انجمن بانیان بهبودی
30-· در آن شرایطی که من در آن نقش داشته ام ، انگیزه هایم چه بودند ، و یا چه اعتقاد - نسخه‌ی قابل چاپ

+- انجمن بانیان بهبودی (http://forum.banianbehboodi.ir)
+-- انجمن: انجمن معتادان گمنام NA (http://forum.banianbehboodi.ir/forumdisplay.php?fid=1)
+--- انجمن: قدمهای دوازده گانه معتادان گمنام (راهنمای کارکرد قدم) (http://forum.banianbehboodi.ir/forumdisplay.php?fid=233)
+---- انجمن: قدم چهارم (راهنمای کارکردقدم) (http://forum.banianbehboodi.ir/forumdisplay.php?fid=237)
+---- موضوع: 30-· در آن شرایطی که من در آن نقش داشته ام ، انگیزه هایم چه بودند ، و یا چه اعتقاد (/showthread.php?tid=818)



30-· در آن شرایطی که من در آن نقش داشته ام ، انگیزه هایم چه بودند ، و یا چه اعتقاد - mehdiast - 2013-10-30

· در آن شرایطی که من در آن نقش داشته ام ، انگیزه هایم چه بودند ، و یا چه اعتقاد و باوری باعث شد که بدانگونه عمل کنم ؟



RE: 30-· در آن شرایطی که من در آن نقش داشته ام ، انگیزه هایم چه بودند ، و یا چه اعتقاد - meshki - 2013-11-29

گاهي شرایط که من در به وجور اوردن ان گناه وخجالت نقشی داشته ام روی نقصایص اخلاقی بوده .مثل حق به جانبی تا ید تالبی و........
احساس گناه از یک اشتباه اشتباهات بدی را تکرار می شود ودر یک چرخه ی معیوب گیر می کنیم باید باور واعتماد مان را در
رابطه با بروز احساسی درست واز روی اگاهی استوار نمایم تا هیچ انگیزه ای در ما به وجود نیاید تا احساس ترس گناه ورنجش نکنم.Heart



RE: 30-· در آن شرایطی که من در آن نقش داشته ام ، انگیزه هایم چه بودند ، و یا چه اعتقاد - بهروز - 2014-05-07

احسنت.مشکي


RE: 30-· در آن شرایطی که من در آن نقش داشته ام ، انگیزه هایم چه بودند ، و یا چه اعتقاد - amirjavadi - 2020-11-08

30_انگیزه هایم درآن شرایط عبارت بودنداز:لذت طلبی،شهرت طلبی،خودخواهی وخودمحوری،شهوترانی،تاییدطلبی ومقایسه خودم بادیگران که من از همه زرنگترم وفقط من میتونستم باطرف دوست شده رابطه بذارم وروی بعضی هارو کم کنم وجایگاهم را درمحل وپیش دوستانم حفظ کنم وتازه طرف هم نتونه روشو زیاد کنه وبمافخربفروشه.
وشرایطی که درمن احساس گناه وخجالت رابوجودمیاوردکارهایی بود که ازروی نواقص وخلاء هاوکمبودهایم وبیشتربواسطه ترسی که ازدرون داشتم ونمیخواستم موردتمسخرقراربگیرم انجام میدادم ومیدانستم که کاملا کارهای نادرست وخلافی انجام میدهم وهیچ اعتقادوباوردرستی پشت کارهایم وجود نداشت وبابت رفتارم ازدرون دچارخودآزاری های بدی میشدم امابواسطه تربیت غلط وخیابانی ونداشتن سلامت عقل باز هم دوباره وچند باره درچرخه بیماری گیرمیکردم وبازهم روز ازنو وروزی از نو ودوباره احساس گناه وخجالت وخسارتهای جبران ناپذیری که میزدم.?