلتنگی را در وجود خود احساس میکند ،روح او

در حال صیقل دیدن است.یک انسان عاشق در هاله ای از انرژی های خاص قرار میگیرد و در عالم خاصی سیر میکند و از آنجایی

که دلتنگ است از همه ی کائنات بریده میشود. کائنات که بیشتر تمایل به جذب بخش مثبت عالم دارد، روح صیقل داده شده را

به سوی خود جذب میکند و انسان عاشق در نهایت پاکی قرار میگیرد.در این حالت وجود انسان لبریز از خوبی ها وزیبایی ها

ست و چیزی بنام بدی در وجودش باقی نمیماند. بدی به خودی خود معنا  ندارد. هر جا که خوبی نباشد بدی ظاهر میشود،پس

بدی یعنی نبود خوبی. مانند آن که بگوییم سرما یعنی نبود گرما و یا تاریکی یعنی نبود روشنایی ...


بنابراین در وجود  یک انسان  عاشق چیزی بنام بدی یا ناپاکی باقی نخواهد ماند.در این حال انسان عاشق و وارسته درمرحله

ای بالا از سیر و سلوک عارفانه قرار خواهد گرفت.

 


RE: عشق و عرفان - Atlas - 2015-01-18

عرفای بزرگ معتقدند که مهمترین مرحله ی سیر انسان به سوی عشق خداوندی و حقیقت محض ، رها یی از بند و تعلق است.

این رهایش در لحظه ی نخست بسیار دشواربنظر میرسد اما وجود یک عشق مجازی راه را هموارمیکند. این عشق روح انسان را

ذره ذره صیقل داده و برای ملاقات با پروردگار خود آماده میسازد.


سوالی که اینجا وجود دارد آن است که چرا عده ی زیادی از این واژه ی مقدس وحشت دارند و آن را نوعی بند و بوجودآورنده ی

تعلق میدانند.در پاسخ می توان گفت که اگر این انسان ها لحظه ای به خود اجازه ی درک حلاوت وصال(یک لحظه دیدار) را دهند

،خواهند دانست که تحمل آثاری از قبیل دلتنگی و یا سختی هجران بسیار آسانتر وشیرین تر از وحشتیست که از این موهبت

الهی درخود احساس میکنند.


سوال دیگری که وجود دارد آن است که چرا باید این همه سختی را تحمل کرد؟

برای رسیدن به پاسخ این سوال کافیست لحظه ای بیندیشیم  که اصلا چرا بوجود آمده ایم و هدف از خلقت ما چیست؟

 ما به معنای واقعی کلمه برای انسان بودن خلق شده ایم،.برای آن که تمام قابلیت های وجودمان را از حالت بالقوه به صورت

بالفعل در آوریم و هر چه بیشتر نمایانگر ذات اقدس الهی در زمین باشیم.

 


RE: عشق و عرفان - Atlas - 2015-01-18

آتش آن نیست که از شعله ی او خندد شمع        آتش آنست که در خرمن پروانه زدند


 دراین بین هر چه روحمان از زنگار ها وناپاکی ها دور تر باشد ،توانایی بیشتری برای تجلی گوهر های درونیمان خواهیم داشت.در

این حال راحت ترین عاملی که روح انسان را پاک و سبک نگاه میدارد ،سیر و سلوک عاشقانه است.


عاشقانی که در مراحل بالاتری از عرفان قرار گرفته اند ،به دلیل راز و نیاز های خود با خداوند برای طلب دیدار معشوق، پس از

مدتی از قید و بند های زمینی رها شده و در زمان وصال یار به راز و نیاز با خدای خود و شکر گذاری او میپردازند ودر این لحظه

است که معشوق انسان یک نماد از خدای عالم در روی زمین  خواهد بود و در موارد بسیاری عشق نمادین فراموش شده

وعشق به  معشوق حقیقی که همان همدم شب و روزعاشق یعنی خداوند عالم است  در نهایت زیبایی و عظمت در وجود

شخص شعله ور می شود. 


و به این ترتیب یک انسان عاشق حتی بدون آنکه خود خبر داشته باشد به سوی یک عشق حقیقی ره میپیماید و و در لحظه ی

وصال، خداوند عالم بر او متجلی می شود.


عشق، این واژه ی مقدس، موهبتی است از جانب پروردگار عالم برای رها شدن از هر قید و بندی و باید از خدای خود بخواهیم

که توفیق عاشق بودن بیابیم ،تا در لحظات وصال هر چند بسیار کوتاه حضور او را هر چه پر رنگ تر احساس کنیم .



       شکر ایزد که میان من و او صلح افتاد     صوفیان رقص کنان ساغر شکرانه زدند