" سين " مثل سادگي - نسخهی قابل چاپ +- انجمن بانیان بهبودی (http://forum.banianbehboodi.ir) +-- انجمن: سرگرمی و شنیدنی (http://forum.banianbehboodi.ir/forumdisplay.php?fid=268) +--- انجمن: دنیای اس ام اس (پیامک) SMS (http://forum.banianbehboodi.ir/forumdisplay.php?fid=269) +---- انجمن: عاشقانه (http://forum.banianbehboodi.ir/forumdisplay.php?fid=270) +---- موضوع: " سين " مثل سادگي (/showthread.php?tid=6811) |
" سين " مثل سادگي - Atlas - 2015-04-06 روزهای خوب را آسمان هم می فهمد
ابرهایش را فرا می خواند و نم نم دلپذیری ب شهر هدیه می دهد ... فقط ب خاطر آنها ک زلالند و باران را دوست دارند RE: " سين " مثل سادگي - Atlas - 2015-04-06 در این زمانه هیچ کس خودش نیست
کسی برای یک نفس ، خودش نیست همین دمی که رفت و بازدم شد نفس-نفس ، نفس-نفس خودش نیست همین هوا که عینِ عشق پاک است گره که خورد با هوس ،خودش نیست خدای ما اگر که در خودِ ماست کسی که بی خداست پس خودش نیست تو ای من ای عقاب بسته بالم اگرچه بر تو راه پیش و پس نیست تو دست کم کمی شبیه خود باش در این جهان که هیچ کس خودش نیست تمام درد ما همین خود ماست تمام شد ، همین و بس خودش نیست RE: " سين " مثل سادگي - Atlas - 2015-04-08 سر بر شانه خدا بگذار تا قصه عشق را چنان زیبا بخواند که نه از دوزخ بترسی و نه از بهشت به رقــص درآیـی قـصـه عـشــق ، انــسـان بـــــودن مـــاست اگر کسی احساست را نفهمید مهم نیست ســرت را بـالا بــگیر ولبــخنــد بزن فهمیدن احســاس ،کار هر آدمی نیست ...! RE: " سين " مثل سادگي - Atlas - 2015-04-08 و رسیدن ، یعنی رها شدن ... یعنی گریز لحظه ها ...
یعنی مرگ ! مرگ یعنی اولین میلاد ... میلاد عاشقانه زیستن ، بودن و ماندن. – بی هیچ هراس – ماندن روی زمین بدون آرزوی پرواز ... مرگ یعنی تولد بوی خاک ! یعنی به زمینی بودن بالیدن و شاید آن روز تمام پرنده های عاشق به موریانه ها حسرت بخورند و ابرها فاصله را فریاد کنند . باورت می شود که خورشید از داغ دوری خاک می سوزد ؟ RE: " سين " مثل سادگي - Atlas - 2015-04-13 در هیاهوی زندگی دریافتم
چه دویدنهایی که فقط پاهایم را از من گرفت در حالی که گویی ایستاده بودم و چه غصه هایی که بيهودگي را حاصل شد در حالی که قصه ای کودکانه بیش نبود دریافتم کسی هست که اگر بخواهد می شود و اگر نه............................. نمی شود ............................... به همین سادگی RE: " سين " مثل سادگي - مرسده - 2015-04-15 قاصدک شعر مرا از بر کن... برو آن گوشه ی باغ ،سمت آن نرگس مست ،ک ز تنهایی خود دلتنگ است بنشین روی نسیمی کز احساس برون می آید ... و بخوان در گوشش شعرم را: یک نفر خواب تو را می بیند! یک نفر لحظه ای تو را از یاد نخواهد برد... RE: " سين " مثل سادگي - Arghavan - 2015-04-28 گقفتی : "هستم " تا آخر دنیا با تو ام .... ندانستم نام دیگر تو تنهایی است ..!!! RE: " سين " مثل سادگي - مرسده - 2015-05-01 مرد و زن ندارد ! به نقطه ی ما شدن که رسیدی ... شور انگیز ترین باش برای عاشقانه هایت میان مردمان شهر فریاد بزن " دوستت دارم " و اگر کسی چشم غره ای رفت تنها دعایش کن عاشق شود ، همین ...!
RE: " سين " مثل سادگي - مرسده - 2015-05-01 RE: " سين " مثل سادگي - .masoomeh. - 2015-05-02 شعری خواهم سرود بر وزن تو که تمام مصرع هایش ، هم قافیه باشد با چشمانت . . . |