انجمن بانیان بهبودی
13· آیا در بهبودی زمانهایی بوده که احساس کنم که اراده و زندگیم را به دست خود گرفته - نسخه‌ی قابل چاپ

+- انجمن بانیان بهبودی (http://forum.banianbehboodi.ir)
+-- انجمن: انجمن معتادان گمنام NA (http://forum.banianbehboodi.ir/forumdisplay.php?fid=1)
+--- انجمن: قدمهای دوازده گانه معتادان گمنام (راهنمای کارکرد قدم) (http://forum.banianbehboodi.ir/forumdisplay.php?fid=233)
+---- انجمن: قدم سوم (راهنمای کارکرد قدم) (http://forum.banianbehboodi.ir/forumdisplay.php?fid=236)
+---- موضوع: 13· آیا در بهبودی زمانهایی بوده که احساس کنم که اراده و زندگیم را به دست خود گرفته (/showthread.php?tid=710)



13· آیا در بهبودی زمانهایی بوده که احساس کنم که اراده و زندگیم را به دست خود گرفته - mehdiast - 2013-10-27

· آیا در بهبودی زمانهایی بوده که احساس کنم که اراده و زندگیم را به دست خود گرفته ام ؟ چه چیز باعث هشدار به من شد ؟ چه اقدامی کردم تا خود را به قدم سوم دوباره متعهد کنم ؟



RE: 13· آیا در بهبودی زمانهایی بوده که احساس کنم که اراده و زندگیم را به دست خود گرفته - meshki - 2013-11-23

بله زمانهایی که سعی می کنم اراده ی شخصی ام را به جای مشورت و نظر خواهی در زندگی اعمال کنم یا بر روزی چیزی پا فشاری و اصرار دارم اقدامی که لازم ایت برای تعهد قدم سوم :
اعلام عجز و ناتوانی کمک خواستناز خداوند وامور را به او سپردن شناختنارادیه شخصی وارادیهسازنده و منطبق کردناردایه خود با ارادی خداوند
هر گاه ترس از سپردن ارداهو زندگی بهخداوند به سراعمان می اید نزدیک ترین ابزار به ما استفاده از ارایه شخصی اسیت که در نتیتجه موجب می شود دچجار احساس بد و سردرگمی شویم پس نیاز ایست تا قسمتدومو سوم سوال را به اجرا بگذارم


RE: 13· آیا در بهبودی زمانهایی بوده که احساس کنم که اراده و زندگیم را به دست خود گرفته - amirjavadi - 2020-11-07

13-بله...هشدارهامعمولادردآورهستند... زمانی که بامرضم زندگی کنم ودچاراستفاده ازنواقصم بشم مثل شهوترانی لذت طلبی خودمحوری ترس احساس دانایی وتوانایی جاهایی که ازکارمن همه عصبانی وناراحت هستندجاهایی که از اراده شخصی استفاده کرده وخسارت میزنم وجاهایی که پای مادیات درمیان بوده زمانی که قانون را رعایت نمیکنم وقتی که از جلسات خدمت تماس باراهنما وکارکردن قدمها دورمیشم وقتی که خشمگین وعصبانی میشم زمانیکه خسارت میزنم وبه حقوق دیگران تجاوز میکنم وقتی که در انکارهستم ودریچه افکارم بسته میشه وقتی اراده زندگیموبدست میگیرم اگه موفق بشم وجدان دردمیگیرم وزمانیکه موفق نمیشم ازناکامی وشکسته شدن غرورم دردم میگیره..بااقرارقدم یک وپذیرش اصول روحانی صداقت تسلیم وفروتنی وپذیرش دنبال راه درست گشتن وبامشورت کردن قدم دو وپیداکردن وشناسایی توجیه وبهانه هاوبرداشتن آنهاومجددابه قدم سوم برگشتن وگرفتن تصمیم برای سپردن اراده وزندگیمان بخداوند.... دربهبودی بایدوجدانمان رشدکرده وشکوفا شود?