انجمن بانیان بهبودی
: اشعار زیبای سهــراب سپهــری - نسخه‌ی قابل چاپ

+- انجمن بانیان بهبودی (http://forum.banianbehboodi.ir)
+-- انجمن: انجمن داستان نویسی (http://forum.banianbehboodi.ir/forumdisplay.php?fid=249)
+--- انجمن: عرفان (http://forum.banianbehboodi.ir/forumdisplay.php?fid=250)
+---- انجمن: شعر های عرفانی (http://forum.banianbehboodi.ir/forumdisplay.php?fid=266)
+---- موضوع: : اشعار زیبای سهــراب سپهــری (/showthread.php?tid=6985)

صفحه‌ها: 1 2 3 4


RE: : اشعار زیبای سهــراب سپهــری - ARSAM - 2015-06-08

بهترین چیز رسیدن به نگاهی است
که از حادثه عشق تر است



RE: : اشعار زیبای سهــراب سپهــری - ARSAM - 2015-06-08

 
من‌ از نوشتن‌ مي‌ترسم‌. با ترس‌ به‌ زيبايي‌ و هنر نزديك‌ مي‌شوم‌. 



RE: : اشعار زیبای سهــراب سپهــری - ARSAM - 2015-06-08

.....من مسلمانم.
قبله ام يک گل سرخ.
جانمازم چشمه، مهرم نور.
دشت سجاده من.
من وضو با تپش پنجره ها مي گيرم.
در نمازم جريان دارد ماه ، جريان دارد طيف.
سنگ از پشت نمازم پيداست:
همه ذرات نمازم متبلور شده است.
من نمازم را وقتي مي خوانم 
که اذانش را باد ، گفته باد سر گلدسته سرو.
من نمازم را پي "تکبيره الاحرام" علف مي خوانم،
پي "قد قامت" موج.... 



RE: : اشعار زیبای سهــراب سپهــری - ARSAM - 2015-06-08

روشن است آتش درون شب
وز پس دودش
طرحی از ویرانه های دور.
گر به گوش آید صدایی خشک:
استخوان مرده می لغزد درون گور.
دیرگاهی است در این تنهایی
رنگ خاموشی در طرح لب است.
بانگی از دور مرا می خواند،
لیک پاهایم در قیر شب است.



RE: : اشعار زیبای سهــراب سپهــری - ARSAM - 2015-06-08

..نقش هایی که کشیدم در روز،
شب ز راه آمد و با دود اندود.
طرح هایی که فکندم در شب،
روز پیدا شد و با پنبه زدود



RE: : اشعار زیبای سهــراب سپهــری - ARSAM - 2015-06-08

...کسی نیست، بیا زندگی را بدزدیم، آن وقت  میان دو دیدار قسمت کنیم



RE: : اشعار زیبای سهــراب سپهــری - ARSAM - 2015-06-08

به باغ همسفران 
صدا کن مرا 
صدای تو خوب است. 
صدای تو سبزینه آن گیاه عجیبی است 
که در انتهای صمیمیت حزن می‌روید



RE: : اشعار زیبای سهــراب سپهــری - ARSAM - 2015-06-08

من از حاصل ضرب تردید و کبریت می‌ترسم. 
من از سطح سیمانی قرن می‌ترسم



RE: : اشعار زیبای سهــراب سپهــری - ARSAM - 2015-06-08

و من، در طلوع گل یاسی از پشت انگشت‌های تو، بیدار خواهم شد. 
و آن وقت حکایت کن از بمب‌هایی که من خواب بودم، و افتاد. 
حکایت کن از گونه‌هایی که من خواب بودم، و تر شد. 
بگو چند مرغابی از روی دریا پریدند.



RE: : اشعار زیبای سهــراب سپهــری - ARSAM - 2015-06-08

خواب کن زیر یک شاخه دور از شب اصطکاک فلزات. 
اگر کاشف معدن صبح آمد، صدا کن مرا