انجمن بانیان بهبودی
42-· چگونهاز ایجاد صمیمیت با دوستان ، شرکاء ، همسران ، و خانواده خود اجتناب می کرد - نسخه‌ی قابل چاپ

+- انجمن بانیان بهبودی (http://forum.banianbehboodi.ir)
+-- انجمن: انجمن معتادان گمنام NA (http://forum.banianbehboodi.ir/forumdisplay.php?fid=1)
+--- انجمن: قدمهای دوازده گانه معتادان گمنام (راهنمای کارکرد قدم) (http://forum.banianbehboodi.ir/forumdisplay.php?fid=233)
+---- انجمن: قدم چهارم (راهنمای کارکردقدم) (http://forum.banianbehboodi.ir/forumdisplay.php?fid=237)
+---- موضوع: 42-· چگونهاز ایجاد صمیمیت با دوستان ، شرکاء ، همسران ، و خانواده خود اجتناب می کرد (/showthread.php?tid=830)



42-· چگونهاز ایجاد صمیمیت با دوستان ، شرکاء ، همسران ، و خانواده خود اجتناب می کرد - mehdiast - 2013-10-30

· چگونهاز ایجاد صمیمیت با دوستان ، شرکاء ، همسران ، و خانواده خود اجتناب می کردم ؟



RE: 42-· چگونهاز ایجاد صمیمیت با دوستان ، شرکاء ، همسران ، و خانواده خود اجتناب می کرد - meshki - 2013-11-29

صمیمیت در صداقت و راستی بوجود می اید زیرا همیشه احساس توقع و مطالبه از دوستان داشتم و رنگ و بوی صمیمیت قلبی در روابطم با دوستان مشهود نبود با شرکا اگر تیشتر نزدیک می شدم برای سود بیشتر بود اگر کمتر ارتباط می گذاشتم می ترسیدم از من سوء استفاده کند دلیل اصلی خشونت ما در خانواده ترس از مورد سوء استفاده قرار گرفتن است ودلیلش این است که ما رابطه ی صحیح را بلد نیستیم چون حد و مرزها را نمی شناسیم با همسرمان زیاد نزدیک نمی شدیم و همه اسرارمان را بازگو نمی کردیم زیرا می ترسیدیم که گمنامی مان را بشکنند و در اینده از ان به عنوان حربه ای علیه خودم استفاده کنند برای همین من همیشه خانواده را بر خالاف جریان های خود می دیدم و همیشه انها را مخالف عقاید شخصی ام قلمداد می کردم


RE: 42-· چگونهاز ایجاد صمیمیت با دوستان ، شرکاء ، همسران ، و خانواده خود اجتناب می کرد - amirjavadi - 2020-11-08

42_بواسطه آسیب خوردن بابت اعتمادوخیانت دیدن ازیک رابطه صمیمی همیشه ترس داشتم ازاینکه موردسوءاستفاده مجدد واقع شوم ورازها واسرارم برملاشود ودرموردم قضاوت کنند ترس از آگاه شدنشان ازمسائل شخصی ورابطه هایم داشتم بخاطرعدم اعتمادبنفس میترسیدم موردبی حرمتی قراربگیرم وبواسطه آگاه شدن از بیماری اعتیادم جایگاهم را نزدشان ازدست بدهم .ترس از اشتباه رفتارکردن وکنارگذاشته شدن ترس از انحراف فکرهایم بی صداقتی وعدم تعادل دردوستیهایم واینکه مورد سوءاستفاده های مالی ومعنوی قراربگیرم واز اینکه منودرک نکنن وموردتمسخرواقع شوم هرگزنتونستم رابطه صمیمی و واقعی باکسی پیدا کنم حتی همسروخانواده ام...
تمامی رابطه های من دارای زیر بناهایی مانندمواردی که دربالاگفتم بود علاوه برآن منافع شخصی شهوترانی غرورخودمحوری وتاییدطلبی ونواقصم نیز مزید برعلت بود بااین توضیحات وزندگی بابیماری وترس، باعث شدتاهیچوقت نتوانم یک رابطه سالم وصمیمی داشته باشم .
من نیاز دارم به یک نفر اعتمادکنم ورابطه ای سالم وصمیمی ودرچارچوب اصول روحانی داشته باشم.ما اجتناب میکردیم الان هم گاهی بواسطه زندگی بابیماری ودرچرخه معیوب بودن اجتناب میکنیم.
بیاییم دیگران راکنترل ودرباره آنها پیش داوری، قضاوت وسرزنش نکنیم?