28· آیا مواقعی بوده که من قادر نبوده ام ، از سر راه خداوند کنار روم و برای نتیجه ک - نسخهی قابل چاپ +- انجمن بانیان بهبودی (http://forum.banianbehboodi.ir) +-- انجمن: انجمن معتادان گمنام NA (http://forum.banianbehboodi.ir/forumdisplay.php?fid=1) +--- انجمن: قدمهای دوازده گانه معتادان گمنام (راهنمای کارکرد قدم) (http://forum.banianbehboodi.ir/forumdisplay.php?fid=233) +---- انجمن: قدم سوم (راهنمای کارکرد قدم) (http://forum.banianbehboodi.ir/forumdisplay.php?fid=236) +---- موضوع: 28· آیا مواقعی بوده که من قادر نبوده ام ، از سر راه خداوند کنار روم و برای نتیجه ک (/showthread.php?tid=725) |
28· آیا مواقعی بوده که من قادر نبوده ام ، از سر راه خداوند کنار روم و برای نتیجه ک - mehdiast - 2013-10-27 · آیا مواقعی بوده که من قادر نبوده ام ، از سر راه خداوند کنار روم و برای نتیجه کاری به او اعتماد کنم ؟ توضیح دهید .
RE: 28· آیا مواقعی بوده که من قادر نبوده ام ، از سر راه خداوند کنار روم و برای نتیجه ک - meshki - 2013-11-22 زمان هایی که احساس می کردم خودم می توانم به تنهایی بر مشکلاتم غلبه کنم زمانی که پذیرش مشکلات را نداشتم زمانی که احساس می کردم خداوند مرا تنها گذاشته زمانی که در شرایط سخت قرار داشتن اما نمی توانستم به او اعتماد کنم مثل اشفته شدن زندگی ام و مسایل مالی ام هر وقت که مسایل طبق نقشه ی منپیش نمی رفت نتوانستم به او اعتماد کنم و از سر راهش کنار بروم و گاهی هم چنان غرق مشکلات می شوم که فراموش می کنم که خدای هست گاهی هم اصلفا اجازه نمی دادم که وارد زندگی ام شوم چه برسد که یخواهم از سر راهش کنار بروم RE: 28· آیا مواقعی بوده که من قادر نبوده ام ، از سر راه خداوند کنار روم و برای نتیجه ک - NASIB - 2013-12-07 بسیاری از اوقات من سعی میکردم مدیریت چیزهایی که به من ربط نداشت را بر عهده بگیرم اما شکست میخوردم.او مدیر است و من کارمند.او کارگردان است و من بازیگر اما با نقشی که او تعیین کند نه نقشی که خودم فکر میکنم درست است.هر چه بیشتر من سعی کردم همه چیز را در اختیار بگیرم بیشتر شکست خوردم RE: 28· آیا مواقعی بوده که من قادر نبوده ام ، از سر راه خداوند کنار روم و برای نتیجه ک - amirjavadi - 2020-11-08 28-بله زمانی که نتیجه کاری برام خیلی مهم بوده ویاخودمحورمیشوم وکنترل وقضاوت وسرزنش میکنم زمانی که سلطه جومیشوم ودرکارهای دیگران دخالت میکنم حاهایی که ازنواقصم استفاده میکنم ومیخواهم عقایدم رابدیگران تحمیل کنم وقتی دچارحس انتقام گیری میشوم ویا خارج از حد دلسوزمیشوم هرزمان که خودمحوری واراده شخصی زیربنای کارهایم بوده واعمالم همراه باهوای نفسم بوده وخواسته ام دیگران روطبق میل خودم تغییربدهم زمانی که درآعوش بیماری بوده ام وپای شهوترانی وعشق وحال درمیان بوده وتسلیم نبوده ام زمانی که درچرخه معیوب ترس غرور خشم شهوت حسادت وطمع پرخوری وتنبلی گرفتارشده ام زمانی که خودم رانپذیرفته ام ودرلحظه ازخودم رضایت نداشته ام ونتیجه این قادرنبودن برای ازسرراه خداوندکناررفتن همیشه نا امیدی وعدم امنیتها را برایم رقم زده است? |