راز داشتن فرزندان شاد - نسخهی قابل چاپ +- انجمن بانیان بهبودی (http://forum.banianbehboodi.ir) +-- انجمن: روانشناسی (http://forum.banianbehboodi.ir/forumdisplay.php?fid=261) +--- انجمن: مطالبی در باره روان (http://forum.banianbehboodi.ir/forumdisplay.php?fid=262) +--- موضوع: راز داشتن فرزندان شاد (/showthread.php?tid=908) |
راز داشتن فرزندان شاد - abbas - 2013-10-31 رازهای داشتن کودکی شاد
مجموعه: والدین موفق اخبار،سرگرمی,آشپزی,مد,روانشناسی,اینترنت داشتن کودکی شاد,کودکانی شاد و سالم,پرورش کودکی شاد همه ی ما دوست داریم کودکانی شاد و سالم داشته باشیم.دلمان می خوهاد صدای خندهی آنها در خانه بپیچد و ما را هم غرق شادی کند اما روش آن چیست؟ به کودکتان عشق بورزید : اولین راز پرورش کودکی شاد تمجید از اوست . عشق مطلق والدین مهمترین عامل در شادی کودکان است. وقتی کودکان بزرگ می شوند دانستن اینکه علایق ، عقاید ، خصوصیات و استعداد هایشان با ارزش تلقی می شود پایه گذار شادی سالهای بعدی زندگی شان خواهد بود . البته پذیرش کودک به معنای چشم پوشی همیشگی از خطاهایش نیست . یاد بگیرد که عملکرد کودک را نقد کنید نه شخصیت اورا . همچنین آنچه را که از کودک می خواهید به او بگویید نه آنچه را که نمی خواهید. نه، من نمی توانم را به بله، من می توانم تبدیل کنید : وقتی کودک شما بداند که به او اطمینان دارید و باورش کرده اید احساس می کند که دست یافتن به همه چیز برایش امکان پذیر است . افکار کودک نسبت به خود بیشترین اهمیت را دارد. بنابراین والدین باید افکار مثبت به کودکان خود القا کنند . وقتی که در مدرسة ابتدائی ،معلم پسر مک بلدسو نویسنده کتاب پروش فرزند با متانت به او گفت که هیچ استعدادی برای بازی فوتبال نداری ، وی به پسر سرزنش شده اش گفت که هرگز اجازه ندهد کسی به اهداف و رویاهایش راه پیدا کند . امروز پسر او بازیکنی حرفه ای در یکی از تیم های مطرح کشور است . القائات فکری مثبت بلدسون در ذهن پسرش زندگی او را متحول کرد. مقررات منصفانه وضع کنید و به آنها پایبند باشید : کودکان کم سن سال با احساس امنیت ،شاد می شوند . فرض کنید که در بالای آبشار مرتفعی ایستاده اید درصورتی از ایستادن در آنجا لذت خواهید برد که حفاظی در برابرتان باشد ، در غیر این صورت دچار اضطراب و خواهید شد . کودکان هم اینگونه اند . وقتی که چارچوب محکمی برای رفتارهایش وجود داشته باشد ،آنها پیشرفت می کنند . در حقیقت کودکان در جستجوی ساختارند . ابعاد مثبت را برجسته کنید : به کودک خود بفهمانید که هیچ مشکلی وجود ندارد ، که به اتفاق هم نتوانیدآن را حل کنید . همچنین به او بیاموزید که خوشبین باشد. اگر اتفاق بدی افتاد، با صدای بلند فکر کنید و بگذارید او افکار شما را بشنود (وای نه باورم نمی شود که این اتفاق افتاده ، اما درستش می کنم ، چیز مهمی نیست) یادگیری خوشبینی مهم است زیرا کودک مشتاق و آرزومند بع احتمال زیاد بزرگسالی شاد خواهد شد . افراد ناراضی و ناخشنود بر حوادث منفی زندگی متمرکز می شوند ،درحالی که افراد شاد به وقایعی می اندیشند که چشم انداز بهتری از آینده به آنها می دهد . حلقه شادی کودکتان را کامل کنید : الدین در پی معلمان و مربیان ی هستند که بتوانند حلقه شادی کودکانشان را کامل کنند .به کودکتان کمک کنید ارتباطات دوستانه اش را حفظ کند و گسترش دهد . داشتن ارتباطات قوی و مهارت برقراری آن از شروط اصلی شاد زیستن در آینده است . کودکان را به تحریک بیشتر وادارید : کودکان امروز سنگین وزن ترند و این برای سلامت و شادابی آنها مضر است . کودکان چاق ، در مقایسه با سایر کودکان ،اعتماد به نفس کمتری دارند و افسرده ترند . اگر کودکان سرگرمیهای پر تحرک خارج از خانه را جانشین فعالیت های کم تحرک خانگی کنند و به جای غذاهای آماده ای که فاقد ارزش غذایی است ،غذاهای سالم و طبیعی بخورند ، از فوائد شاد زیستن بهره خواهد برد . کودکی که خوب غذا می خورد و ورزش می کند مغزش موادی شیمیایی به نام اندروفین ترشح می کند که به او احساس شادی می بخشد . با فراهم کردن میان وعده های طبیعی از جمله میوه های تازه فصلی ،پرهیز از قرار دادن تنقلات در دسترس کودکان و جانشین کردن غذاهای سالم خانگی به سلامت کودک خود کمک کنید . کودکتان را به انجام دادن ورزش و سرگرمیهای خارج از منزل تشویق کنید . بازی با سایر کودکان قدرت خلاقیت کودکتان را تقویت می کند و مهارت های اجتماعی را به او می آموزد . شادی را در جعبه یادگاری ها ذخیره کنید: اشیای مورد علاقه کودکتان ، عکس ها، کارت پستال ها ، یادگاری ها ، کاردستی هایی را که یاد آورد خاطرات شاد برای کودک هستند داخل جعبه ای قرار دهید . هرگاه کودکتان بیمار است یا غمگین و لبخندی ساده نیاز دارد ،آنها را از جعبه بیرون آورید و به او نشان دهید . لحظات جادویی ارتباط را بیابید : اخیراً مطالعه ای بر روی 2000 کودک 5 تا 17 ساله انجام شده است . از آنان پرسیده شد که خواهان چه چیزی هستند که با پول نمی شود خرید . همة آنها در پاسخ گفته بودند که والدین و توجه آ نها هستند . کودکان ما می خواهند که به آنها فکر کنیم ، برنامه هایی ترتیب دهید که همة اعضای خانواده بتوانند در آن شرکت کنند و لذت ببرند. کوهنوردی، پیاده روی...) کودکان را در فعالیت های روزمره تان مانند انجام دادن کارهای خانه ، خرید و آبیاری باغچه شریک کنید . ژن تلاش دوباره را به کودک خود منتقل کنید : کودک شما همة فکر و ذهن این است شاگرد اول کلاس شود ،ولی در این رقابت همکلاسش برنده شده است . یک راز اصلی شاد زیستن برخورداری از قدرت پشت سر گذاشتن مشکلات است . سعی نکنید کودک خود را از همه ناراحتی ها دور نگه دارید . به او کمک کنید بیاموزد چگونه با آنها مواجهه شود . اگر شکست درسی یا غیر درسی اورا نا امید کرده ،کمک کنید تا هرچه سریع تر به وضعیت عادی خود برگردد . تشویق کنید تا احساسات خود را در قالب نوشته یا نقاشی بیان کند. شما الگوی کودکتان هستید . مطمئن شوید که الگوی مناسبی در مقابل اوست ورحیة خود را در هیچ شرایطی نبازید . دراو شگفتی ایجاد کنید : هنگامی که کودک با چیزی بزرگتر از خودش مواجه می شود ،خواه پدیده ای فیزیکی باشد یا معنوی ، احساس رضایت خاطر می کند . با کودکان دربارة عقاید خود خداوند و مقدسات دینی صحبت کنید لازم نیست که او همه جزئیات را درک کند . با او در جنگل قدم بزنید ،به ستارگان خیره شوید . احساس مراقبت و توجه در کودکان را پرورش دهید . RE: راز داشتن فرزندان شاد - abbas - 2013-11-04 کمک به نوجوان در روزهای شکست
مجموعه: مشاوره خانواده شکست موجب ناراحتی و ناکامی می شود. اما می توانیم از آن به عنوان پلی برای موفقیت استفاده کنیم. مهارتهای حل مسئله را در نوجوان افزایش دهیم، اعتماد و اطمینان به شایستگی و توانمندیهایش را افزایش دهیم. در زندگی هر کسی شکست و ناکامی وجود دارد و موجب ناراحتی، ناکامی و دل آزردگی فرد می شود. شکست و ناکامی در تمام مراحل زندگی فرد وجود دارد اما در هر مرحله از رشد نوعی از ناکامی و شکست دارای اهمیت است. بعنوان مثال، شکست در مسائل مالی در دوران بزرگسالی مهم است اما شکست در دوست یابی، تحصیل در دوران نوجوانی اهمیت بیشتری پیدا می کند. نوجوانان در مرحله میانی کودکی و بزرگسالی قرار دارند و هنوز از پختگی لازم فکری و ذهنی برخوردار نیستند. البته خودشان فکر می کنند که از لحاظ فکری، ذهنی و تجربی توانایی های لازم را بدست آورده اند. بنابراین بیشتر در معرض خطا و آسیب قرار می گیرند. نوجوانان به شکست و پیروزی بیش از بزرگسالان حساس هستند. یعنی گاهی از کاه، کوه می سازند و گاهی با مسایل برخورد متعادلی ندارند و از دریچه واقعیات زندگی را نمی بینند و ایده الی فکر می کنند و شکست و موفقیتهای خود را بزرگ جلوه می هند. بعنوان مثل اگر در درس شکست بخورد یا ارتباطش با دوستش بهم بخورد، مثل اینکه در زندگی شکست خورده است و زندگی برایشان تیره و تار می شود. البته زمانیکه چتر حمایتی خانواده و دوستان برای نوجوان وجود داشته باشد، تاثیر شکست بر نوجوان کمتر است. از طرف دیگری، اگر برخورد والدین با مشکلات و شکستهای نوجوان درست نباشد. حالتی از مقاومت در او ایجاد می شود. در انتقاد از او و مشخص کردن مشکل رفتاری او، درست رفتار نکنیم. گاهی ممکن است احساس ناامیدی در او بوجود آید و از بدست آوردن موفقیت قطع امید می کند. بنابراین لازم است، در برخورد با شکست نوجوان ارتباط دوستانه و صمیمی خودتان را حفظ کنید. در برطرف کردن شکست و استفاده از تجربه با نوجوانتان فعالیتهای زیر را انجام دهید: الگوی مناسب برای او باشید: در زمینه چگونگی برخورد با شکست و اندیشیدن درباره آن و پیدا کردن راه حلهای مناسب، خودتان می توانید بهترین الگو برای فرزند تان باشید اگر شما نگرش مثبت به مسئله و چالشهای زندگی داشته باشید او نیز مانند شما رفتار می کند. همدردی کنید: گاهی لازم است با نوجوان همدردی کنید تا احساس پذیرش و تعلق نسبت به شما در او بوجود آید تا بتواند در مرحله بعدی ارزیابی مشکلات و شکستهای خود دیدگاه پذیراتری داشته باشد و بتواند مسائل خود را کنکاش کند تا مرتکب اشتباه نشود. علت شکست را ارزیابی کنید: یکی از ویژگی افراد موفق این است که سعی می کنند از شکستها و تجارب خود برداشت درستی داشته باشند و دوباره مرتکب چنین اشتباهی نشوند، بنابراین ارزیابی آن و مشخص کردن علتهای منفی و مثبت به نوجوانتان کمک می کند تا اشتباه مشابه آنرا نداشته باشد. راه کار مناسبی را انتخاب کنید: با صحبت و مشورت کردن با نوجوانتان و ارزیابی مناسب از مشکل و شکست به او کمک کنید تا راه کار مناسبی پیدا کند تا مهارتهای حل مسئله در نوجوانتان افزایش پیدا کند. داشتن نگرش مسئله گشایی به نوجوانتان کمک می کند تا مسئولیت شکستهای خود را بپذیرد و سعی در افزایش مهارتهای خود داشته باشد. همچنین به جای نگرانی بیش از حد درباره شکست بیشتر به موفقیت فکر کند. استفاده از توانمندیها و شایستگی های نوجوان: به جای اینکه علت شکست را به بی کفایتی نوجوانتان نسبت دهید و او را سرزنش کنید می توانید با استفاده توانمندیها و شایستگی های او و آسان گرفتن مسایل، عزت نفس نوجوانتان را حفظ کنید. RE: راز داشتن فرزندان شاد - abbas - 2013-11-05 بررسی خصوصیت های اخلاقی نوزادان
مجموعه: روانشناسی کودکان آیا خوشحالی کودکان ذاتی است؟ آیا کودک از همان روز نخست شاد متولد می شود یا دمدمی؟ به نظر می رسد برخی از کودکان از همان ابتدا روحیه خوبی دارند و شاد هستند و افراد نقنقو و مودی را نیز می توان از همان روزهای اول نوزادی تشخیص داد. بعضی از بچه ها حتی وقتی از درخت پایین می افتند هم لبخند به لب دارند اما بعضی دیگر فقط برای اینکه روی بستنی آنها شکلات وجود ندارد، جیغ و داد سر می دهند و اعصاب همه را به هم می ریزند. آیا شادی کودکان ذاتی است؟ بسیاری از دانشمندان و حتی والدین پاسخشان به این سوال مثبت است. به عنوان والدین کودک، آگاهی از ذات و ماهیت اخلاقی کودک به شما کمک می کند تا او را به بهترین روش تربیت کنید تا بزرگسالی آرام و خوبی داشته باشد. آیا کودکان شاد متولد می شوند؟ البته لیز الیوت، نویسنده کتاب های تخصصی کودک اعتقاد دارد خوشحالی و شادی کودکان به هیچ عنوان ذاتی نیست و فقط یک حالت روحی است و عناصر خلق و خوی کودکان – خوش بین یا بدبین بودن او یا خجالتی یا پررو بودنش – می توانند تعیین کنند آیا کودک در آینده شاد، غمگین یا دمدمی خواهد بود. دانشمندان نیز هنوز هیچ نوع ژنی که بتوانند آن را ژن خوشحالی یا دمدمی بودن بنامند در مغز پیدا نکرده اند. اما تحقیقات مختلفی نشان داده اند، خلق و خوی کودکان – احساست اولیه و اجتماعی بودن آنها – ریشه در مغز آنها دارد. بنابراین، اگر کودک در سن پیش دبستانی بسیار حساس و عصبی باشد، احتمال اینکه در نوجوانی غمگین و در بزرگسالی افسرده شود، زیاد است. البته این اعتقادات الیوت است و تاکید دارد که رشد دوران کودکی علاوه بر ذات، با خوراک و محیط زندگی او نیز ارتباط مستقیم دارد. اینکه محیط و خوراک کودک چگونه باشد می تواند او را شاد یا غمگین کند. البته خوشحالی های ناشی از محیط ماندگار و پایدار نیستند. شخصیت کودک توسط بخش جلویی مغز کنترل می شود. این جایی است که دانشمندان می توانند احساسات مثبت و منفی انسان را به آن نسبت دهند. ما انسان ها، احساسات خوب را در کورتکس جلویی سمت چپ و احساسات بد را در کورتکس جلویی سمت راست مغز تجربه می کنیم. به همین دلیل، افرادی که روحیه شاد و احساسات مثبت بیشتری دارند، سمت چپ مغزشان فعال تر است. نیمه های چپ و راست بخش جلویی مغز با توجه به تجربیات کودک تغییر شکل می دهند. یکی از این تجربیات، ارتباط کودک با والدینش است. پس سعی کنید مغز کودک خود را به بهترین شکل پرورش دهید و آن را متعادل نگهدارید. منبع:سلامت نیوز RE: راز داشتن فرزندان شاد - abbas - 2013-11-05 چگونه فرزندانمان به موقع به مدرسه برسند !
مجموعه: فرزندان و امتحانات اخبار،سرگرمی,آشپزی,مد,روانشناسی,اینترنت دوران مدرسه,دیر حاضر شدن بچه ها در مدرسه مدارس با دیر حاضر شدن بچه ها در مدرسه برخورد خواهند کرد و این دغدغه ای است که بسیاری از خانواده ها دچار آن می شوند. این صدای فریاد بسیاری از والدین می باشد که در مورد دیر رسیدن فرزندانشان به مدرسه دائما نگران هستند و هر روز در مورد این مسئله که چرا فرزندانشان به موقع در مدرسه حاضر نمی شوند مشکل دارند. امروزه به دفعات در مدارس مشاهده شده است که با دیر رسیدن بچه ها و به موقع نرسیدن آنها در مدرسه برخورد جدی می شود و مقامات آموزش و پرورش این دیر رسیدن را یک غیبت تلقی می کنند، این بدان معنی است که مدارس با دیر حاضر شدن بچه ها در مدرسه برخورد خواهند کرد و این دغدغه ای است که بسیاری از خانواده ها دچار آن می شوند. این در حالی که جوان ترها ممکن است با این مشکل بیشتر مواجه شوند چرا که آنها در مورد لباس پوشیدن و ست کردن لباسشان حساس تر می باشند و مثلا برای اینکه تصمیم بگیرند که کدام شلوار جین و تی شرت را با یکدیگر بپوشند بسیار سخت می باشند . ما می توانیم معمولا در این مواقع به آنها یاد بدهیم که 15 دقیقه زودتر از خواب بیدار شوند تا به موقع به کارشان برسند. با این حال ما بزرگترها چگونه باید رفتار کنیم تا نه تنها در طول دوران مدرسه در مورد زمان حاضر شدن فرزندانمان خونسرد باشیم، بلکه خیالمان هم راحت باشد که آنها به تنهایی از عهده ی این کار برخواهند آمد ؟ در اینجا داستانی به نقل قول از یک مادررا با یکدیگر می خوانیم... من خیلی دیر به نتیجه ای که باید زودتر از اینها به آن می رسیدم رسیدم .روزی شرمنده شدم که فکر می کنم کمی دیر شده بود.همه چیز از روزی آغاز شد که من نامه ی فرزندم را در اتاقش پیدا کردم که در آن نوشته بود : من تا به امروز 32 بار دیر به مدرسه رسیده ام چرا که مادرم هر روز با صداری فریاد و داد مرا بیدار می کرد و من با استرس تمام شروع به آماده شدن می کنم و نه تنها بیشتر مواقع از روی عجله دیرم می شد بلکه همیشه با استرس خانه را ترک می کردم. روز بعد از خواندن نامه ، من پسرم را ساعت 8 با ناراحتی و عصبانیت تمام از خانه بیرون کردم و بدون آنکه اجازه دهم آماده شود او را بیرون انداختم و کفش ها و کیف مدرسه اش را هم پشت سرش پرتاب کردم اما او التماس می کرد که اجازه بدهید من بیایم داخل و موهایم را درست کنم چرا که او در مدل موها و لباس هایش بسیار حساس بود و وسواس داشت. به هرحال او با گریه به مدرسه رفت و بعد هم معلمش به من زنگ زد و در این رابطه با من صجبت کرد. برخی از توصیه های طلایی معلمش به من : والدین باید مسئولیت مدیریت زمانبندی فرزندان را به خودشان بسپارند تا بتوانند یاد بگیرند که چگونه زمان را مدیریت کنند و با مدریت درست زمان به تمام کارهای خود به موقع برسند و روزانه گزارش کار خود را در مورد زمان رسیدن به مدرسه به آنها تحویل دهند. من هم تصمیم گرفتم که این نصیحت ها را روی پسرم پیاده سازی کنم و این کار را کردم و دیدم که آزاد گذاشتن فرزندان برای آنکه خودشان زمان را مدیریت کنند شاید در ابتدا کمی سخت باشد اما به مرور می فهمند که کجا را اشتباه کرده اند و من دقیقا کاری می کردم که جواب معکوس روی او می گذاشت و بدتر باعث می شد او استرس پیدا کند و نتواند به موقع به مدرسه برسد. اما بعد از این دیگر او تونست صبح ها طوری از خواب بیدار شود که هم به خوردن صبحانه اش برسد و هم به خوبی آماده شود و در نهایت به موقع به مدرسه برسد. من مدیریت زمان را به خود او سپردم تا خودش به اندازه ی نیاز زمانی که برای آماده شدن و رفتن به مدرسه دارد از خواب بیدار شود . این درس بزرگی است که من آن را بدست آورده ام و فکر می کنم برای شما والدین گرامی هم مفید باشد. |