17) آيا احساس مي‌كنيد كه حقيقتاً تمايل داريد زندگي خودرا به خدا بسپاريد؟

من بعلت مدیریت نداشتن باید برای خودم یک مدیر بگیرم که خداوند است.هر انچه بدست من بسپارند را به ورشکستگی میکشانم مخصوصا زندگی خودم را.از وقتی بخدمت مدیر و صاحبکارم در امدم زندگیم به بهبودی کشید.ولی هر وقت خودم کنترل را بدست میگیرم زندگیم خراب و خرابتر میشود

در حقیقت وجود رنجش و عجزهایم در قدم اول که لیست کرده ام و در قدم دوم فهمیدم که مغز من بیمار است و سلامتی عقل ندارم و با لیست کردن خرابکاریها و نداشتن عقل و مشورت نکردن نشان دادم که این دو قدم به من تاکید میکند بهتر است فوراً وکیلی برای خودت دست و پا کنی و با مرور کردن لیست عجزها و خرابکاریهایی که خودم با نداشتن عقل و دیوانگیهایی که کرده بودم را هرروز مرور میکنم و بهتر دیدم تا درست شدن سلامتی عقل به خدایی که خودم درک میکنم بسپارم و این بهترین گزینشی خواهد بود که در طی زندگی کرده ام . من با خرابکاری و گندهایی که در مدت 45 سال زده ام . خودم را کنار میکشم که دوباره گرفتار اراده و قدرت محدودم نکنم.